تاریخ انتشار : شنبه 1 شهریور 1399 - 18:49
کد خبر : 1834

طبیبان را به چشم «پزشک احمدی» نبینید

طبیبان را به چشم «پزشک احمدی» نبینید

اول شهریور به عنوان «روز پزشک» نام‌گذاری شده و برای نخستین بار طی این سال‌ها که این روز در تقویم ما ثبت شده می‌خواهم دربارۀ این روز بنویسم. چرای آن به گمانم این باشد که پس از شیوع بیماری کرونا و درگیر شدن جهان با ویروس کووید ۱۹ قدر و منزلت این حرفه نزد مردم

اول شهریور به عنوان «روز پزشک» نام‌گذاری شده و برای نخستین بار طی این سال‌ها که این روز در تقویم ما ثبت شده می‌خواهم دربارۀ این روز بنویسم.

چرای آن به گمانم این باشد که پس از شیوع بیماری کرونا و درگیر شدن جهان با ویروس کووید ۱۹ قدر و منزلت این حرفه نزد مردم افزون‌تر یا شناخته شده تر شده و مرارت‌ها و دشواری‌های آن بیشتر درک می‌شود حال آن که پیش از آن تلقی تکاپوی مادی و رفاهی و نگاه تجاری به مقولۀ سلامت غلبه داشت.

بار کرونا البته تنها بر دوش پزشکان نیست و کل کادر درمان را درگیر کرده و از نقش پرستاران و غیر پزشکان نمی‌توان غافل بود.

باری، هر چند هنوز واکسن و دارویی کشف یا ساخته نشده و تنها در ایران خودمان طی ۶ ماه گذشته ۲۰هزار نفر به خاطر کرونا جان باخته‌اند و پزشکانی نیز خود قربانی شده‌اند نوشتن دربارۀ روز پزشک، کمترین کاری است که از این قلم برمی‌آید؛ خاصه که نزد برخی از خوانندگان پزشک یادآور مقالاتی دربارۀ مرگ عباس کیارستمی در پی خطای پزشکی – در ایران یا فرانسه- یا موضوعات مالیاتی این صنف، باشد.

مناسبت نام گذاری روز پزشک، زادروز حکیم و دانشمند و طبیب پرآوازۀ ایرانی، شیخ الرییس ابوعلی سیناست که هزار سال پیش در بخارا پایتخت سامانیان چشم به جهان گشود و ۵۸ سال در این جهان زیست و در علوم مختلف، سرآمد شد و در همدان درگذشت و جالب است که گفته می شود چون بوعلی «همه چیز‌دان» بود نام «همدان» نیز بر همین اساس است (همه‌دان).

 

دربارۀ روز پزشک و حرفۀ پزشکی و بوعلی سینا این نکات را می‌توان یادآور شد:

 

اول: روزهای مناسبتی تقویم، معمولا برای امور یا اصناف یا مواردی است که نیاز به توجه بیشتر دارند. از این روست که روز «کارگر» داریم و روز «کارفرما» نداریم. روز «زن» داریم و روز مرد نداریم.

روز پدر البته ابداع شده اما فراگیری روز مادر را ندارد. روز معلم داریم اما روز تاجر نداریم. یا روز خبرنگار داریم و روز قاضی مرتضوی و قاضی منصوری که خبرنگاران را می‌گرفتند، نداریم!

به همین خاطر فقدان روز پزشک در تقویم جای شگفتی نداشت چون در زمرۀ توان‌گران و اقویا و اغنیا و نه ضعفا به حساب می‌آمدند. روشن نیست که این ابتکار به خاطر پزشکان بیکار و خیل فارغ‌التحصیلان جویای کار و طبعا بیرون از تعریف توان‌گری صورت پذیرفت یا ناشی از نفوذ آن دسته از مقامات سیاسی است که پزشک‌اند.

 

دوم: انتخاب زادروز ابوعلی سینا به عنوان روز پزشک از دو جنبه قابل توجه است. اول این که در مواردی مانند روز معلم یا روز خبرنگار مناسبت، تولد نیست. شهادت و از دست دادن است. در روزی که آیت‌الله مرتضی مطهری ترور شده یا محمود صارمی را در مزار شریف افغانستان کشته‌اند، کیک می بُریم و تبریک می‌گوییم ولی روز پزشک روز تولد است نه روز مرگ اوبوعلی سینا.

دوم این که مربوط به مناسبتی در هزار سال پیش است و قدمت این سرزمین را هم یادآور می‌شود. در دنیایی که بسیاری از کشورها هنوز یکصدمین سالگرد استقلال یا خروج خود از قیمومَت را جشن نگرفته‌اند روز پزشک را در ایران به خاطر تولد ابوعلی سینا در هزار سال قبل گرامی می‌داریم.

 

سوم: روز پزشک، می‌تواند یادآور غفلت بزرگ ما از حوزۀ تمدنی ایران فرهنگی هم باشد. چون محل تولد او بخارا امروز در ازبکستان واقع است اما زبان فارسی همچنان در این سرزمین طنین‌انداز است و در تاجیکستان هم امروز را به عنوان روز پزشک گرامی می‌دارند.

 

چهارم: چنان که گفته شد نگاه جامعه به پزشکان به خاطر عطش پول در شماری از آنان و اصرار بر انجام آزمایش و عمل جراحی و خرید فلان داروی خارجی قدری منفی شده بود.

طبیعی است که بیمار نمی‌تواند تشخیص دهد که واقعا به عمل جراحی نیاز دارد یا نه اما این که همان ابتدای کار او را روانۀ تخت بیمارستان کنند احساس خوبی را ایجاد نمی‌کند. منتها کرونا و نمایش تلاش کادر درمان در این ۶ ماه و فعالیت و اطلاع‌رسانی تیم معالج محمد‌رضا شجریان استاد آواز ایران این تصویر را ترمیم کرده و جا دارد که قدر دانسته شود.

 

پنجم:  دو قشر در ایران در قبال هر انتقادی به هم صنف، حساسیت دارند و به خود می‌گیرند. یکی معلمان و دیگری پزشکان. تا جایی که اگر معلمی به خاطر تنبیه بدنی کودکی هم تقبیح شود معلم دیگری که اهل کتک زدن نیست وظیفۀ خود می‌داند از او دفاع کند و اگر کلامی متوجه پزشکی کنی انگار که به کل حرفۀ پزشکی اهانت کرده‌ای.

هر چند «حمیت» صنفی و سازمانی ستودنی است اما تعصب بی‌جا و دفاع قبیله‌ای نکوهیدنی است. پزشک، خدمات سلامت ارایه می‌دهد و معلم، خدمات آموزشی و روزنامه‌نگار، خدمات اطلاع رسانی.

حق دریافت کنندۀ خدمات است که نظر خود را نسبت به کیفیت آن اعلام کند خصوصا وقتی که وجه قابل توجهی می پردازد. وقتی ۷۰ هزار تومان حق ویزیت می‌پردازیم یعنی انتظار داریم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در خدمت ما باشد. چرا برخی این زمان را رعایت نمی‌کنند و زودتر بیمار را مرخص می‌کنند؟

اگر برای فرزند خود معلم خصوصی‌بگیرند و قبل از یک ساعت و پس از ۲۰ دقیقه آهنگ ترک خانه کند آیا حق‌التدریس کامل می‌پردازند یا بر معلم فرزند خود خرده می‌گیرند و از حساب او کسر می‌کنند؟

بخشی از احساس منفی در جامعه به خاطر رعایت نکردن زمان مصوب حق ویزیت با توجیه رسیدن نوبت به دیگران شکل گرفته است.

 

ششم: هر چند جمهوری اسلامی به حکومت روحانیون شهرت یافته و بخشی از نظامیان نیز به مرور در آن دست بالا را دارند، اما پزشکان هم بسیار صاحب نفوذند.

شاید یک دلیل همان نگاه روحانیان باشد که «علم‌الابدان» را در کنار «علم‌الادیان» به رسمیت می‌شناسند و به جز گروه اندکی که مدعی طب اسلامی و طب سنتی‌اند اصرار ندارند خود را در پزشکی هم صاحب‌نظر نشان دهند حال آن که الی‌ماشاء‌الله در زمینه‌های دیگر از روان شناسی و جامعه شناسی و سیاست و حقوق تا اقتصاد و حتی فوتبال نظر می‌دهند.

جدا کردن دانشگاه‌های علوم پزشکی از وزارت علوم و پزشکانی که در سال‌های طولانی وزیر علوم هم بوده‌اند در رواج احساس تافتۀ جدا بافته بودن پزشکان در جمهوری اسلامی بی تأثیر نبوده است.

 

هفتم: دکتری پزشکی، دکتری حرفه‌ای است و اگر به جای عنوان «دکتر» در ابتدای نام پزشکانی که عضو هیأت علمی نیستند و به فعالیت دانشگاهی اشتغال ندارند، واژۀ «پزشک» بیاید اتفاق بدی نیست.

خدا لعنت کند پزشک احمدی را که این ترکیب را در خاطر مردم تلخ کرد. اما شکنجه‌گران ساواک هم برای خود از عنوان «دکتر» استفاده می‌کردند!

مشهورتر و منفورتر از همه «دکتر عضدی» که نام واقعی‌اش محمد حسن ناصری بود. یا دکتر منوچهری که نام واقعی‌اش منوچهر وظیفه خواه بود یا گروهبان شعبانی مشهور به دکتر حسینی!

دربارۀ دلیل اشتهار شکنجه‌گران به دکتر دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی به عقده های آنان نسبت می‌دهند. بعضی معتقدند چون با روشن‌فکران سر و کار داشتند آنها نیز نام خود را دکتر گذاشته بودند! این دیدگاه هم هست که شکنجه را عمل جراحی می‌دانستند و شکنجه‌گر با این نگاه دکتر بود! در مورد دکتر حسینی به استادی او در این فن خبیث هم ارتباط داشت!

غرض این است که یک فقره پزشک احمدی نباید ما را از عنوان «پزشک» بهراساند.

خصوصا این که تشخیص دکتر پزشک از دکتر غیر پزشک دشوار شده است. در تلویزیون مجری به سردار سرتیپ پاسدار خلبان محمد باقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی می گوید آقای دکتر (البته دکتری جغرافیا هم دارند) و مقام دولتی هم به مرتضی حیدری می‌گوید آقای دکتر. برخی مانند مجری برنامه «به خانه بر می گردیم» هم واقعا پزشک‌اند و البته دکتر عمومی ولی مثل هزاران نفر دیگر از پزشکان، شغل دیگری انتخاب کرده است. یا شغل دیگری هم انتخاب کرده علاوه بر طبابت.

 

هشتم: پزشکان گرامی ما باید بپذیرند تحولات شگرف این رشته تنها به سبب خود این رشته نیست. به عبارت دیگر مرحوم ابوعلی سینا به جایی وابسته نبود اما امروز در انجام عمل جراحی فناوری ها نیز به یاری شتافته‌اند.

همین کرونا چرا فوج فوج در ایران و جهان، قربانی می‌گیرد؟ چون دارو ندارد. دارو اما محصول شیمی و آزمایشگاه است. به عبارت دیگر مجموعه‌ای از عوامل مختلف دست به دست هم داده‌اند و پزشکان محترم تنها نیستند. ساده ترین مثال این است که اگر حین عمل جراحی برق قطع شود چه اتفاقی می‌افتد؟

 

نهم: سال های دور و در روزگار کودکی به اتفاق پدر به داروخانه‌ای در خیابان منوچهری می رفتیم. همان خیابانی که به خاطر اجناس عتیقه شهرت دارد. در مراجعه به داروخانه داروییان، خود دکتر داروییان را غالبا در حال ساخت دارو می‌دیدم و بارها پیش می‌آمد که تحویل را به ساعاتی دیگر موکول می‌کرد تا داروها را ساخته باشد. (جالب است بدانید که دکتر عبدالکریم سروش نیز دوران کارآموزی خود در جوانی و پس از اخذ دکتری داروسازی را در همین داروخانه سپری کرد).

در سال های اخیر اما در داروخانه‌ها مانند فروشگاه های دیگر تنها دارو عرضه می‌شود و آقای دکتر یا خانم دکتر دارو را از قفسه برمی‌دارد و به مشتری می‌دهد و قبض پول آن را صادر می‌کند. درست است که با سلامت مردم سر و کار دارند و تشخیص آن تخصص می خواهد اما گمان نمی‌کنم هدف از تربیت دکتردارو ساز تنها همین بوده باشد.

البته می دانم که امروز روز پزشک است و دکترهای داروساز را دربرنمی‌گیرد اما به سبب ارتباط تنگاتنگ با پزشکان این نکته هم عرض شد!

 

دهم: سرانجام این که در ماه‌های اخیر به سبب بیماری یکی از بستگان نزدیک و بسیار عزیز با یکی از بهترین جراحان مغز ایران آشنا شده‌ام که مهارت و وظیفه‌شناسی و حُسن خلق او را همه تأیید می‌کنند.

دکتر سید ابراهیم کتابچی به اتفاق فرزند خود بیماران مبتلا به هیدروسفالی یا آب آوردن مغز را درمان می‌کند. اگرچه اکنون در بیمارستان مشهور خصوصی عمل می‌کند اما سال‌ها رییس بخش مغز و اعصاب بیمارستان سینا بوده است.

بی هیچ افاده‌‌ای و اگر وقت داشته باشد به ساده‌ترین زبان پیچیده‌ترین فرآیندها را توضیح می‌دهد. (نام آوردم چون سال ها در بیمارستان دولتی کار کرده و اهل کار اجتماعی هم بوده نه این که تنها سر در لاک خود داشته باشد )

روز پزشک بر پزشکانی که چون ابوعلی سینا حکیم و فرزانه هم هستند مبارک باد. روز پزشک بر پزشکانی که چون ابوعلی سینا حکیم و فرزانه نیستند اما شأن خود را پاس می‌دارند نیز.

برخی از پزشکان البته با ادبیات بیگانه‌اند چون حافظ گفته است: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد/ وجود نازکت آزردۀ گزند مباد!

حال آن که ناز طبیبان به معنی فخر فروشی آنان نیست و حافظ، شاعر عشق است و «ناز و نیاز» را برای معشوق و عاشق به کار می‌برد و در اینجا ناز را به نوازش هم می‌توان تعبیر کرد چندان که وقتی شاملو، آیدا را پرستار خطاب می‌کند تنها به خاطر آن نیست که تر و خشک اش می‌کند که از آن رو هم هست که پرستار از پرستش ساخته شده است.)

روز پزشک مبارک خاصه بر هم کلاسی‌های سال های دور خودم در البرز که همچو من اسیر کلمه و تاریخ و سیاست و ادبیات نشدند و سال‌هاست در ایران و خارج از ایران به حرفۀ پزشکی اشتغال دارند و برخی از آوازۀ جهانی برخوردارند.

 

 

عصر ایران؛ مهرداد خدیر

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات