مهاجرانی که دیگر بچه نمیآورند
اوضاع اقتصادی نه تنها از دید اکثر مردم و ناظران بلکه به اعتراف بسیاری از جامعهشناسان مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تحولات اجتماعی است. در هفتههای گذشته منتهی به اوجگیری قیمتها در بازار اجارهبها که بخش اعظم درآمد خانوارها را میبلعد و اقتصاد خانوادهها را متلاطم میسازد، رسانهها از موج حرکت مستاجران کلانشهرها به سمت حاشیه نوشتند و درباره گسترش حاشیهنشینی و تبعات آن هشدار دادند.
در همین پیوند و براساس اعلام اخیر مرکز آمار حاشیهنشینی به دلیل بالارفتن هزینه زندگی در تهران رو به افزایش است. حالا نتایج یک تحقیق نشان میدهد اوضاع اقتصادی بعضا در خصوص حاشیهنشینی خود را در اَشکال دیگری هم نشان میدهد.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود عنوان کرده طی ۳۰سال اخیر تغییرات قابل تاملی در مهاجرت کشور رخ داده است. چنان که الگوهای مهاجرت از سمت مهاجرتهای «روستا به شهر» به مهاجرتهای «شهر به شهر» تغییر یافته و سهم زیادی از جابهجاییها به حرکات جمعیتی بین دو نقطه شهری افزایش یافته است.
بنا بر این پژوهش، در شرایط فعلی، مهاجرت از سمت روستا به شهر نیست، بلکه از مناطق شهری به سایر نقاط شهری است، مهاجرتی که عمدتا از سمت مناطق شهری کوچکتر به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهرها در حال رخ دادن است. این در حالی است که چنین روندی پیامدهای منفی بسیاری دارد. افزایش جمعیت کلانشهرها، افزایش میزان آلودگیهای این مناطق، گسترش حاشیهنشینی، افزایش قیمت مسکن و زمین از مهمترین پیامدهایی این الگوی مهاجرتی در کشور است.
بررسی سنی مهاجران نشان میدهد الگوی سنی خاصی در میان مهاجران وجود دارد. مهاجرت در گروههای سنی زیر ۵ ساله در سطح پایینی قرار دارد، اما با افزایش سن، رو به فزونی میرود. در سنین ۲۰ تا ۳۴ سالگی مهاجرت به اوج رسیده و بیشترین سطح خود را تجربه میکند و با افزایش سن از شدت و گستردگی آن کاسته شده و در سنین سالمندی به پایینترین سطح میرسد.
با توجه به غلبه گروههای سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروههای سنی بیان شده افراد فعال اقتصادی هستند که به صورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند. لذا مهاجرت این افراد میتواند علاوه بر تاثیر مستقیم بر حجم جمعیت هر یک از دو منطقه، با تحت تاثیر قرار دادن الگوی سنی و در نتیجه میزان ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متاثر سازد.
نکته قابل توجه در این ساختار سنی و نیز جنسی این است که با توجه به اینکه از یکسو عمده مهاجرتهای داخلی از سمت استانهای کمتر توسعه یافته به سمت استانهای توسعه یافته انجام میشود و ازسوی دیگر، میزان باروری در استانهای توسعه یافته کمتر است، بنابراین بر اساس تئوری انطباق، مهاجران وارد شده به مناطق توسعه یافته در جهت همنوایی با ساکنان مقصد، میزان باروری خود را کاهش میدهند که این امر در بلندمدت موجب کاهش میزان موالید کل کشور نیز میشود.
از دیگر الگوهای تغییر یافته مهاجرت ایران، افزایش مهاجرت زنان است. این تغییر به ویژه در دو دوره اخیر در سنین میانی بیشتر قابل مشاهده است، افزایش تعداد زنان در میان مهاجران به حدی است که بحث زنانه شدن مهاجرت مطرح شده است. افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر و همچنین وجود آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر برای زنان به ویژه به صورت مهاجرت به شهر تهران مشاهده میشود. در طول سالهای ۹۰ تا ۹۵ مهاجرت زنان به سطح ۴۸.۴ درصد رسیده که در مقایسه با یک دوره ۵ساله قبل، (۸۵ تا ۹۰) تقریبا یک درصد بالا رفته است. در گروههای سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال اوج مهاجرت زنان رخ داده است.
مهاجرت به دلیل گزینشی بودن در سن و جنس تغییرات زیادی را ایجاد میکند. مهاجرت مردان به ویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدا، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد میکند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدا افزایش پیدا میکند.
برچسب ها :اجاره بها ، ازدواج ، اقتصاد ، ایران مامن ، جامعه ، حاشیه نشینی ، فرزندآوری ، مهاجرت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0