تاریخ انتشار : جمعه 27 آبان 1401 - 22:16
کد خبر : 16368

چشمِ خونین وطن

چشمِ خونین وطن

ایرانِ ما سخت‌ترین روزهای تاریخ چندهزار ساله‌اش را می‌گذراند؛ کشوری که هزاران زخم از تجاوز بیگانه بر پیکر دارد، گردش روزگار، دست طبیعت و جبرِ تاریخ فرزندان این مادر پیر را بسیار سینه دریده و ناسپاسی و زیاده‌خواهی و بی‌رحمی استبدادی چند هزار ساله بر پیشانی مام میهن روز به روز چین انداخته است.  

ایرانِ ما سخت‌ترین روزهای تاریخ چندهزار ساله‌اش را می‌گذراند؛ کشوری که هزاران زخم از تجاوز بیگانه بر پیکر دارد، گردش روزگار، دست طبیعت و جبرِ تاریخ فرزندان این مادر پیر را بسیار سینه دریده و ناسپاسی و زیاده‌خواهی و بی‌رحمی استبدادی چند هزار ساله بر پیشانی مام میهن روز به روز چین انداخته است.

 

با همه این‌ها یک چشم مام میهن این روزها خون است و چشم دیگر اشک. کیست که چهره معصوم «کیان» ۹ساله و پیکر خونینش را ندیده باشد و با مام میهن به مویه ننشسته باشد، آن هم زمانی که کفن «محمدرضا» و «علی‌اصغر» و «آرشام» دانش‌آموزان قربانی حمله تروریستی شاهچراغ هنوز خشک نشده است.

 

 

از تهران تا خوزستان و از آذربایجان تا سیستان و بلوچستان دو ماه است که کودک و جوان برخاک می‌افتد. طی سه روز پایانی هفته چهارم آبان ۱۴۰۱ که برای یادبود کشته‌شدگان ۹۸ فراخوان‌هایی منتشر شد، اخبار پر بود از نام‌ها و شهرهایی خونین؛ حمله با چاقو به پنج بسیجی در مشهد، کشته شدن ۷ نفر در ایذه، جان باختن ۳ تن از جمله نیروهای امنیتی در بوکان، شهادت ۲ افسر ارشد پلیس در کردستان و اصفهان، کشته‌شدن سه نفر در سمیرم و …؛ شماری که به گزارش فارس تا صبح روز جمعه به ۲۲ نفر رسید.

 

 

چه کسی می‌تواند بگوید در خانواده پلیس و بسیجی و امنیتی که در خیابان بودند معترضی و مغتششی نیست و از آن سو هم همین طور. آنچه بدیهی است این که در این دوقطبی نامیمون هر دو قطب عزادارند؛ دوقطبی که هنوز بسیاری به دلایل مختلف اصرار دارند آن را تشدید کنند چه کسانی که روسری‌ازسربرداشتگان را روسپی می‌خوانند و چه آنان که این آب گل‌آلود را فرصتی برای ماهی‌گیری خود قرار داده‌اند.

 

سال‌ها است کسی این اوضاع را به چشم ندیده است. در این کشمکش، برخی کسب‌وکار هم را تحریم و به ناهمراهان با فراخوان حمله می‌کنند و در سوی مقابل فیلتربانان اصرار دارند که نان مردم همچنان جنسش از آجر باشد.

 

در روزهایی بی‌سابقه، بسیاری بازیکنان تیم ملی را بی‌معرفت و حتی بی‌شرف می‌خوانند و آرزوی گل‌خوردنشان جلوی انگلیس و آمریکا و باخت مفتضحانه‌شان در جام جهانی فوتبال را دارند.

 

هنرمندان هم به جان هم افتاده‌اند. یکی روسری از سر برمی‌دارد، آن دیگر هم‌حرفه خود را به خیانت به کودکان متهم می‌سازد و برخی هم کانال به کانال، پرکردن جای معترضان اخراجی از صداوسیما را دنبال می‌کنند.

 

در توصیف وضعیت کنونیِ بخش قابل توجهی از مردم و حاکمیت، شاید این جمله «یوسف اباذری» استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران بتواند گویای بخشی از این وضعیت باشد که «ترسی متقابل هم بر مردم و هم حاکمیت چیره شده است». برخی می‌گویند با پایان این آشوب‌ها دوباره گشت ارشاد و بگیر و ببند راه می‌افتد و در سوی مقابل کارگزاران نظام هر گونه اصلاحی را در شرایط کنونی یک عقب‌نشینی می‌بینند که ممکن است کار دستشان دهد.

 

به هر روی آنچه مام پیر میهن از ما می‌خواهد پایان روزهایی است که هر روز مادری را به عزای فرزندانش می‌نشاند و توقف جوی خونی که بر خاک وطن چون زهر بر جگر می‌جوشد.

 

اعظم حمیدپور

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات