تاریخ انتشار : پنجشنبه 20 آذر 1399 - 0:54
کد خبر : 3852

خوشحالی عربستان از انتصاب یک عرب در کابینه خاتمی و دیده‌شدن امام موسی صدر با لباس سعودی‌ها در زندان لیبی

خوشحالی عربستان از انتصاب یک عرب در کابینه خاتمی و دیده‌شدن امام موسی صدر با لباس سعودی‌ها در زندان لیبی

خاطرات چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۷۶ / ۹ شعبان ۱۴۱۸ /۱۰ دسامبر ۱۹۹۷   آقاى ماهاتیر محمد نخست ‏وزیر مالزى به ملاقات آمد. از کنفرانس و قدرت سازندگى ایران که ساختمان محل اجلاس را در مدت شش ماه ساخته تعریف‏ کرد و از روش بوروکراتیک موجود در کشورهاى اسلامى که مانع همکارى‌هاى مؤثر مى‌شود، انتقاد نمود

خاطرات چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۷۶ / ۹ شعبان ۱۴۱۸ /۱۰ دسامبر ۱۹۹۷

 

آقاى ماهاتیر محمد نخست ‏وزیر مالزى به ملاقات آمد. از کنفرانس و قدرت سازندگى ایران که ساختمان محل اجلاس را در مدت شش ماه ساخته تعریف‏ کرد و از روش بوروکراتیک موجود در کشورهاى اسلامى که مانع همکارى‌هاى مؤثر مى‌شود، انتقاد نمود و گفت در چند ماه اخیر پول ملى مالزى ۴۵ درصد در مقابل ارزهاى خارجى سقوط کرده که به معناى کم شدن ۴۵ درصد ثروت مالزى است و آن را معلول توطئه سفته‏ بازان یهودى مى‌داند. در مقابل سئوالات من از اثبات این ادعا عاجز بود. پیشنهاد کردم که بانک مرکزى ما در این خصوص مذاکره و مشورت‏ کنند چون ما به خاطر نواسانات قیمت ارز و ریال تجربه خوبى اندوخته‌ایم و مدتى است که مسلط شده‌ایم. از او خواستم در زمینه گاز و نفت و صنایع آن بیشتر از امکانات ما استفاده کنند.

 

ساختمان دفتر من برایش خیلى جالب بود. گفت اتاق محل پذیرایى من را از لحاظ گچ‌برى و آیینه‌کارى‌هاى ایرانى، زیباترین اتاق پذیرایى در همه دنیا دیده و خواست که هنرمندان ایرانى در این جهت مالزى را کمک ‏کنند. پس از دیدن تالار خاتم، تعجبش بیشتر شد و با شنیدن ظرافت‏کارى‌ها و دقت‌ها و هنرها در موارد ساخت منبت‏ کارى و خاتم گفت نمى‌دانم چرا این همه نیرو مصرف مى‌شود.

آقای شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح امیر کویت آمد. پیر و ضعیف و آرام است. گفت آمده‌ام از شما معذرت بخواهم ‏که در دوران مسئولیت ریاست ‏جمهورى من به ایران نیامده است. درخواست‏ کرد که من سفری به کویت بروم و از مواضع ما در قبال تجاوز عراق تشکر کرد و از روحیه صدام که به همسایگان و مردم تجاوز مى‌کند انتقاد نمود و او را غیرقابل اعتماد نامید و نمونه آن را پاره‏ کردن سندی که با شاه ایران در مورد اروندرود امضا کرده ذکر کرد و گفت ظهر به کویت برمى‌گردد.

 

آقای محمد تیجان کابا رییس‏ جمهور مخلوع سیرالئون آمد و گفت اکنون با اکثریت اعضای کابینه‌اش در گینه زندگى مى‌کند و از میهمان‏ نوازى گینه متشکر است. گفت کودتاچیان که چند ماه پیش او را با کودتایى برکنار کردند همان شورشیان تحت حمایت لیبى‌اند و هنوز هیچ کشورى آنها را به رسمیت نشناخته و با فشار مجامع بین‌المللى و سازمان وحدت آفریقا، بناست در ماه آوریل آینده کنار بروند و خود ایشان به حکومت برگردد و منتظر آن روز است. گرچه مطمئن نیست که کودتاچیان به این آسانى تحویل بدهند. معتقد است که سفر قبلى او به ایران هم باعث کم شدن حمایت غربى‌ها از او بوده و با اینکه ۷۰ درصد مردم سیرالئون مسلمان‏اند او اولین رییس‏ جمهور مسلمان است و اخیراً هم رهبر کودتا به مناسبت شرکت ایشان در کنفرانس سران اسلامى در تهران، اعلان کرده که نخواهد گذاشت حکومت اسلامى در آنجا تشکیل شود.

 

فائزه آمد. برنامه مراسم وزش بانوان را گفت و خواست که من هم شرکت کنم. ظهر براى پذیرایى از میهمان‌هاى اجلاس سران که ناهار میهمان من بودند، به هتل استقلال رفتم. به تدریج وارد شدند. دم در از آنها استقبال کردم و خوشامد گفتم. در سر میز ضیافت دو طرف من آقایان خاتمى و امیرعبدالله ولیعهد سعودى بودند.

 

آقاى خاتمى گفت براى تهیه بیانیه اجلاس مشکلى پیش آمده که بعضى از اعضا، مثل مصر و عربستان سعودى، مایل نیستند اسم آیت‌الله خامنه‌اى در آن بیاید و گفته‌اند مسأله را به صحن اجلاس مى‌کشند و گفت امیرعبدالله در ملاقات با او گفته است که اگر آقاى هاشمى رفسنجانى نبود این کنفرانس در تهران سرنمى‌گرفت چون با برخورد مناسب ایشان در اجلاس اسلام آباد پاکستان، این مشکل حل شد و قبل از آن، خود سعودى‌ها و خیلی کشورهاى دیگر، مصمم بودند که نگذارند اجلاس در تهران تشکیل شود و خود امیرعبدالله گفت این را در ملاقات با رهبرى هم گفته است و در ملاقات خود من هم گفت از ایران مى‌ترسیدند و من آنها را قانع‏ کردم که ایران، دوست آنهاست.

 

امیرعبدالله در مذاکرات سر میز، براى من سوابق خودش را با آقاى موسى صدر در لبنان تعریف ‏کرد و گفت خیلى صمیمى بوده‌اند. از عموزاده صدر به نام سیدحسین نقل‏ کردکه یک نفر سیم‏کش ساختمان در زندان لیبى، امام موسى صدر را با لباس شبیه لباس سعودى‌ها دیده است و بعید مى‌داند که دیگر زنده باشد. گفت ۱۴۰ بند قطعنامه براى کنفرانس زیاد است؛ باید آنها را اعضا به دقت بخوانند و فرصت نیست. بنا دارد پیشنهاد دهد که عدد کم شود. گفتم برای این پیشنهاد، مشکل پیش مى‌آید، چون توسط وزرا تصویب شده و هر یک طرفدارانى دارد.

 

ولیعهد شاه بروئنى هم که در ضیافت بود گفت که حدود ۱۰ درصد قیمت پول ملى آنها هم ساقط شده است؛ با اینکه ذخایر ارزى فراوانى دارند. این جریان، اکثر کشورهاى شرق آسیا را گرفته است.

 

براى میهمانان سخنرانى نکردم و فقط خوش‌‏آمد گفتم و تشکر کردم. نطق نوشته بودم و ترجمه شده بود. به خاطر فراوانى سخنرانى در این روزها، ترجیح دادم که خوانده نشود. میهمانان را تا پاى اتوبوس‌ها بدرقه‏ کردم. علاوه بر میهمانان دیروز آقاى خاتمى، اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم به ضیافت دعوت کرده بودم. بچه‌ها هم بودند که به بیشتر به میهمانان برسیم.

 

با اتوبوس به محل اجلاس رفتند. معلوم شدکه کمى زود رفته‌اند؛ هنوز محل اجلاس آماده نیست. امروز به خاطر برف و باران زیاد، برق اجلاس قطع شده و از نقاط متعددى از سقف، آب چکه‏ کرده که باعث قطع برنامه شده و اسباب خجالت ما و وسیله هوچی‏گری دشمنان است و رسانه‌هاى غربى و اسراییل، نیش ‏زدن را شروع کرده‌اند.

 

عصر در دفترم کارها را انجام دادم. بعد از نماز مغرب آقاى حافظ اسد، رییس ‏جمهور سوریه آمد. مطابق معمول، بیشتر وقت را با توضیح جنگ با اسراییل و جاسوسى‌هاى اسراییل گرفت. وقت تمام شد و هنوز ایشان حرف داشت و مایل بود بماند، ولى میهمانان بحرینى آمده بودند و منتظر نشسته بودند و میهمانان قطرى هم در راه بودند.


آخر جلسه گفت که رهبرى از ایشان خواسته است که در کنفرانس از فلسطینى‌ها حمایت قوى شود. ایشان مایل بود که سوریه و لبنان هم در این حمایت شریک باشند که حق با اوست. گفتم مانعى ندارد؛ قرار شد به رهبرى هم بگویم. گویا حرف آیت‌الله خامنه‌اى، حمله شدید به اسراییل است، به خاطر مسأله فلسطین و…

 

آقای شیخ محمد بن ‏مبارک آل‏ خلیفه وزیر امور خارجه بحرین آمد. وقت‏مان کوتاه بود. صحبت‌ها از دو طرف درباره ضرورت دوستى و همکارى بیشتر دو کشور بود. از ما رنجیده‌اند که مخالفانشان توسط رسانه‌هاى ایران حمایت مى‌شوند و به همین دلیل، روابط به سطح کاردار تنزل داده‌اند و امیر بحرین هم در اجلاس شرکت نکرده. پیام دوستى و اعتماد دادم.

 

آقای شیخ حَمَد بن‏ خلیفه آل‏ ثانی امیر قطر و همراهان آمدند. به خاطر گرفته شدن وقت در ملاقات آقاى حافظ اسد، با تأخیر رسید. به راننده‌ها از طریق تلفن موبایل گفته بودندکه مقدارى آنها را در خیابان‌ها بگردانند که در دفتر معطل نمانند؛ مثل اینکه متوجه نشده‌اند. ملاقات‏ گرمى بود. قبلاً هم به ایران آمده. گفت به بحرینى‌ها گفته است به خاطر اظهارات رسانه‌های ایران، نباید از ایران برنجند، چون در ایران رسانه‌ها، مثل رسانه‌هاى غربى آزادند. گفت، اختلاف با بحرین را به داورى بین‌المللى لاهه محول کرده است؛ بر سر جزیره اختلاف دارند.

 

درباره کودتایی که اخیراً علیه او در قطر صورت گرفته و موفق نبوده، توضیح داد. معتقد است که بعضى از کشورهاى عربى محرک بوده‌اند که عضو پیمان دمشق هستند. گویا نظرش به مصر یا سوریه است. من را دعوت به قطر کرد. سئوال کرد که در ملاقات رهبرى پروتکل چیست؛ معانقه کند یا مصافحه یا…گفتم آزاد است و رسم خاصى نیست.

 

شب براى بازدید به اقامتگاه آقاى امیرعبدالله، ولیعهد عربستان سعودی رفتم. از روحیه خوب جوانان ایران و پاسداران، تعریف زیادى کرد!! قرار شد نوروز به عُمره برویم. خوشحال است که وزیر دفاع – آقاى علی شمخانى- را عرب انتخاب‏ کرده‌ایم و تعجب کرده‌اند. قبل از من آقاى شمخانى به ملاقاتش رفته بود و عربى هم تکلم ‏کرده. گویا اینها خیال مى‌کنند، در ایران روحیه ضدعرب حاکم است‏ که تعجب‏ کرده‌اند. قرار شد در سفر به عربستان، از مناطق دیدنى تاریخى و آثار مذهبى و اسلامى هم بازدیدکنیم و مقدارى از آثار مانده از انبیای سلف صحبت شد که در قرآن هم اشاره دارد.

امشب با آقاى رفیق حریرى، نخست‏ وزیر لبنان هم در دفتر ملاقات داشتم. با اصرار و عجله ملاقات مى‌خواست، نمى‌دانستم چرا؟ در ملاقات معلوم شد، مسأله مهمى دارد. گفت، قطر داوطلب میزبانى کنفرانس سران آینده شده و در جلسه وزراى امور خارجه تصویب شده، ولى لبنان و سوریه و بعضى از کشورهاى عربى دیگر مخالف‏اند و سوریه مایل است میزبان باشد. گفتم آقاى حافظ اسد، در ملاقات یک ساعت قبل، به من چیزى نگفت. گفت او را واسطه‏ کرده‌اند که بگوید و استدلال‏ کرد، با توجه به کنفرانس شکست‏ خورده دوحه و حمایت آمریکا، مصلحت نیست. ضمناً از همکارى جدید ترکیه و اسراییل اظهار نگرانی شدید کرد و آن را خطر جدى براى دنیاى عرب و ایران مى‌داند. گفت، تلاش دارند اسراییل را از طریق آذربایجان به ساحل خزر برسانند و نفوذ یهودى‌ها در روسیه، منجمله آقاى یوگنی پریماکف وزیر امور خارجه روسیه مؤثر است و به همین جهت دمیرل در اجلاس خیلى تحت فشار بود و امروز هم رفت. آخر شب، تلفنى به آقاى خاتمى درباره اجلاس آینده تذکر دادم.

 

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات