تاریخ انتشار : پنجشنبه 28 مرداد 1400 - 21:28
کد خبر : 9949

عاشورا و ۲۸ مرداد؛ تصادف ۲ کودتا و قیاس ۲ جامعه

عاشورا و ۲۸ مرداد؛ تصادف ۲ کودتا و قیاس ۲ جامعه

برای اولین بار در طول تاریخ، سالگرد وقایع خاص ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی با دهم محرم سال ۶۱ قمری با هم تقارن یافته است؛ دو روز سرنوشت‌ساز که اولی سیر تاریخ معاصر ایران و دومی در سطحی وسیع حیات جهان اسلام را تغییر داد.   مقصود از این یادداشت کوتاه به هیچ وجه قیاس

برای اولین بار در طول تاریخ، سالگرد وقایع خاص ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی با دهم محرم سال ۶۱ قمری با هم تقارن یافته است؛ دو روز سرنوشت‌ساز که اولی سیر تاریخ معاصر ایران و دومی در سطحی وسیع حیات جهان اسلام را تغییر داد.

 

مقصود از این یادداشت کوتاه به هیچ وجه قیاس شخصیت‌های نخست ۲ واقعه یعنی مصدق سکولار با حسین بن علی (ع) بزرگترین رهبر مذهبی زمان خود نیست اما می‌توان با بررسی شرایط عمومی دو برهه به فاصله زمانی ۱۴ قرن، در دو جامعه متفاوت به نکات قابل تاملی دست یافت.

 

هر چند واقعه عاشورا در منظومه فکری شیعه شکست به حساب نمی‌آید و از آن با عنوان «پیروزی خون بر شمشیر» یاد می‌کنند اما از یک منظر می‌توان به چشم یک کودتا به این رخداد نگریست.

 

معنای متداول کودتا چیرگی نظامیان بر قدرت مشروع از طریق کاربرد ابزار اعمال زور است. بر اساس ماده دوم صلح امام حسن (ع) پنجمین خلیفه مسلمین با معاویه بن ابوسفیان، مقرر بود امام حسین عهده‌دار امر خلافت شود.

 

معاویه اما با استفاده از همه ابزارهای ممکن از زر و زور و تزویر، مفاد صلح‌نامه را زیر پا گذاشت تا فرزندش یزید را به خلافت بنشاند.

 

در ادامه نیز یزید بن معاویه با استفاده از قدرت نظامی، کودتایی را تکمیل که هم علیه شخص حسین بن علی به عنوان وارث قانونی خلافت بود و هم به معنای منکوب کردن اصلی‌ترین عامل مشروعیت‌بخش به خلافت.

 

به بیانی دیگر بعد از قیام عاشورا خلافت علنا و رسما از امری الهی به مساله‌ای بشری و سلطنتی مبتنی بر قدرت سیاسی-نظامی تبدیل شد.

 

در واقعه ۲۸ مرداد سال ۳۲ نیز پایه تبدیل سلطنت مشروطه به مطلقه، ۲۲ سال بعد از شروع حکومت پهلوی دوم گذاشته شد.

 

البته از منظر سیاسی حکومت‌های پساکودتا دچار بحران مشروعیت شدند. پس از سال ۶۱ هجری از حجاز تا عراق مخالفان یزید بن معاویه به بهانه خون‌خواهی امام حسین (ع) بزرگترین چالش‌ها را برای دومین خلیفه اموی به وجود آورند و در ایران نیز هرگز محمدرضا شاه نتوانست تصویر یک دیکتاتور کودتاچی که با حمایت آمریکا و انگلیس قدرت را قبضه کرده از خود دور سازد.

 

و اما دومین ویژگی مشترک دو واقعه، سکوت نخبگان در برابر کودتا بود. در واقعه عاشورا خلیفه‌زادگان و سایر نخبگان سیاسی-مذهبی جز معدودی، عافیت‌جویی و حفظ جان و ثروت و موقعیت خود را بر مصالح امت اسلامی ترجیح دادند.

 

عدم حمایت نخبگان از روحانیون گرفته تا رهبران توده هم باعث شد تا وقایع ۳۰ تیر سال ۳۱ تکرار نشود و مصدق به همراه اشتباهات سیاسی‌اش مقابل کودتاچیان شکست بخورد.

 

و اما تفاوت عمده دو مقطع تاریخی این بود که در سال ۶۱ هجری هم نخبگان و هم عوام اکثرا از نتایج انتخاب خود و عدم حمایت از نوه پیامبر (ص) آگاه بودند و تنها هزینه‌های سنگین مخالفت با جانشین معاویه در کنار هراس درگیری در جنگ‌هایی نظیر آنچه در دوره خلافت علی (ع) اتفاق افتاد، مانع از اقدام موثر زعمای شهرهایی چون مدینه، مکه و کوفه شد.

 

در مقابل، مصدق با وجود بهره‌گیری از ابزارهای قدرت همچون رادیو، سازوکارهای قانونی مبتنی بر پارلمانیسم، نیروهای وفادار در ساختار سیاسی-اداری و پلیس و نیز حمایت بخش قابل توجهی از طبقه جدید متوسط نتوانست راهی را که آغاز کرده بود به سرانجام برساند. علاوه بر اینکه جامعه با تردید بزرگی روبرو بود که شاید بازگشت شاه بتواند ثبات را به کشور بازگردانده و به چالش‌های معیشتی و اقتصادی ناشی از تحریم نفتی ایران پایان دهد.

 

با این حال باز هم باید بر این نقطه اشتراک انگشت گذاشت که هر دو واقعه هر چند غیرقابل قیاس اما تاثیراتی عمیق را بر یک کشور و یک امت بر جای نهادند.

 

محمد موسی کاظمی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات