تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 شهریور 1399 - 12:52
کد خبر : 1900

وقتی که یک شهر سرخ می‌شود

وقتی که یک شهر سرخ می‌شود

سرخ ماندن دوهفته‌ای تالار بورس تهران، اگرچه نه اولین اصلاح بورس بود و نه طولانی‌ترین یا شدید‌ترین آن خواهد بود، اما به جرات مهمترین اصلاح یا به قولی برخی کارشناسان ریزش شاخص بورس در تاریخ آن است. این اصلاح فصلی تازه را در بازار بورس رقم زد. فصلی که فارغ از زمان و چگونگی پایان

سرخ ماندن دوهفته‌ای تالار بورس تهران، اگرچه نه اولین اصلاح بورس بود و نه طولانی‌ترین یا شدید‌ترین آن خواهد بود، اما به جرات مهمترین اصلاح یا به قولی برخی کارشناسان ریزش شاخص بورس در تاریخ آن است. این اصلاح فصلی تازه را در بازار بورس رقم زد. فصلی که فارغ از زمان و چگونگی پایان یافتن آن، برای همیشه سرنوشت بورس را در ایران تغییر خواهد داد.

 

بازاری که حاشیه‌نشین بود

قدمت بازار بورس در جهان به چند قرن پیش می‌رسد و به عنوان یک بازار مالی مهم و یکی از اجزای نظام اقتصاد سرمایه‌داری شناخته می‌شود. در نظام اقتصادی جهان سرمایه‌داری، اگر شرکتی بخواهد تبدیل به یک بنگاه بزرگ تجاری شود، خواه و ناخواه ناچار است به میدان بورس پا بگذارد و سرمایه‌ جذب کند. جذب سرمایه در بازارهای بورس مهم جهان آسان نیست؛ اما کارگشا و ضروری است. اغلب اَبَرشرکت‌های بزرگ امروز اقتصادی جهان، اگر وارد بازار بورس نمی‌شدند، قادر نبودند به بسیاری از بلندپروازی‌های خود دست یابند. از شرکت‌های قدیمی صنعت نفت و بانکداری گرفته تا شرکت‌های فناورانه امروز، بورس نقش بزرگی را در رشد شرکت‌ها در کشورهای توسعه یافته بازی می‌کند و صعود یا سقوط شاخص بورس، به صعود یا سقوط اقتصاد یک کشور گره خورده است.

جای تعجب نیست اگر بگوییم که اغلب بحران‌های مالی جهان از قرن بیستم به بعد، با ریزش در شاخص بورس‌های بزرگ آغاز شدند و تمامی بازارهای دیگر را تکان دادند. از همین رو است که چشم اقتصاددانان و تحلیل‌گران اقتصادی همواره به تابلو بورس‌های بزرگ نیویورک، لندن و توکیو دوخته شده است و سیاستمداران این کشورها هرگز حاضر نیستند سخنی بگویند یا اقدامی کنند که این تابلو را سرخ کند. اگر تابلو به صورت مداوم سبز باشد، نامزدهای انتخاباتی می‌توانند از موفقیت‌های خود در اداره کشور سخن بگویند و بخت خود را برای پیروزی بالا ببرند و در مذاکرات تجاری بین‌المللی دست بالا را پیدا کنند. بورس در خاورمیانه نیز مدتی است جای خود را پیدا کرده است. بازار بورس در استانبول و دبی بسیار فعال است و عربستان نیز تلاش کرده است با شرکت‌های بزرگ خود در بازارهای بین‌المللی بورس جایگاهی پیدا کند. اما حکایت بازار بورس تهران بسیار متفاوت است.

بازار بورس تهران اگرچه قدمتی طولانی‌تر از اغلب بازارهای بورس در منطقه غرب آسیا دارد؛ اما تا پیش از انقلاب، تازه داشت گام‌های آغازین خود را بر می‌داشت. با این حال تمرکز ثروت اصلی کشور یعنی درآمدهای نفتی در دست دولت بود و دلایلی همچون عدم اعتماد اجتماعی بالا یا برخی تردیدها و ابهامات نسبت به نفس وجودی بازار بورس، باعث می‌شد تا این بازار اهمیت چشمگیری در سیاست‌های اقتصادی کشور نداشته باشد.

وقوع انقلاب اسلامی، وضعیت بازار بورس را دستخوش تغییر کرد. بسیاری از شرکت‌های دولتی شدند و این بازار بسیار کوچک‌تر از قبل شد. جنگ تحمیلی هم ضربه کاری دیگری به بورس زد و ترس‌ها و تردیدها باعث ‌شد تا بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح دهند همچون گذشته به سمت بازارهای دیگری چون ملک، زمین، طلا و ارز بروند. هرچند بازار بورس پس از پایان دوران دفاع مقدس تکان خورد و رشد خود را آغاز کرد، اما هرگز به عنوان یک متغییر در تصمیم‌گیری‌های دولتی در نظر گرفته نشد. کمتر نامزد انتخاباتی در مورد بورس سخنی می‌گفت و کار به جایی رسید که برخی اظهارات واقعی یا منتسب به «محمود احمدی نژاد» برای مدتی دوباره بورس را به محاق برد.

 

زمانی برای گرد و خاک تالار شیشه‌ای

به صورت سنتی و به دلایلی همچون قابلیت نقدپذیری، باورهای سنتی و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سهام، اغلب شهروندان ایرانی تا سال ۱۳۹۸، ترجیح می‌دادند که سرمایه‌ها و پس اندازهای کوچک و بزرگ خود را به سکه، طلا، زمین، خودرو، ارز و مانند آن تبدیل کنند. این باور ایرانیان که سکه یا ارز بهترین پس‌انداز ممکن و سودآورترین آن هستند از یکسو و تمرکز سرمایه‌های بزرگ در دست نهادهای دولتی یا خصولتی و عدم تمایل دولت برای واگذاری سهام شرکت‌های بزرگ خود، باعث می‌شد تا بازار بورس همچنان در وضعیت پیشین خود باقی بماند و تنها گروهی خاص به خرید و فروش سهام مشغول باشند.

اما بازار سهام ناگهان چشم‌ها را خیره کرد. افزایش ناگهانی و چندباره نرخ ارز، قیمت سهام را بسیار بالا برد. گسترش زیرساخت‌های فناوری ارتباطات، امکان خرید و فروش برخط سهام را ممکن و آسان کرد و رشد جمعیت طبقه متوسط و تحصیل کرده‌ای که اغلب نگاه مثبتی به بازارهایی همچون طلا و ارز نداشتند، بستر را برای ورود گسترده افراد به بورس مهیا ساخت. در نتیجه تمامی این تحولات، بورس ناگهان با استقبال سهامداران جدید مواجه شد. سهامدارانی که به لطف فناوری به سرعت می‌توانستند با مقدمات فعالیت در بازار بورس آشنا شوند و به آسانی به خرید و فروش سهام بپردازند. بازار بورس برای طبقه متوسط و قشر تحصیل کرده کشور، جذابیت‌های دیگری نیز دارد. فعالیت در بازار بورس با منابع مالی محدود نیز آسان‌تر است، خطر سرقت یا کلاهبرداری سرمایه افراد را کمتر تهدید می‌کند و حاشیه سود آن نیز بالا است. مهمتر از همه اینکه فعالیت در بازار بورس، نسبت به سایر بازارها، وجه اجتماعی بهتری دارد و افراد بدون عذاب وجدان و ترس از ایجاد ضرر برای عموم شهروندان و تقبیح شدن رفتارشان وارد این بازار می‌شوند.

بورس

پس از افزایش ورود سرمایه‌های جدید به این بازار، دولت نیز احساس کرد این بازار می‌تواند گره از برخی مشکلات بگشاید: بازار بورس می‌توانست سرمایه‌های سرگردان را به سمت تولید جذب کند، نقدینگی جذب شده به بورس، به کاهش نقدینگی در بازارهای دیگر و در نتیجه ثبات بیشتر و یا حتی کاهش تورم کمک می‌کرد، بازار بورس از سایر بازارها شفاف‌تر است و اثر تورمی آن (دستکم از نظر روانی) نیز بسیار کمتر است. در نتیجه برای اولین بار یک رئیس‌جمهوری در طول یک هفته، بارها و بارها بر اهمیت بورس تاکید کرد، قوانین تسهیل کننده باعث شدند که هر هفته بازار بورس عرضه اولیه داشته باشد، هلدینگ‌های عظیم دولتی همچون شستا وارد بازار شدند و بسیاری از شرکت‌هایی که سال‌ها به صورت انحصاری از سوی دولت، بخش خصوصی یا بخش خصولتی اداره می‌شدند، پا به بورس گذاشتند.

در نتیجه شاخص بورس به صورتی جهشی افزایش پیدا کرد. جهشی که تاریخ ساز شد و همین تاریخ‌سازی باعث شد تا اصلاح یا ریزش بازار بورس نیز تاریخ‌ساز شود. اگرچه بازار بورس در زمان‌های دیگری همچون دی ماه ۱۳۹۲، اسفند ۱۳۹۳، مهرماه ۱۳۹۷، مهرماه ۱۳۹۸، دی ماه و اسفند ماه ۱۳۹۸ و اردیبهشت ۱۳۹۹ نیز با اصلاح‌های چشمگیری مواجه بوده است، اما مرداد ۱۳۹۹ برای همیشه تاریخ ساز شد.

