تاریخ انتشار : دوشنبه 15 آبان 1402 - 14:10
کد خبر : 19547

زن‌هایی که دیوارشان از همه کوتاه‌تر است

زن‌هایی که دیوارشان از همه کوتاه‌تر است
طی پنج سال اخیر شمار بانوان سرپرست خانوار در کشور دو برابر شده است؛ زنانی که بسیاری از آن‌ها مهارت و سواد کافی را برای ورود به جامعه ندارند و به دلایل زیرساختی بی‌شمار از جمله عدم برنامه‌ریزی مناسب برای رسیدگی و توانمندسازی آن‌ها جامعه نیز به آن‌ها روی خوش‌نشان نمی‌دهد.

مقایسه مصرف دخانیات در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال در سال ۱۴۰۰ نسبت به مطالعه‌ قبلی در سال ۱۳۹۵، حاکی از آن است که مصرف روزانه سیگار در زنان این گروه سنی ۱۹۰ درصد افزایش یافته است؛ اعلان این آمار کافی بود تا بحث‌ونظرهای متفاوتی درباره رشد سرسام‌آور مصرف سیگار به خصوص در میان دختران و زنان جوان مطرح شود.

 

فراتر از آسیبی مانند مصرف سیگار و سایر مواد دخانی، برخی به صورت کلی از زنانه‌شدن آسیب‌های اجتماعی سخن می‌گویند؛ آسیب‌هایی که در میان زنان، به دلایل مختلف زنان سرپرست خانوار را هدف قرار می‌دهد.

 

به گزارش «پژوهش ایرنا» با استناد به داده‌های مرکز آمار، بر اساس جمع‌بندی مطالعات انجام شده در زمینه زنان سرپرست خانوار، بی‌سوادی یا کم‌سوادی، میانسالی و سالخوردگی و غیرشاغل بودن یا اشتغال در مشاغل غیر رسمی در کنار درآمد ناچیز از ویژگی‌های پررنگ زنان سرپرست خانوار است.

 

مطابق آمار وزارت تعاون، شمار زنان سرپرست خانوار در سال ۹۹ حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در کشور برآورد شده است.  این رقم بین سال‌های ۹۰ تا ۹۸ افزایش حدود ۲۶.۸ درصدی داشته است.

 

به نوشته «رسالت» ناکافی بودن حمایت‌های دولتی از زنان سرپرست خانوار، آنان را با موقعیت دشواری مواجه کرده و بعضا به دلیل فقر و انزوای اجتماعی در دام اعتیاد و دیگر آسیب‌ها گرفتار می‌شوند. مهم‌ترین مشکل این زنان، ایفای نقش‌های دوگانه داخل و خارج از خانه است. ایفای نقش مادری، رسیدگی به امورات منزل و خانه‌داری، تلاش برای کسب فرصت‌های شغلی مناسب که در اغلب اوقات بسیار نادر است و انجام فعالیت‌های اقتصادی چه در سطح کارهای خدماتی و پاره‌وقت و چه در سطوح بالاتر؛ فشار مضاعف ایجاد می‌کند که می‌تواند اثرات بلندمدت بر جسم و روان این زنان باقی بگذارد.

 

 

طی پنج سال اخیر شمار بانوان سرپرست خانوار در کشور دو برابر شده است؛ زنانی که بسیاری از آن‌ها مهارت و سواد کافی را برای ورود به جامعه ندارند و به دلایل زیرساختی بی‌شمار از جمله عدم برنامه‌ریزی مناسب برای رسیدگی و توانمندسازی آن‌ها جامعه نیز به آن‌ها روی خوش‌نشان نمی‌دهد.

 

به گفته «حسین مهاجر» پژوهشگر اجتماعی، این زنان از عرف‌های اشتباه و محدودیت و فقر آسیب‌دیده‌اند و کمک‌های دولتی هم در حد مستمری‌های کمیته امداد و بهزیستی و یارانه است. بر کسی پوشیده نیست که مبالغ پرداختی از سوی این سازمان‌ها برای داشتن زندگی مرفه کافی نیست و ۷۰ درصد از زنان سرپرست خانوار درآمدی ندارند.

 

این پژوهشگر به گروهی از زنان سرپرست خانوار اشاره دارد که همسر در کنارشان حضور دارد، اما به دلایلی مانند بیماری جسمی و روانی یا عوامل دیگر امکان تأمین معاش زندگی را ندارند که شوربختانه بیش‌ترین و شایع‌ترین آسیب‌ها نیز متوجه این گروه از زنان است چراکه افزون‌ بر فرزندان که مشکلاتی با ابعاد گسترده دارند، مشکلات نگهداری از همسر بیمار هم به آن افزوده‌شده است و طبیعتا موانع مربوط به فرصت‌های شغلی که پایه و اساس ورود زن سرپرست خانوار به فقر اقتصادی و مالی است، می‌تواند دریچه‌ای برای نزدیک‌شدن به آسیب‌های اجتماعی باشد.

 

این مساله سرآغازی برای ورود به چرخه فقر و به‌دنبال آن بروز ناامیدی و افسردگی و بیماری‌های روان‌تنی و مانند آن است. در این میان بخشی از زنان هم به شغل‌هایی تن می‌دهند که علاقه‌ای به آن ندارند. این موضوع سبب بروز سرخوردگی و آسیب‌های جدی می‌شود. به گفته مهاجر «برخی از آن‌ها گاه و لاجرم به قاچاق و کار‌های خلاف روی می‌آورند، فرآیند‌هایی که محکوم‌به شکست است و دیر یا زود آن‌ها را به چرخه‌های ژرف‌تری از آسیب‌های اجتماعی وارد می‌کند.»

 

«الهام محمدی» مددکار اجتماعی بیان می‌دارد « آسیب‌های اجتماعی در میان زنان و دختران به شکلی باعث می‌شود که آن‌ها پیامدهای منفی بیشتری را (نسبت به مردان) را تجربه کنند. اگر این تعبیر را بپذیریم آن موقع می‌توانیم بگوییم که اعتیاد و یا طلاق، به نسبت مردان، برای زنان اثرات ویرانگری دارد.»

 

این مددکار اجتماعی می‌افزاید «یکی از مواردی که سبب می‌شود میزان آسیب‌های اجتماعی در میان زنان و دختران شدیدتر باشد، این است که زنان کمتر به سراغ دریافت خدمات می‌روند. برای مثال زنانی که درگیر اعتیاد هستند، باوجود خطرات فراوان اما به دلیل ارزش‌های اجتماعی و برچسب‌زنی‌ها کمتر به سراغ دریافت کمک می‌روند. درحالی‌که جامعه با آسیب‌ها و مسائل مردان بیشتر مدارا می‌کند! از طرف دیگر امکانات و خدمات و تسهیلاتی که برای زنان وجود دارد به نسبت مردان کمتر است. اگرچه بیشترین افراد مبتلابه آسیب‌هایی نظیر اعتیاد را مردان تشکیل می‌دهند اما برنامه‌هایی که برای زنان در این حوزه‌  تدبیر شده مختص آن‌ها نیست. خدمات معمولا به شکلی تعریف می‌شود که مختص گروه‌های خاص باشد.»

 

«در خانواده‌ای که در آن مرد اعتیاد دارد زن به دلیل فرزندانش به نحوی سعی می‌کند آن را رفع‌ورجوع کند و در واقع ظاهر خانواده حفظ می‌شود.  درحالی‌که اگر زن در خانواده‌ای دچار اعتیاد شود تأثیراتش به‌مراتب به دلیل تأثیراتی که بر فرزند پروری دارد و یا به دلیل نقش‌های عاطفی که وی در محیط منزل دارد، بیشتر است. به‌طوری‌که می‌توان گفت در این شرایط آن خانواده زودتر به فروپاشی و از هم گسستگی منجر می‌شود.»

 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات