اعظم حمیدپور
«آدم» خاورمیانهای نفری چند؟
تحولات غزه در روزهای اخیر، کام خاورمیانهنشینان را از همیشه تلختر کرده است. کشته شدن هزاران تن شامل کودکان، جوانان، زنان، افراد پیر و بیمار و …، تنها طی چند روز و در حالی که در دنیا آب از آب تکان نخورد، این انگاره را در ذهنها تقویت میکند که در این منطقه جغرافیایی، گویا «جان» انسان کمخریدارتر و ارزانتر از سایر نقاط دنیا است.
خاورمیانه را اغلبِ مردم دنیا به عنوان کانون بحران میشناسند؛ منطقهای که اگرچه مهد نخستین خاستگاههای تمدنی جهان است، ولی صد سالی می شود که به پرآشوبترین منطقه جغرافیایی جهان تبدیل شده است.
زمانی که «آلفرد ماهان» استراتژیست دریایی آمریکایی اوایل سده بیستم برای نخستین بار نام خاورمیانه را برای اطلاق به این منطقه (شامل ایران، مصر، ترکیه، عراق، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی پیرامون مدیترانه و خلیج فارس) به کار برد، شاید فکر نمیکرد که ساکنانش روزگاری تا این اندازه در رنج زندگی کنند؛ رنجی که بخش بزرگی از آن ناشی از مداخلات همزبانان ماهان و اروپاییها از سالهای پس از جنگ جهانی اول تاکنون است.
با آغاز افول امپراتوری عثمانی و شروع جنگ اول جهانی و سپس جنگ دوم جهانی، به مرور خاورمیانه معاصر از بقایای قراردادها و معاهدات پساجنگ، سر برآورد و از همان ابتدا بذرهای بحران در آن کاشته شد؛ علفهای هرز روییده از آن بذرها، سالها است به جان مردم خاورمیانه افتاده است. بحران در سرزمینهای اشغالی، کشتار ارامنه، سرکوب جمعیتهای شیعی و زیدی و علوی، مساله کُردها و … ریشه در همان دوران دارد.
حال، هر روز در این منطقه جان دهها و صدها تن به دلایلی مثل جنگ و قحطی و بیآبی و بیماری از دست میرود، ولی آب از آب تکان نمیخورد؛ اتفاقی که اگر در منطقه دیگری از جهان مثل اروپا یا آمریکای شمالی رخ میداد، رویدادها سمت و سوی دیگری میگرفت و شاید کسی کاری میکرد، کارستان.
نهایت واکنشها، به بیانیههای پر طمطراق و محکومیتهای جمعی اقدامات تجاوزگرانه از سوی دولتها یا سازمانهای منطقهای یا بینالمللی محدود میشود؛ آن هم در شرایطی که بنا بر منافع بازیگران بینالمللی، حتی اجماعی در مورد نقش متجاوز و مظلوم وجود ندارد.
هنوز سازمان ملل به عنوان اصلیترین نهاد بینالمللی نتوانسته بیانیهای را در محکومیت طرف مسئول در بحران کنونی غزه صادر کند.
در این وضعیت به جای تلاش برای فرونشاندن آتش جنگ، رئیسجمهوری کشوری که خود را هژمون دنیا و کدخدای بینالملل میبیند همپای رهبران اروپایی به سرزمینهای اشغالی سفر میکند تا اطمینان دهد تمام و کمال نیازهای یک طرف جنگ نابرابر را برای خونریزی بیشتر تامین خواهد کرد.
در این میان آنچه از دست میرود، امنیت وجودی و روانی انسانها است. این مساله البته نه فقط برای خاورمیانه که گویا برای اکثر مناطق بحرانخیز غیرغربی صادق است. روزانه هزاران نفر در آفریقا در رنج زندگی میکنند و میمیرند. بخشهایی از مناطق جنوب و شرق آسیا، آمریکای لاتین و … هم در وضعی تقریبا مشابه نفس کشیده و میکشند.
بی تفاوتی غربیها و کشورهای سکاندار نهادها و سازمانهای بینالمللی نسبت به از دست رفتن جان انسانها، گویا از تصور و نگاهشان به مردم کشورهای جهان سوم ناشی میشود؛ نگاهی قرون وسطایی و از بالا به پایین که با احیای الگوهای نظام بردهداری آن هم به شکل امروزی و نوین آن، جان غربیها را از جان مردم کشورهای جهان سوم بسیار گرانتر و اصلا غیرقابل قیاس میداند و برای رسیدن به منافع کاپیتالیستی خود، حاضر است جانهای غیرغربی را دسته دسته فدا کند؛ همچنان که چند ده سال پیشتر با شکار نژادهای سیاه و زرد و سرخ، آنها را در باغ وحشهای انسانی به نمایش شهروندان اروپایی میگذاشت.
بیرون خزیدن از این نظام که همه مولفههای قدرتش دست کشورهای جهان اول است، کار سادهای نیست. بازی در چارچوب همین قواعد نظام بینالملل و در چارچوب نظام حاکم از دید بسیاری کارساز نیست. بسیاری به شکستن این نظام باور دارند، ولی راهکار و جایگزینش چیست و آیا اساسا شکستن این نظام، برای بر هم زدن قواعد ناعادلانه و البته نهادینه شده آن، موثر است یا نه؟
ما انسانها بیش از یک بار فرصت حیات نداریم، یک بار به دنیا میآییم و یک بار زندگی را تجربه میکنیم، چه در خاورمیانه باشیم، چه در آمریکا، چه در سوییس و قلب اروپا. نهایت ظلم این است که جان و روانمان در سایه تهدید و ناامنی زیست کند. ارزش وجودی هیچ انسانی (به واسطه انسان بودنش) از دیگری برتر یا پستتر نیست. اینها ارزشهای والایی است، ولی گویا جز در کتابها و البته در نهادِ غالبا مکتوم انسان یافت نمیشود. دردناک اینکه در دنیای واقعی خبری از این ارزشها نیست.
ما مردمان خاورمیانه که با این واقعیتهای تلخ طرف هستیم، چند راه بیشتر برای کاستن از دردمان به چشم نمیبینیم؛ گروهی بر مبنای اصول نگاشته شده حقوق بشر و آموزههای اخلاقی آرمانخواهی میکنیم، دستهای از ما کتابدرمانی میکنیم، به خلوت آرام خودمان پناه میبریم و آنچه را در بیرون نمییابیم در درون خودمان بنا میکنیم و در نهایت عدالت و صلح را به عرصه خانوادهمان تسری میدهیم. گروهی به مذهب پناه میبریم و روی آرامش و صلح وعده داده شده در دنیایی دیگر سرمایهگذاری میکنیم و بر این مبنا همه در دنیای رویا و خیال، زندگی را بدون تجربه عملی و واقعی، زندگی میکنیم.
برچسب ها :اعظم حمیدپور ، ایران مامن ، بین الملل ، جهان ، خاورمیانه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0