 

چه چیز تفاوت کرده است؟

فارغ از اینکه وضعیت کنونی اصلاح است یا ریزش و اینکه تا چه زمانی تداوم خواهد داشت، یک نکته مهم است. هرگز فضای عمومی جامعه از تغییرات ناگهانی بورس متاثر نشده بود. هیچکدام از اصلاح‌ها یا ریزش‌های قبلی تا این اندازه مورد توجه جامعه قرار نگرفته بودند و هرگز سیاستمداران ایرانی تا این اندازه نگران وضعیت بورس نشده بودند. بطور حتم این اصلاح یا ریزش، فارغ از میزان و شدت آن، پایان خواهد پذیرفت و بازار بار دیگر سبز خواهد شد؛ اما بورس دیگر مانند گذشته نیست.

اکنون ده‌ها هزار شهروندی که «سهام‌دار» شده‌اند، بیش از آن که چشم به تابلوی صرافی‌ها بدوزند، به تابلوی بورس چشم دارند. سیاست‌مداران ناچار هستند مصالح بورس را در نظر بگیرند و مانع از نوسانت جدی در آن شوند.

اکنون رای اعتماد یا عدم اعتماد یک وزیر قادر است رنگ تابلوی بورس را عوض و هزاران نفر را درگیر تنش روانی، اجتماعی و اقتصادی کند. مسئله‌ای که نمایندگان مجلس دیگر نمی‌توانند نسبت به آن بی‌تفاوت باشند. این واقعیت بدیهی است که به محض تغییر شرایط کلان اقتصادی کشور، گروهی از سرمایه‌گذاران از بازار بورس کوچ خواهند کرد، اما این کوچ همیشگی نخواهد بود. کسانی که یکبار سهام‌داری را آزموده و طعم سود آن را چشیده باشند، برای همیشه نیم نگاهی به تابلوی بورس خواهند داشت. آنان حتی اگر از این بازار خارج شوند، از نظر روانی، بسیار آسان‌تر از گذشته به بورس بازخواهند گشت. به ویژه طبقه متوسط تحصیل کرده کشور، در صورت مساعد شدن شرایط، باز هم سهام را به طلا و ارز ترجیح خواهد داد؛ زیرا کنترل بیشتری نسبت به آن دارد و قواعد این بازار برای او قابل فهم‌ و پیش‌بینی است.

برخی کارشناسان معتقدند دولت بعدی و پس از برخی تغییرات، ممکن است به بورس پشت کند یا ترجیح دهد تا مانع از عرضه بیشتر سهام‌های دولتی شود، اما حمایت فعلی دولت هرچه بیشتر تداوم یابد، کمتر قابل بازگشت است. هرچه بیشتر شرکت‌ها جدید وارد بازار بورس شوند، نقش جذب سرمایه‌های عمومی بیشتر می‌شود و شرکت‌ها نیز ناچارند شفاف‌تر عمل کنند. مدیران شرکت‌هایی که وارد این بازار شده‌اند، باید قواعد این بازار را رعایت کنند و در غیر این صورت با مجازات سهامداران مواجه می‌شوند. وضعیتی که در نظام اقتصاد دولتی کمتر قابل تصور بود.

در نتیجه می‌توان گفت سرخ شدن تالارهای شیشه‌ای بورس در مردادماه ۱۳۹۹ و واکنش‌های گسترده اجتماعی نشان داد که اکنون بازار بورس قلب تپنده اقتصاد کشور شده است. رونق بورس و هجوم سرمایه‌گذاران به آن، گام دیگری برای فاصله گرفتن جامعه‌ی ایرانی از نظام اقتصاد سنتی مبتنی بر «بازار ایرانی» و پس‌انداز اندوخته به صورت طلا، خودرو، ملک و دلار و حرکت به سمت نظام سرمایه‌داری مدرن است که در آن بازار بورس با سازوکارهای خود بر آن حکمروایی می‌کند. نظامی که سیاستمداران آن، فارغ از آنچه که در پیش رو باشد و اتفاقات سیاسی که در عرصه داخلی یا بین‌المللی خواهد افتاد، دیگر قادر به نادیده گرفتن بازار بورس نخواهند بود و ناچارند تا به قوانین آن تن در دهند.

ایران مامن : دکتر بهروز اشرف سمنانی جامعه‌شناس و پژوهشگر

بهروز اشرف سمنانی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات