دو مدیر با سرنوشت‌های متفاوت

تصمیم روز پنجشنبه (۲۸ بهمن) هیات رئیسه فدراسیون فوتبال در عزل «شهاب الدین عزیزی خادم» به معنای پایان کمتر از یک سال ریاست این مدیر نسبتا جوان در راس پرحاشیه‌ترین سازمان ورزشی بود.

در حالی که هر کدام از رسانه‌های ورزشی و بعضا غیرورزشی از زاویه دید خود به این برکناری پرداخته‌اند از مهمترین دلایل برکناری عزیزی خادم  که سابقه عضویت در هیات رئیسه فدراسیون فوتبال طی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ را داشته و در مقطعی نیز مدیریت شرکت‌های زیرمجموعه وزارت رفاه را تجریه کرده و معاون پارلمانی و حقوقی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی نیز بوده ارتباط با «خوبان عالم» (رمال و جادوگر) عنوان شده است.

او در مصاحبه‌های خود حمایت، هدایت و رحمت الهی، الطاف خفیه الهی و دعای خوبان عالم را از دلایل پیروزی‌های تیم ملی فوتبال ایران در مقابل حریف‌ها دانسته‌ و با انتقاد ورزشکاران و رسانه‌ها مواجه شده بود.

خبرگزاری «فارس» که یکی از سرسخت‌ترین منتقدان رئیس سابق بود درباره دلایل برکناری وی نوشت: رئیس فدراسیون فوتبال که در شعارهای انتخاباتی خود وعده خادمی در فوتبال را داده بود هرگز نتوانست در قامت یک مدیر به فوتبال خدمت کند.او در این مدت با اشتباهات عجیب و غریب باعث شد تا فوتبال کشور به سراشیبی برود. از تحقق پیدا نکردن وعده های میلیون یورویی که شعار انتخاباتی وی بود تا پررنگ شدن حضور رمالان در سطح مدیریتی فوتبال کشور گرفته تا مشورت نکردن با افراد کاربلد فوتبال برای اجرای برنامه های فدراسیون اشتباهاتی بود که عزیزی خادم مرتکب آنها شد.

پیش از این، فارس با مجموعه گزارش‌هایی مخصوصا بعد از بازی «مهدی مهدوی‌کیا» سرمربی تیم ملی امید در ترکیب تیم منتخب جهان با لباسی که پرچم اسرائیل در کنار پرچم ده‌ها کشور دیگر قرار داشت، مدعی نفوذ اسرائیل در مدیریت فوتبال کشور شده بود.

با وجود صعود بی‌دردسر تیم ملی فوتبال به جام جهانی ۲۰۲۲، هفدهم دی با تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا سه تیم فوتبال استقلال، پرسپولیس و گل‌گهر سیرجان به طور قطعی از شرکت در مسابقات امسال لیگ قهرمانان آسیا محروم شدند که بسیاری مقصر آن را عزیزی خادم می‌دانند.

ابهامات مالی مربوط به قراردادهای فدراسیون، پرونده‌های جنجالی مانند کسر امتیاز از گل‌گهر سیرجان و ماجرای اتوبوس «محمدحسین کنعانی‌زادگان» مدافع تیم ملی و … باعث شد تا بسیاری از رسانه‌ها بنویسند عزیزی خادم مدیری است که فوتبال ایران را در «بن بست قرار» داده است.

یکی دیگر از دلایل عزل، اتهام بی‌توجهی به اساسنامه فدراسیون مانند «ممنوعیت فعالیت بلندمدت سرپرست» در پست‌هایی مانند نایب رئیسی بود.

بیش از همه این مسائل به نظر می‌رسد اجماع مخالفان این مدیر پرحاشیه از دلایل برکناری بوده است. به نوشته روزنامه «ابنکار» اولین چالش فدراسیون جدید، مصادره ساختمان بر سر بدهی و حکم تایید شده دادگاه به نفع شرکت شستا بود و سپس مسائل و اتفاقات دیگری پیش‌روی این فدراسیون قرار گرفت

جالب این‌که در این مدت، تیم ملی فوتبال ایران با اقتدار کارش را ادامه داده و پس از تغییر موقعیت از شکست قطعی به صعود در مرحله اول، بدون‌تدارک و امکانات خاص به جام جهانی صعود کرد تا بارها عزیزی‌خادم کلیدواژه‌های «سریع‌ترین» و «ارزان‌ترین» صعود به جام جهانی را به‌عنوان یکی از افتخارات فدراسیون خود بارها به زبان بیاورد. اما برخی تصمیمات به مرور، هیئت‌رئیسه یکپارچه اسفندماه را بدل به کانون بحران کرد.

اولین چهره‌ مخالف «مهرداد سراجی» مدیرعامل سایپا بود که ریاست کمیته فوتسال را نیز برعهده گرفته بود اما او پس از مدتی در اعتراض به تصمیمات رئیس فدراسیون، راه خود را از این جمع جدا کرد. پس از مدتی هم «احمدرضا براتی» به دلیل مصاحبه‌ها و نقش‌آفرینی‌های مکرر «غلامرضا رفیعی» مشاور حقوقی فدراسیون از دفتر خود در فدراسیون بیرون آمد و سومین فرد قدرتمندی که به ائتلاف جدید پیوست، «احسان اصولی» رئیس هیئت فوتبال خراسان رضوی بود که به مرور تبدیل به یکی از مهره‌های اصلی جابه‌جایی صندلی اصلی در فوتبال ایران شد.

همه این اتفاقات در شرایطی بود که به‌عنوان مثال، «مهدی تاج» نایب‌رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا که برخی نیش‌ها را از سوی رئیس جدید نیز تحمل کرده بود، به جمع ناراضیان از فدراسیون پیوسته و با توجه به نفوذ در بدنه فوتبال ایران، امکان هر اقدامی به نفع رئیس جدید آرام آرام، کم و کم‌تر می‌شد. البته باید به همه این‌ها برخی اشتباهات را هم اضافه کرد؛ از موضوع خوبان عالم تا مسائل مربوط به معرفی شرکتی که قرار بود کار VAR را در فوتبال ایران انجام بدهد، آن‌هم در قالب تصمیمی که زاییده کارگروهی به ریاست پسرعموی ریاست فدراسیون فوتبال بود. هم‌چنین بحث اساسنامه و ماجرایی که با صحبت‌های مشاور حقوقی فدراسیون، مجلس را علیه این نهاد تصمیم‌گیر فوتبال ایران کرد.

به گزارش ایران مامن، با توجه به این اوضاع عزیزی خادم در شرایطی برکنار شد که دیگر هیچ حامی مهمی نه در جمع فوتبالی‌ها و نه در مجلس و دولت و … نداشت.

نمونه دیگری از این نوع مدیریت‌ها که البته بیش از مدیران و نهادها و رسانه‌های ذی‌نفوذ،  هدف انتقادات توده مردم و نیز طیف گسترده‌ای از رسانه‌ها قرار گرفت، انتخاب «عبدالعلی علی عسگری» برای مدیرعاملی پتروشیمی خلیح فارس بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور در دی ماه گذشته بود که تفاوت یک «مدیر نچسب» با یک «مدیر چسبیده» را به تصویر کشید.

با اوج گیری انتقادات از این انتصاب کم‌سابقه و نامرتبط با سوابق رئیس سابق صدا و سیما، «ایرنا» و «باشگاه خبرنگاران جوان» از استعفای وی جهت احترام به افکار عمومی خبر دادند اما علی عسگری به سرعت این اخبار را تکذیب و اعلام کرد با قدرت کار خود را آغاز می‌کند و تولیدکنندگان خبر استعفا باندهای ثروت و قدرت هستند که از قطع دست‌اندازی‌هایشان در هولدینگ نگران شده‌اند.

در همین رابطه حتی سازمان بازرسی هم در نامه‌ای به وزیر نفت خواستار رفع ابهامات مربوط به این انتصاب شد اما اظهارات نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس نشان داد کنار زدن علی عسگری به جایی نخواهد رسید.

به گفته «هادی بیگی نژاد» نماینده ملایر، در ظاهر این انتصاب توسط وزیر نفت انجام شده اما دستور استفاده از این شخص را نهادهایی بالاتر از وزارت نفت صادر کرده و به وزیر نفت دیکته کرده‌اند. اگر این انتصاب از جانب وزیر نفت صورت گرفته بود، مجلس به بحث ورود می‌کرد و در قالب احضار، پرسش و یا حتی استیضاح موضوع را پیگیری می‌کرد.  اما در شرایط فعلی پیگیری‌های تقنینی مجلس هم احتمالا بی تاثیر خواهد بود.