تاریخ انتشار : یکشنبه 29 فروردین 1400 - 17:54
کد خبر : 7309

پریدن مغزافزار؛ از اسطوره تا واقعیت

پریدن مغزافزار؛ از اسطوره تا واقعیت

«کوچ۹۰۰ استاد طی یک سال و مهاجرت ماهانه ۵۰۰ پرستار از کشور»؛ شنیدن این خبر از مقامات رسمی کشور آنچنان دردناک و غم‌انگیز است که سکوت در برابر آن هیچ جایگاهی ندارد و چنان آرامش را از انسان دغدغه‌مند سلب می‌کند که نمی‌توان بی تفاوت از کنار این مسأله مهم گذشت و ساعت ها آسیب

«کوچ۹۰۰ استاد طی یک سال و مهاجرت ماهانه ۵۰۰ پرستار از کشور»؛ شنیدن این خبر از مقامات رسمی کشور آنچنان دردناک و غم‌انگیز است که سکوت در برابر آن هیچ جایگاهی ندارد و چنان آرامش را از انسان دغدغه‌مند سلب می‌کند که نمی‌توان بی تفاوت از کنار این مسأله مهم گذشت و ساعت ها آسیب شناسی جدی از سوی دولتمردان و مسئولان ارشد مملکت با دعوت از دلسوزان مستقل کشور را انتظار نداشت!

 

به‌راستی دنیای امروز و فردا متعلق به کسانی است که بتوانند مغزافزار بیشتری در اختیار داشته باشند و کسانی که جذب و استخدام نخبگان دارای مغزافزار در اولویت برنامه های راهبردی کلان خود قراردهند چرا که سخت افزار و نرم افزار به تنهایی قدرت راهبری ندارند و اگر در اختیار مغزافزار قرارنگیرند فی نفسه نمی‌توانند سبب تحول و تغییری شوند. از این رو زمانی می توان تبدیل شدن به قدرت جهانی را در سر پروراند و تمدن سازی الهی را آن هم از سطح شعار به واقعیت نزدیک کرد که منابع عظیمی از این مغزافزارها در اختیار داشته باشیم و جذب نخبگان را روز به روز افزایش دهیم و مانع  ازدست دادن آنها شویم.

 

در داستان اسطوره ای ضحاک ماردوش به خوبی این مسأله قابل درک و تحلیل است که اهریمن و نیروی باطل برای حفظ بقای خود و استمرار سلطه خویش بر مردم یک کشور لاجرم نیازمند آن است که مغزهای جوانان آن جامعه را طعمه مارهای خونخوار خود کند تا گزندی متوجه خودش نشود و جامعه را از وجود این مغزها خالی کند تا بتواند بر استعمار و استکبار خویش قوت بخشد. اینکه به مغز جوان اشاره ، تاکید و توجه دارد نشان از تاثیر ویژه ای است که این نیروی عظیم از انرژی ، انگیزه و استعداد می تواند در جامعه به عنوان موتور محرک و پیش‌برنده ، نقش آفرین باشد و تحول آفرین شود به نحوی که اگر به هر طریقی  نجات مغزها رقم بخورد و از حذف، تخدیر و هجرت محفوظ بمانند، با اتحاد و همدلی می‌توانند با اتکا به نیروی یزدان بساط ظلم ضحاک ماردوش را برچینند و به زندگی شوم آن پایان دهند و جامعه و کشور را برای همیشه از افتادن در مسیر نابودی و تباهی نجات دهند.

 

 

ازاین رو کشوری که خواهان قدرت برتر شدن در تراز جهانی است و می‌خواهد در برابر قدرت‌های رقیب سر برافرازد و مانع از تسلط آنان بر خود گردد، باید با اتخاذ سیاست های لازم جهت جذب، استخدام و حفظ نخبگان  سعی در غنا بخشیدن به این منبع سرشار مغزافزار اقدام کند تا آنان بتوانند سخت افزار و نرم افزاری نوین طرح ریزی کرده و برای پیشبرد اهداف متعالی خود آنها را به‌کار گیرند.

 

تحقق این نگاه سبب می‌شود که سازمان‌ها و دستگاه‌های آن نظام و کشور نیز خود را همراستا با سیاست های کلان و راهبردی و استراتژیک قرار دهند تا نگاه جذب و حفظ نخبگان در دستورکار قرار دهند.

 

بدیهی است عدم توجه به این مهم و همچنین عدم سرمایه گذاری کلان در تحقق این امر بنیادی و  اتخاذ سیاست معکوس سبب مهاجرت، خانه نشینی و عزلت گزینی مغزافزارها شده و میدان داری افراد کندمغز زبان چرب متملق گو را شاهد خواهیم بود که  بالتبع پسرفت و عقب ماندگی از سایر کشورهای قدرتمند در مسیر توسعه و پیشرفت در حوزه علم و صنعت و اقتصاد و…. نتیجه زیان بار این نگاه خواهد بود؛ آنهم در برهه ای از زمان که کشورهای صاحب مغزافزار سعی در بهبود و تسریع تکنولوژی های نوین و عرضه به جامعه جهانی بوده و عملا زمینه تسلط آنان از طریق همین نقطه ضعف را بر کشور و مردمان فراهم می‌آورد.

 

وقتی به آمار مهاجرت استادان، پزشکان، پرستاران و متخصصان حوزه بهداشت و درمان کشور و حتی حوزه های صنعتی اقتصادی نگاه می‌کنیم و خبر گسیل آنان را می‌خوانیم، حقیقتا جا دارد ترس از ترسیم آینده ای تاریک و عقب ماندن درمسیر رشد و پیشرفت برای کشور و فراهم شدن نفوذ و تسلط سایر قدرتهای جهانی من جمله دشمنان این مرز و بوم را همراه خود داشته باشیم.

 

آیا مسئولین امر به حسب جایگاه و نقش خود در آبادانی کشور و ارتقای سطح رفاه مردم و حفظ استقلال کشور از تسلط قدرت های جهانی در این خصوص تدبیری اندیشیده اند و اگر تصمیمی، قانونی، سیاستی اتخاذ شده کجای آن مسأله دار است که نتوانسته موج کوچ نخبگان را معکوس سازد بنحوی که در زمان همه گیری کرونا حاضرند خطرات جدی مرگ و زندگی را به جان بخرند و آواز کوچ سر دهند.

 

در پایان ذکر این نکته ضروری است که نگاه به مغزافزار و جذب آنان در جناح حق و رسیدن به هدایت در سیره اهل بیت عصمت و طهارت فارغ از هرگونه توجه به حواشی شخصی آنان دارای چنان جایگاهی است که اهل بیت هرگونه توهین، ناسزاگویی، بدخلقی، نقادی علنی را تا آخرین لحظات عمر شریفشان به جان عزیز خود می‌خریدند، تا جذب حداکثری نیرو در مسیر حق صورت پذیرد و مانع از دفع حداقلی آنان بسمت مسیر باطل گردند و به‌راستی ما در تبعیت از این الگوهای الهی در چه وضعیتی قرار داریم؟ همراستا یا مخالف؟

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات