تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 دی 1401 - 23:26
کد خبر : 16940

عاقبت سمّی «خودکشی اعتراضی»

عاقبت سمّی «خودکشی اعتراضی»
برخی کانال‌های خبری، تصمیم مرادی را با  خودکشی «اشمول زیگلبویم» برای جلب توجه جهان به وضعیت یهودیان لهستان تحت آلمان نازی در میانه هولوکاست (۱۹۴۳) مقایسه کردند.

با فرونشستن اعتراضات، روز دوشنبه «محمد مرادی» که رسانه‌ها او را مهاجر ایرانی ساکن لیون و دانشجوی تاریخ معرفی کرده‌اند ویدئوی منتشر کرد که در آن اظهار داشته هیچ‌گونه مشکل شخصی و روانی ندارد و به خاطر «جلب توجه جهانیان به مسائل ایران» خود را به رودخانه می‌اندازد.

 

به دنبال این رخداد، اخبار و تصاویری در این باره انتشار یافت که در برخی شبکه‌های خارجی و نیز رسانه‌های داخلی بازتاب پیدا کرد. در این باره روزنامه ایران روز چهارشنبه نوشت: یک ضدانقلاب به خاطر افسردگی خودکشی کرد.

 

در آن سوی مرزها در حالی که انتظار می‌رفت فارسی‌زبان‌های خارجی سر و صدای زیادی در این باره به راه بیاندازند، تارنما و شبکه‌های اجتماعی رسانه‌هایی مانند بی بی سی، دویچه وله، رادیو فردا، ایران وایر و … به صورت گذرا از این ماجرا عبور کردند حال آن که این رسانه‌ها به صورت گسترده خطوط خبری متعددی را برای استفاده از سوژه‌های مختلف علیه جمهوری اسلامی به ویژه طی سه ماه گذشته به صورت پرحجم دنبال کرده و می‌کنند.

 

بر اساس پروتکل‌های فعالیت رسانه‌ای، باید تا حد امکان مختصات و جزئیات خبری واقعه خودکشی مانند زمان و مکان دقیق را پوشیده نگاه داشت و انگیزه‌های آن را نیز مبهم گذاشت با این هدف که از ساده‌سازی این پدیده جلوگیری به عمل آید

 

با این حال، ایران اینترنشنال رویه متفاوتی داشت. در کنار مصاحبه‌هایی که در این رسانه با روانشناسان و جامعه‌شناسان و نیز همسر مرادی در بیمارستانی در لیون انجام شده و به صورت ضمنی یا صریح این اقدام مورد تایید قرار گرفته، نقطه اوج تشویق این شبکه برای دست زدن به خودکشی به عنوان حرکتی اعتراضی در اظهارات «حسین قاضیان» پای ثابت ایران اینترنشنال یادشده به چشم می‌آید که این اقدام را حق محمد مرادی و قابل تقدیر دانسته و تصریح داشته «این تصمیم دگرخواهانه است و باید به آن احترام گذاشت».

 

 

برخی کانال‌های خبری، این اقدام را با  خودکشی «اشمول زیگلبویم» برای جلب توجه جهان به وضعیت یهودیان لهستان تحت آلمان نازی در میانه هولوکاست (۱۹۴۳) مقایسه کردند.

 

 

به گزارش ایران مامن، در شبکه‌های اجتماعی نیز برخی دست به تقدیر و حمایت از این حرکت زده‌اند فارغ از این که چنین اقدامی صرف‌نظر از کیفر سنگینش در ادیان و مذاهب مختلف می‌تواند چه آثاری روانی را در پی داشته باشد و منجر به عادی‌سازی پدیده خودکشی شود.

 

دکتر «کوثر شیخ نجدی» فعال حوزه فرهنگ و کارشناس مسائل آموزشی در این باره می‌نویسد: در اواسط دهه ۱۹۷۰ چند صد عضو «پیپلز تمپل» که یک فرقه‌ی مذهبی کالیفرنیایی بود، تحت رهبری کشیش «جیم جونز»، یک انجمن میان نژادی به نام «جانستون» را تاسیس کردند. چندی بعد میان اعضا فرقه گسستگی ایجاد شد و از وحدت گروه کاسته شد. کشیش جونز باقیمانده‌ی اعضا فرقه را جمع کرد و برایشان از زیبایی مرگ گفت. در نهایت ۹۱۴ نفر انسان از جمله ۳۰۰ کودک، مقابل بشکه ای حاوی «کول-اید» و «سیانید» صف کشیدند و «خودکشی» کردند تا بزرگترین خودکشی تاریخ بشریت را به نام خود ثبت کنند. آیا باید به سلامت عقل این کشیش یه پیروانش شک کنیم؟ آیا زنانی که فرزند به بغل در صف نوشیدن سیانور ایستاده بودند، تحت تاثیر مواد مخدر بودند؟ آیا جونز، پیروانش را هیپنوتیزم کرده بود؟ اگر بگویم که او برنده جایزه جهانی «مارتین لوترکینگ» در ۱۹۷۷ بوده است، چه می‌گویید؟

 

در واقع سَمّی که جونز و پیروانش از مدت‌ها قبل نوشیده بودند سیانور نبود. بلکه باور و عقیده‌ی غلط و غیر قابل انعطاف آنها بود که زندگی‌شان را به هدر داد. فرقی نمی‌کند که این باور اشتباه نوعی «ایدئولوژی مذهبی» یا «عقیده‌مندی سیاسی» است؛ یا اینکه پشت پوست شیکی از «اهداف اجتماعی» پنهان شده، پشت کلماتی نظیر «اعتراض»

 

وقتی کسی مرده است، نسبت به او با احتیاط بیشتری صحبت می‌کنیم. او دیگر نیست تا خودش یا رفتارش را توضیح دهد. پس هدف این نوشتار، قضاوت درباره شخصیت محمد مرادی نیست. اما لازم است رفتار او و ادعایش مبنی بر خودکشی به قصد اعتراض و رساندن صدای ایرانیان به جامعه جهانی را بررسی کنیم. آیا جامعه‌ی جهانی واقعا برای کشته شدن انسان‌های بی‌گناه اهمیت خاصی قائل است؟ کافی ا‌ست رفتار جامعه‌ی جهانی را در جنگ های اخیر بررسی کنیم. واکنش مردم جهان نسبت به کشتار هزاران انسان در عراق و سوریه و یمن یا حتی اوکراین چه بود؟ سری تکان داده‌اند و اظهار نگرانی و تاسف کرده‌اند! واکنش جامعه‌ی جهانی نسبت به آویزان شدن مردم افغانستان از چرخ‌های هواپیما چه بود؟ نسبت به دختران و زنانی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محرومند؟ آیا صدای مظلومیت‌شان به حد کافی رسا نیست؟ آیا اگر اقدام به خودکشی دسته جمعی کنند، طالبان دردش می‌گیرد یا جامعه‌ی جهانی تصمیم می‌گیرد منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی‌اش را به خاطر دختران افغانستانی به خطر بیاندازد؟

 

اما اهمیت پرداختن به این موضوع به دلیل چیزی است که آن را «نفوذ اجتماعی» می‌نامند. نفوذ اجتماعی تاثیری است که رفتار و گفتار و عملکرد و یا حتی حضور دیگران بر نگرش‌های افراد می‌گذارد. نفوذ اجتماعی است که توانسته ۹۱۴ نفر انسان را به صف کند تا به دلیل یک سخنرانی متقاعد شوند زندگی‌شان، ارزش زیستن ندارد.

 

نگرانی از نفوذ این تفکر خطرناک (خصوصا در جوانان) علت این نوشتار است. مبادا باور کنند یا احتمال بدهند «خودکشی» می‌تواند یک راه موثر جهت مبارزه و رسیدن به آرمان ها باشد! تفکر و شیوه‌ای به شدت انفعالی، ناکارآمد و برخلاف ظاهرش بزدلانه. چرا که همواره «رنج زیستن» به مراتب بیش از کوششی چند ساعته برای حذف پیش از موعد خویش است.

 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات