تاریخ انتشار : شنبه 18 مرداد 1404 - 14:06
کد خبر : 22131

اصلاحاتِ کند و ناکافی

اصلاحاتِ کند و ناکافی
نظام حکمرانی درگیر به تعویق انداختن تصمیم‌گیری در امور مهم و حیاتی است که نتیجه آن ممکن است فراتر از خسارت و جریمه بی‌تصمیمی باشد و کشور را بر لبه پرتگاه‌هایی مهلک قرار دهد

وضعیت کنونی کشور و بحران‌های پیش روی آن از حوزه انرژی گرفته تا آب و زیست بوم و … بسیاری را به این نتیجه رسانده که حکمرانی در ایران با همان دست‌فرمان سابق دیگر میسر نیست. آنچه در جریان جنگ دوازده روزه گذشت هم الزامات اصلاح حکمرانی را بیش از پیش نمایان ساخت.

 

از دید بسیاری از مردم و نیز طیف نسبتا گسترده‌ای از نخبگان سیاسی، امروز کشور و نظام حکمرانی بیش از هر زمان دیگری به مردمی شدن و پاسخگویی به مطالبات عمومی نیاز دارد.

 

این در حالی است که ابقای برخی چهره‌ها در جایگاه‌هایی مانند امامت جمعه پایتخت، دبیری شورای نگهبان و …، تداوم اوضاع نابسامان اقتصادی، قطعی برق و مشکلات تامین آب، تنگ‌تر شدن عرصه ارتباطات و کندی اینترنت و پابرجایی فیلترینگ و … امیدواری‌های ایجاد شده را کمرنگ و کمرنگ‌تر کرد.

 

 

طی روزهای اخیر اما شاهد رویدادهایی بودیم که به نوعی سیگنال تغییر بود. استعفای «کاظم صدیقی» از امامت جمعه تهران و بازگشت «علی لاریجانی» به شورای عالی امنیت ملی مهم‌ترین این رویدادها بود که می‌توان آن را به افزایش وزن عقلانیت در نظام حکمرانی تعبیر کرد.

 

با وجود این تغییرات، بحران‌های کنونی که کشور درگیر آن است و سرعت تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی به گونه‌ای است که این اصلاحات را کند و ناکافی نشان می‌دهد.

 

 

از دید بسیاری، روندهای چاره‌جویی در پرونده‌های مختلف از چابکی لازم برخوردار نیست و بعضا شاهد استخوان‌های زیادی لای زخم‌های موجود بر پیکر سیاستگذاری هستیم.

 

کشور طی دو دهه گذشته درگیر پرونده هسته‌ای و اختلافات انباشته با اروپا و آمریکا بوده است؛ اختلافاتی که نتیجه آن تحریم و اخیرا جنگ بوده و به گفته افرادی مانند رئیس جمهور اسبق (حسن روحانی) پس از خروج دولت «دونالد ترامپ» از برجام و به واسطه قانون راهبردی مجلس سالی ۱۰۰ میلیارد دلار زیان و خسارت برای کشور به بار آمد.

 

اکنون دولت دوم ترامپ باز هم ایران را تهدید به جنگ می‌کند و اروپایی‌ها هم می‌گویند «مکانیسم ماشه» را علیه ایران فعال خواهند کرد تا ایران باز هم ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد «عامل تهدید ثبات و صلح جهانی» قلمداد شود.

 

 

در حوزه‌هایی که از پیچیدگی و حساسیت کمتری برخوردار است نیز اوضاع از همین قرار است مانند پیوستن به کارگروه ویژه اقدام مالی که از زمان ریاست جمهوری «محمود احمدی نژاد» حل نشده باقی مانده است و دولت «حسن روحانی» هم نتوانست لایحه مورد نظر خود را به تایید شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت برساند. به تازگی البته وزیر اقتصاد عنوان داشته پس از تصویب عضویت ایران در کنوانسیون پالرمو، بعد از ۷ سال گره FATF باز شده است و برای گفت‌و‌گو از ایران دعوت کرده‌اند.

 

در حوزه بحران آب نیز اوضاع به همین منوال است و سال‌ها است گفته می‌شود بخش کشاورزی ۹۰ درصد آب‌های کشور را می‌بلعد اما اقدامی موثر در این زمینه صورت نمی‌گیرد و شاهدیم فجایعی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه به وقوع می‌پیوندد.

 

به گزارش ایران مامن، سال‌ها است گفته می‌شود بخش خصوصی باید در حوزه‌هایی مانند صنعت، تولید انرژی، مسکن و … ورود یابد و با سرمایه‌گذاری باعث تحول گردد ولی عملا با رقبایی مانند دولت، بانک‌ها، نهادهای حاکمیتی، قرارگاه‌های مختلف و … هیچ مجالی برای فعالیت نمی‌یابد.

 

همه این ها در حالی است که تحولات داخلی و پیرامونی منتظر تصمیم‌سازی ما نمی‌ایستد. همین دیروز بود که ترامپ سند کریدور زنگزور را به اسم خود زد و ابتکار عمل در یکی از پرونده‌های مهم سیاست خارجی ایران را به دست گرفت. به نوشته روزنامه «جمهوری اسلامی» ضعف دیپلماسی ما به آمریکا فرصت داده که با راهکار سیاسی به دالان زنگزور دست پیدا کند و به راحتی همسایه دیوار به دیوار ایران در منطقه حساس شمال غرب شود.

 

 

به نوشته «احمد زیدآبادی» روزنامه نگار، محیط پیرامون ایران وارد دور تازه‌ای از دگرگونی شده است. این دگرگونی تازه خود را بخصوص در قفقاز و بیروت به عریانی نشان می‌دهد. …تا در کشور ما تصمیم‌گیران مختلف بخواهند به دعواهای بی‌پایان خود پایان دهند و یا بر نگرانی‌ها و تردیدها و تناقضات خود فائق آیند، آش با جاش برده و خورده شده است!

 

همچنان که اشاره شد، در حوزه‌های دیگر از سیاست تا اقتصاد و ارتباطات اوضاع به همین منوال است. برای مثال در مجلس به جای پرداختن به مسائل اساسی، طرح‌های بی‌فایده یا بی‌اثر دنبال می‌شود و از سوی دیگر نمایندگان گلایه‌مندند که چرا دیگر در راس امور نیستند.

 

به گفته «کامران ندری» اقتصاددان، دوستان هزار تومان را به صد قسمت تقسیم کرده و نام آن را قران گذاشته اند، این «قران» هیچ ارزشی ندارد و مرده به دنیا خواهد آمد. مجلس سر خود را با حذف ۴ صفر گرم کرده است. حذف ۴ صفر بدون مهار تورم بی معناست.

 

به این ترتیب مملکت و نظام حکمرانی درگیر به تعویق انداختن تصمیم‌گیری در امور مهم و حیاتی است که نتیجه آن ممکن است فراتر از خسارت و جریمه بی‌تصمیمی باشد و کشور را بر لبه پرتگاه‌هایی مهلک قرار دهد.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات