داشتن کودک می تواند منبع بزرگی از شادی و خوشحالی در زندگی شما باشد، اما می تواند استرس زیادی برای والدین داشته باشد اگر احساس خستگی زیادی دارید، می توانید یاد بگیرید که چطور خود را سالم نگه دارید. یاد بگیرید چطور به عنوان یک والد مسئول، شادتر و سالم تر باشید و نیز کاری که می توانید برای خودتان انجام دهید تا ذهن خود را سالم نگه دارید.
به گزارش ایران مامن، در ابتدا اگر بخواهم تعریفی مستقیم و خلاصه از “مادر شاد” به شما ارائه بدهیم باید بگوییم که یک “مادر شاد” زنیاست که با پذیرفتن نقش مادری و حضور بچه در زندگیاش حس و حال بهتری دارد.
روانشناسان و فعالان حقوق زنان همیشه اصرار به ایجاد شرایطی دارند که زنان را تبدیل به مادران شاد کند؛ اما به وجود آوردن این عوامل به سادگی تعریفی که از مادر شاد ارائه دادیم نیست.
شادیِ یک مادر ممکن است فارغ از سنت و مدرنیته، تحصیلات، نوع زندگی و جامعهی محل زندگی اش باشد. شاید زنی با تمام امکانات و با وجود یک شغل عالی مادر شادی نباشد. اما نمیتوانیم منکر تاثیر تک تک این موضوعات باشیم .
به طور خلاصه اگر بخواهیم از عواملی که به وجود آورندهی شادی در زنان است نام ببریم میتوانیم به “غلبه بر افسردگی پس از زایمان”، “داشتن تصور واقعی از مادری که با مطالعه و تراپی قبل، حین و پس از بارداری ممکن است”، “قدرت تامین شرایط رفاهی فرزند”، “حمایت عاطفی و کمک اطرافیان به ویژه همسر” و “شرایط جامعه” اشاره کنیم.
یکی از عواملِ به وجود آورندهیِ شادی در مادران غلبه بر افسردگی پس از زایمان است. یک زن در طی فرایند بارداری دچار تغییرات بدنی و هورمونی فراوانی میشود و قطعا قبل، بعد و در طی پروسهی بارداری نیازمند مراجعه به مشاور و توجه اطرافیان است. امروزه زنان بسیاری قبل از ورود به این پروسه برای آن برنامهریزی میکنند. ازدواج بر خلاف قدیم دیگر به معنای قبول بیچون و چرای مسوولیت مادری نیست. با ورود هرچه بیشتر زنان به جامعه، تحصیلات و شغلِ آنها، فاکتورهایی تعیین کننده در انتخاب بارداری، بهترین زمان مناسب برای آن و تعداد فرزندان است. بر خلاف تصویری که ما به وفور در فیلمهای دههی ۵۰ و ۶۰ از این اتفاق مشاهده میکردیم خبر بارداری لزوما یک سورپرایز زیبا نیست. خیلی از مادران پیش از بارداری، در کلاسهای آموزشی و ورزشی مختلف شرکت میکنند تا بتوانند شرایط جسمی و روحی مناسبتری در هنگام بچهدار شدن داشته باشند.
حمایت همسر و سایر اطرافیان مثل مادربزرگهای کودک هم نقش بزرگی در از بین بردن افسردگی پس از زایمان ایفا میکند. بر خلاف باور عموم که اعتقاد دارند بچه نباید با پدرش تنها بماند و آن باور را به صورت مطالب و تصاویر طنز ابراز میکنند، پدر به عنوان والد دوم علاوه بر عشقی که برای فرزندش دارد نقش مهمی در نگهداری از او بازی میکند و باید برای ساختن یک رابطهی محکم با فرزندش تلاش کند. استرس بیتجربگیهای فرزند اول فقط مختص مادر نیست بلکه پدر هم در این مسائل شریک اوست. علاوه بر آن، مراقبت پدر از فرزند، به مادر زمان بیشتری میدهد که به استراحت و امور شخصی خود بپردازد. برای خیلی زنان این امر که تبدیل به یک مادر تمام وقت نشوند و بتوانند هنوز ارتباطشان را با هویت خود قبل از مادری حفظ کنند، اهمیت بالایی دارد.
تصویری که رسانه از مادر نشان میدهد خیلی مطابق با واقعیت نیست. مادران در فیلمها، سریالها، پیامهای بازرگانی و بیلبوردهای تبلیغاتی همیشه زنانی زیباروی هستند که بدنشان هیچ شباهتی به زنانی که به تازگی زایمان کردهاند ندارد. این خود عامل دیگری برای تشدید افسردگی پس از زایمان است. یک مادر پس از زایمان گاهی قادر به پذیرش بدن جدید خود نیست. اضافه وزن، ریزش مو، استرچمارک، کمبود ویتامین و غیره شاید در یک زن باعث بروز خشمی فروخورده نسبت به نوزادش شود و مادر به صورت غیر ارادی او را مقصر تمام این مشکلات بداند.
کمی قبلتر اشارهی کوتاهی داشتیم به یکی از عوامل دیگری که در تشدید افسردگی پس از زایمان یک زن تاثیر دارند. تغییر هویت یک زن پس از قبول نقش مادری یک چالش بزرگ برای او به شمار میرود. فارغ از نقشهایی که در جامعه پذیرفته، اگر او قبلا فقط همسر و فرزند اشخاص دیگری بوده و بنیان شخصیتی خود را بر اساس این نقشها پایهریزی کرده، الان باید تغییر بزرگتری را بپذیرد و آن پذیرفتن نقش مادری است. هیچکدام از ما از اهمیت و مسوولیت بالای این نقش غافل نیستیم. یک زن قبل از بارداری باید از ابعاد روحی و روانی، خود را آمادهی پذیرش این نقش کند؛ مخصوصا که همهی ما ایدهآلهایی را در زمینهی تربیت فرزندانمان در سر میپرورانیم. همه دوست دارند که رو به پیشرفت باشند و قطعا آرزوهایی که برای فرزندانشان دارند بزرگتر از آرزوهاییست که نسل قبلی آنها برایشان داشتهاند؛ چون به عنوان انسانهای امروزی علاقهمندند که در بخشی از پیشرفتهای جامعه سهیم باشند. از طرفی با توجه به تجربههای تلخ و شیرین کودکی، همه شاید دوست نداشته باشند این آرزوها را به فرزنداشان القا کنند. پس، بررسی ایدهآلها و از طرفی تلاش برای درک کردن و احترام گذاشتن به هویت فرزند چالش دیگری برای مادران به حساب میآید. به خصوص که در طول اعصار، جامعه و سنتها همیشه فشار مضاعفی را برای “مادر خوب بودن” به زنان القا کرده و با توجه به تقدس نقش مادری -که در قسمتهای بعدی به آن خواهیم پرداخت- زنان محدودیت زیادی در تربیت فرزندانشان دارند.
یکی از عوامل دیگری که بر استرس و شادی مادران تاثیر دارد، افزایش سن است. با توجه به اینکه امروزه زنان زیادی طالب تحصیلات دانشگاهی بوده و بعد از آن مایل به اشتغال در حیطههای مرتبط، تحصیلات تکمیلی و یا تغییر رشتهی تحصیلی خود -با توجه به اینکه شاید انتخابهای ۱۸ سالگی با گذشت زمان، نادرست به نظر برسد- هستند، سن ازدواج و فرزند آوری به حدود سی سال رسیده. استرسهایی که زنان در سنین بالاتر دارند معمولا مرتبط به تطابق نقش مادری با تحصیلات و شغل -همانطور که پیشتر گفتیم- است. همچنین با توجه به مسائل محیط زیستی و پارازیتها قدرت باروری و سن یائسگی پایین آمده. علاوه بر آن یافتن شریک زندگی مناسب و اطمینان از موفق بودن زندگی مشترک هم فاکتورهای استرسزای دیگری در ایت موضوع است. طبیعتا زنان به خاطر این مسائل مضطرب شده و ترس از این دارند که هیچ وقت نتوانند باردار شوند. این معضل، خوشبختانه با پیشرفتهای علمی و پزشکی دیگر مسالهساز نیست. امروزه زنان با روشهای مختلف میتوانند در سنینی خارج از عرف قدیم بارداریهای سالم و بهتری داشته باشند و حتی میتوانند جنسیت فرزند خود را مشخص کنند. همچین خوب است فراموش نکنیم که وظیفهی زنان لزوما فرزندآوری نیست و مادر شدن یک انتخاب است.
گزارش از مهرناز سقاییان
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0