تاریخ انتشار : شنبه 8 شهریور 1399 - 19:29
کد خبر : 1992

جولانگاهی رو به ناکجاآباد

جولانگاهی رو به ناکجاآباد

در ادامه کمپین me too شاهد موجی از افشاگری زنانی هستیم که خود را قربانی تجاوز می‌دانند. در این‌ که سال‌ها فرهنگ متجاوز محوری بر اغلب جوامع حاکم بوده و به جای دفاع از قربانی او را مورد نکوهش قرار داده‌ایم تردیدی نیست.   می‌دانیم در برخی موارد متجاوز دارای وجهه‌ی فرهنگی، سیاسی یا دارای

در ادامه کمپین me too شاهد موجی از افشاگری زنانی هستیم که خود را قربانی تجاوز می‌دانند. در این‌ که سال‌ها فرهنگ متجاوز محوری بر اغلب جوامع حاکم بوده و به جای دفاع از قربانی او را مورد نکوهش قرار داده‌ایم تردیدی نیست.

 

می‌دانیم در برخی موارد متجاوز دارای وجهه‌ی فرهنگی، سیاسی یا دارای قدرت اقتصادی‌ست که سبب می‌شود افکار عمومی و حتی قضایی اساسا او را مبری از هر گونه نقص و اتهام تشخیص داده یا او بتواند با به کارگیری سازوکارهای قدرت، قربانی را به نحوی مرعوب کرده و سالها به رفتار‌های غیرانسانی خود ادامه دهد.

 

ما مدام پای فیلم‌هایی نشسته‌ایم که قربانیان تجاوز در آن به جای احساس محق بودن و اعاده حیثیت، خود را لکه‌ی ننگ دانسته و منفعلانه یا سکوت کرده‌اند و رنج دیده‌اند یا تشویق به خودکشی شده‌اند یا حتی توسط نزدیکان خود به قتل رسیده‌اند؛ تا این لکه‌ی ننگ از روی زمین پاک شود. همه‌ی این واکنش‌ها در قبال قربانی و نه متجاوز، در راستای فرهنگ مردسالاری ا‌ست که قربانی را مقصر جلوه می‌دهد. و اکنون این خشم فروخورده‌ی سالیان، این زخم ناعادلانه‌ای که روح زنان جامعه را سالها‌ است آزرده، سر باز کرده و در فضای حقیقی و مجازی شاهد افشاگری‌ها یا به عبارت دقیقتر اتهام زنی‌های زنان علیه مردانی هستیم که اتفاقا در جایگاه ویژه‌ای به لحاظ فرهنگی و هنری قرار دارند.  مردانی که قدرت و شهرت‌‌شان _ دو بال پرواز و کامجویی‌شان_ اکنون به مثابه پاشنه‌ی آشیل سبب شکنندگی‌شان در نزد افکار عمومی گشته است.

 

تجاوز جنسی

بد نیست در رابطه با افشاگری‌هایمان یا دنبال کردن و پخش کردن افشاگری‌های دیگران به این نکات توجه کنیم.

 

_ شرافت، آبروی اجتماعی و جایگاه شغلی و حرفه‌ای افراد چیزی نیست که بتوان به آسانی آنرا مورد اتهام قرار داد. ضمن اینکه باید دانست که واژه‌ی تجاوز معنای کاملا مشخص و ویژه‌ای را در بردارد که نمی‌توان آن‌را به تمام رفتار‌های ناشایست تعمیم داد.

 

_بانوی محترمی که در کمال صحت عقل و بلوغ فکری خود‌خواسته به خانه‌ و خلوتگاه مردی قدم می‌گذارد، عملا شرایط مورد تجاوز واقع شدن را برای خود فراهم آورده. مگر آنکه در تخیلات خود، مخاطب را معصوم و مقدس فرض کرده باشد. یاد بگیریم و باور کنیم کسی که عاشقانه می‌نویسد لزوما عاشق نیست و کسی که به جایگاهِ والای علمی و هنری و سیاسی رسیده معصوم نیست. پذیرش سهم متجاوز در این ماجرا سبب نمی‌شود قصور رفتاری و ادراکی خودمان را نادیده بگیریم.

 

_فضای مجازی جای اقامه دعوی، آن‌هم بدون ادله‌ی کافی نیست. این جولانگاه، رو به ناکجا دارد. آیا این امکان وجود ندارد که اشخاص با تهمت‌زنی و به حراج گذاردن آبروی خود و دیگری فقط به دنبال جلب توجه باشند؟ آیا این شعله‌ی بی‌محابا که آبرو و حیثیت اشخاص را هدف قرار داده ممکن نیست خشک و تر را با هم بسوزاند؟

 

_برای اعاده‌ی حیثیت، ساز و کارهای قانونی و حقوقی وجود دارد. شاید بگویید ناکافی‌ست. اما باور کنید حتی قوانین ناکافی‌ نیز بهتر از هرج و مرجی است که جز پرده‌دری و افزایش درجه وقاحت، چیزی به کیفیات جامعه نمی‌افزاید.

 

_ آموزش در هر عرصه‌ای می‌تواند تا حد زیادی آسیب‌های اجتماعی را بکاهد. چنانچه زنان( یا مردان) دراین خصوص آموزش کافی دریافت کرده و به حقوق خود اشراف داشته باشند؛ چه بسا بسیاری از نابه‌هنجاری‌ها رخ ندهد و نیازی به افشاگری‌ها نباشد.

افشاگری‌هایی که می‌توانند جولانگاه برخی تسویه حساب‌های شخصی و عقده‌گشایی‌ها شده و حتی اصل مساله را که حمایت از قربانی‌ست مخدوش کنند. باز هم صدای قربانیان واقعی به هیچ کجا نرسد و پس از مدتی همه در مدعای آنان شک کنند و این جو‌گیری مجازی هم با آمدن یک هیاهوی تازه رو به خاموشی بگذارد بی‌آنکه دستاورد ارزشمندی داشته باشد.

 

بیشتر بخوانیم:

سوءاستفاده جنسی از کودکان؛ مرگ فقط برای خانه همسایه نیست

روایت‌های آزار

آنچه باید درباره آزار جنسی بدانیم

آزار جنسی نمی‌دیدند اگر …

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات