تاریخ انتشار : یکشنبه 9 شهریور 1399 - 23:05
کد خبر : 2013

یادی از عاشورای تبریز

یادی از عاشورای تبریز

بامداد سیاه عاشورای سال ۱۲۹۰ شمسی است. سربازان روس جوخه‌های اعدام برپا کرده‌اند تا آزادی‌خواهان تبریزی ازجمله ثقه‌الاسلام، شیخ سلیم و برادرزاده‌ی ستار‌خان و ده‌ها بزرگ‌مرد دیگر را به دار بیاویزند. هوای دی‌ماه بس ناجوانمردانه سرد است. آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟ چهار سال از انقلاب مشروطه و قانون‌خواهی ایرانیان گذشته است. محمد

بامداد سیاه عاشورای سال ۱۲۹۰ شمسی است. سربازان روس جوخه‌های اعدام برپا کرده‌اند تا آزادی‌خواهان تبریزی ازجمله ثقه‌الاسلام، شیخ سلیم و برادرزاده‌ی ستار‌خان و ده‌ها بزرگ‌مرد دیگر را به دار بیاویزند.

هوای دی‌ماه بس ناجوانمردانه سرد است. آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟ چهار سال از انقلاب مشروطه و قانون‌خواهی ایرانیان گذشته است. محمد علی شاه در تبعید است و ایران گوشت قربانی در کشاکش روس و انگلیس.

پیشتر روس‌ها به بهانه‌‌ی استخدام #مورگان_شوشتر آمریکایی جهت رسیدگی به امور مالی، اولتیماتوم صادر کرده و خواستار انحلال مجلس شدند. ناصرالملک (نایب السلطنه) پذیرفت. شوستر اخراج شد اما روس‌ها که بهانه را یافته‌اند به تبریز و رشت و انزلی قشون می‌کشند.

مردم تبریز به دفاع از شهر پرداخته و در مقابل متجاوزین می‌جنگند. معرکه‌ای که در یک طرف آن چکمه‌پوشان تفنگ به دست قشون روس و در طرف دیگرش زنان و کودکان و غیرنظامیان است. به خانه‌ها می‌ریختند، مردم را با سیم به هم می‌بستند و در تنور خانه می‌انداختند. بیش از ۱۲۰۰ نفر از مردم تبریز بی‌نام و نشان توسط قوای نظامی روس و به علت نبود تجربه‌ی نظامی و رهبری واحد کشته شدند.

عاشورای تبریز

آتش بس اعلام کردند. اما روس‌ها ارتباط خطوط تلگراف تبریز با سایر نقاط را قطع کردند. و لذا تبریزیان بی‌خبر ماندند که پنج هزار نیروی کمکی از جلفا عازم تبریز است و با نظر کنسول‌ روسیه، دستور دارند اهالی شهر را به شدیدترین وجه تنبیه کنند. غرش توپ‌ها آغاز می‌شود. وحشت بر همه جا سایه افکنده. ارگ تبریز در میان شعله‌ها می‌سوزد و مقاومت مدافعان تبریز در هم می‌شکند.

بامداد سیاه عاشورای سال ۱۲۹۰ است و قوای روس جوخه‌های اعدام را برپا داشته اند. چوبه‌های‌داری که به رنگ #پرچم امپراتوری روس تزیین شده است. #اعدام‌ها آغاز می‌شود. آیا یاری دهنده‌ای هست؟ دو پسر #علی مسیو  هنوز ۲۰ سال ندارند. این دو نفر بی‌گناهند. روس‌ها کینه‌ی برادر بزرگترشان را دارند که از فداییان است. دو پسر طنابی را که به گردنشان انداخته‌اند می‌بوسند و به #ترکی آذربایجانی فریاد می‌زنند:
زنده باد آزادی! زنده باد مشروطه!

تبریز به دست روس‌ها سقوط می‌کند تا سرآغازی بر تضعیف آزادی‌خواهی و مشروطه‌طلبی در ایران باشد. #صمدخان از دشمنان سرسخت مشروطه والی تبریز می‌شود و به‌سرعت تمامی آثار و افکار آزادی‌خواهی را در منطقه نابود می‌کند. تمامی ۲۵ باب مدرسه‌ی ابتدائی و متوسطه‌ای که بیش از سه هزار محصل داشتند متروک و فعالیت آن‌ها متوقف می‌گردد.

ایران مامن

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات