هاشمی و زیارت «باحال»
سهشنبه ۵ اسفند ۱۳۷۶ / ۲۶ شوال ۱۴۱۸ / ۲۴ فوریه ۱۹۹۸ در گزارشها، اکثر کشورها توافق عنان ـ صدام را تأییدکردهاند. آمریکا و همراهانش، هنوز مىگویند، منتظر اطلاعات بیشتر از جزییاتاند و قبل از آنکه مطمئن شوند، نیروها را برنمىگردانند. بعد از نماز و ناهار و قبل از آمدن امیرعبدالله، [ولیعهد عربستان] براى ملاقات،
سهشنبه ۵ اسفند ۱۳۷۶ / ۲۶ شوال ۱۴۱۸ / ۲۴ فوریه ۱۹۹۸
در گزارشها، اکثر کشورها توافق عنان ـ صدام را تأییدکردهاند. آمریکا و همراهانش، هنوز مىگویند، منتظر اطلاعات بیشتر از جزییاتاند و قبل از آنکه مطمئن شوند، نیروها را برنمىگردانند.
بعد از نماز و ناهار و قبل از آمدن امیرعبدالله، [ولیعهد عربستان] براى ملاقات، جلسه دیگرى با همراهان داشتیم. خواستههاى خودشان را مطرح کردندکه من با امیر مطرح کنم. در سالن کاخ به آقاى ژنرال حسین ارشاد، رییس جمهور اسبق بنگلادش برخورد کردم که به تازگى از زندان آزاد شده است؛ احوالپرسى کردم. گفت، براى چکاپ به عربستان آمده است.
امیرعبدالله آمد. ابتدای جلسه با حضور همراهان بود. کلیاتى صحبت شد؛ منجمله تأیید لزوم تشکیل کمیسیون مشترک و سپس با پیشنهاد ایشان جلسه را با حضور مترجم ما، خصوصى کردیم. امیر عبدالله چند نکته را گفت:
۱- اهمیت وجود اعتماد در روابط دوکشور که من هم تأییدکردم.
۲- مذاکرهاش با مصر درباره تحسین روابط مصر و ایران که سرانجام آقاى حُسنى مبارک، رییس جمهور مصراعلان کرده، آماده از سرگیرى روابط با ایران است که گفتم، پیگیرى مىکنیم.
۳- با آمریکا هم در مورد تجدید رابطه با ایران صحبت کرده است. آمریکاییها گفتهاند که جهت حرکت رو به اصلاح است. من گفتم در ایران مخالفت با آمریکا نیرومند است.
۴- در مورد عراق گفت، صدام حسین دروغگو و غیرقابل اعتماد است و ممکن است بحران تجدید شود.
۴- به خواست من، موافقت کرد که ۱۰ هزار حاجى به تعداد حاجیان ایران اضافه شود.
۵- گفت قرار شده که درب کعبه مکرمه و ضریح حضرت رسول (ص) براى من باز شود؛ خواست که خانمها وارد نشوند، زیرا آخوندهاى سعودى مخالفت مىکنند. در مورد متن بیانیه دوکشور در مورد نفت توافق نمودیم. با هم به سوى فرودگاه حرکت کردیم. در مسیر، متن بیانیه مشترک خوانده شد و موافقت کردیم.
براى بدرقه هیأت، مثل روز ورود، با آوردن شخصیتها و سان، مراسم داشتند که نشان اهتمام فوقالعاده است. با هواپیماى بویینگ عربستان، ساعت سه ونیم به سوى مدینه پرواز کردیم. در مسیر، براى همراهان مذاکرات خصوصى با امیرعبدالله را نقل کردم و به مترجم گفتم، گزارش کاملى تهیه کنند. بین ریاض و مدینه، از هوا شاهد تعدادى از مزارع کشاورزى با آبیاری تحت فشار بودیم.
در فرودگاه مدینه، نایب امیر و سایر سران منطقه استقبال کردند. گفتند، امیر در مرخصى است و به صحرا رفته. پس از کمى استراحت و صحبت، به سوى مدینه حرکت کردیم. به محل اقامت رفتیم: هتل «آبروى» در شمال حرم شریف که از پنجره اتاقهاى ما، حرم و بقیع پیداست و خیلى باحال است. تا شب در هتل به مطالعه و زیارت و دعا پرداختم. سپس براى مراسم ضیافت شام که نایب امیر با حضور مسئولان عمده مدینه برپاکرده بود، به تالار اجتماعات رفتم. کیفیت شامشان از غذاهاى ریاض بهتر بود.
ضمن شام، سئوالات زیادى از او کردم. گفت، منطقه مدینه، یک چهارم خاک عربستان، شامل هفت استان و و ۴۰۰ روستا و دهها مرکز است. بخشى از آب شهر را با ۲۰۰ کیلومتر لوله کشى، از چاهها و بخشى از منبع آب شیرینکنهاى ساحل بحراحمر مىآوردند. جمعیت شهر، یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است.
پس از شام به هتل برگشتیم و دسته جمعى براى زیارت حرم مطهر رفتیم که براى ما خلوت کرده بودند. معمولاً شبها این ساعت، حرم را تعطیل مىکنند و براى ما بازگذاشته بودند. همه همراهان بودند. زیارت، ابتدا در محیط خلوت حرم، بسیار دلنواز و باحال بود. قرار بود که درب ضریح مقدس را براى ما باز کنند. همراهان به پشت در ضریح هجوم بُردند. آنها مىخواستند، تعداد محدودى وارد شوند؛ به همین جهت کار به تأخیر افتاد. لذا من براى دیدن بخش جدید ساخته شده حرم رفتم که تقریباً ده برابر مساحت قبلى است. از درون حرم و پشت بام و بیرون حرم، بخشهاى مختلف را دیدم. باز و بسته شدن سقف صحنهاى متعدد حرم بسیار جالب و مفید است. هواى مطبوع حرم و زیبایى ساختمانها بسیار قابل توجه است. از پشت نردههاى بقیع هم سلامى به ائمه اطهارکردیم.
خبر دادندکه ضریح آماده ورود است. برگشتیم، درب را گشودند. من و تعدادى از همراهان به داخل ضریح بزرگ رفتیم که حاوى قبرهاى پیغمبر(ص) و ابوبکر و عمر و… است. حال خوبى داشتم، ولى بقیه همراهان و زنها را هم اجازه ندادند؛ از این جهت دمغ شدم. همراهان گریه مىکردند، به خصوص مونا، دختر فائزه، خیلى اشک ریخت.
به هتل برگشتیم. با خستگى مفرط خوابیدم. عفت هم کمى دیرتر رسید. از بى نظمى همراهان که باعث محرومیت خیلىها از ورود به محوطه ضریح شد، ناراحت بود.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶
برچسب ها :ایران مامن ، خاطرات هاشمی رفسنجانی ، عربستان ، وهابی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0