تاریخ انتشار : شنبه 14 مهر 1403 - 14:26
کد خبر : 21387

«احمد محمود» را ببنید و نویسنده نشوید مگر…!

«احمد محمود» را ببنید و نویسنده نشوید مگر…!
اما به طرز شگفت‌انگیزی چاپ «همسایه‌ها» پس از انقلاب اسلامی هم ممنوع شد و هیچ‌گاه اجازه‌ی انتشار نیافت. با این حال این کتاب یکی از پر تیراژترین رمان‌های زبان فارسی است.

«به گمانِ من نویسنده باید آدم‌های داستانش را بشناسد. نویسنده هم خالق و هم شارح زندگی آدم‌های داستان است. من فکر می‌کنم اگر نویسنده آدم‌های داستانش را نشناسد، یک جایی لنگ خواهد زد. اشخاص از حرکت باز می‌مانند و آن‌وقت نویسنده ناچار می‌شود جعل کند؛ حرف‌ها را و حرکت‌ها را؛ و وقتی جعل شد دیگر آن آدم خودش نیست، کس دیگری است که نویسنده او را نشناخته است و خواننده هم باورش نمی‌کند….»؛ این بخشی از صحبت‌های «احمد محمود» در کتاب «حکایت حال» است.

 

احمد محمود در دی‌ماه ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد. پدرش از کردهای کلهر کرمانشاه بود که دو دهه قبل‌تر به دزفول مهاجرت کرده بودند و مادرش دزفولی بود. در جوانی گرفتار امر سیاست شد و پس از کودتای ۲۸ مرداد زندان و تبعید را تجربه کرد و چون حاضر نبود توبه‌نامه امضاء کند زندانش ۵ سال به طول انجامید.

 

جایی در گفت‌وگو با «لیلی گلستان» از درد عجیبی می‌گوید که انسان را وا می‌دارد همه‌ی عمرش را وقف خلق داستان‌ها کند. او پس از انقلاب به اصرار خودش از شغلش در ارتش بازخرید کرد تا شاید به «درد درمان‌ناپذیری که همه‌ی عمر» با او بود سامان بدهد.

 

اولین مجموعه داستانی‌اش به نام «مول» را با هزینه‌ی شخصی منتشر کرد. مجموعه داستانی دوم به نام «دریا هنوز آرام است» توسط انتشارات گوتنبرگ و با تیراژ سه‌هزار نسخه منتشر شد. احمد محمود در مورد فروش این کتاب در گفت‌وگو با لیلی گلستان می‌گوید آن روزگار، یعنی سال سی و نه، سه هزار نسخه خیلی بوده است و کتاب روی دستش می‌ماند! بعدها مُهری درست کرد به نام مُهر جایزه. کتاب‌ها را کِشمنی می‌فروخت (یعنی کیلویی) هرکس یک کیلو کتاب می‌خرید، مُهر را می‌زد روی کتاب «دریا هنوز آرام است» و به عنوان جایزه آن را می‌داد به خریدار.

 

 

سومین کتابی که از احمد محمود منتشر شد «بیهودگی» نام داشت. پس از این داستان‌ کوتاه، محمود در سال ۱۳۴۵ نوشتن معروف‌ترین اثر خود «همسایه‌ها» را در اهواز آغاز کرد. اما به گفته‌ی خودش کسی حاضر به انتشار همسایه‌ها نبود. چرا که می‌گفتند رمان حجیمی است! او تا ۸ سال بعد نتوانست رمانش را منتشر کند. بعد هم که در سال ۵۳ منتشر کرد به دلیل سانسور دستگاه دولتی تا سال ۵۷ توقیف شد.

 

خودش درباره‌ی همسایه‌ها می‌گوید: «استقبال از همسایه‌ها موجب شد که فکر کنم وارد مرحله‌ی تازه‌ای در داستان‌نویسی شده‌ام. حس کردم که مسئولیتم بیش‌تر شده است. باید به داستان و داستان‌نویسی به صورت امری جدی‌تر نگاه کنم و جدی‌تر بنویسم..»

 

اما به طرز شگفت‌انگیزی چاپ «همسایه‌ها» پس از انقلاب اسلامی هم ممنوع شد و هیچ‌گاه اجازه‌ی انتشار نیافت. با این حال این کتاب یکی از پر تیراژترین رمان‌های زبان فارسی است.

 

 

چند شب پیش از حوالی خانه‌اش در سی‌متری اهواز می‌گذشتیم. خانه‌ای از دوران پهلوی که تخریبش کردند. نمی‌دانم چه بر سر درخت کُناری آمده که پدرش در روز میلاد او کاشت. اما بی‌دلیل یاد پوشکین افتادم. شاعر بزرگ روس که هنوز بعد از ۲۵۰ سال مجسمه و خانه‌اش در خیابان آربات مسکو پابرجاست. از همه‌ی دنیا برای دیدنش می‌آیند؛ اما اینجا در خاک خوزی‌ها آدم‌ها اگر خودشان ریشه‌هایشان را بیرون نکشند و نبرند، دیگرانی هستند که حقوق بگیرند و ریشه‌ها را بخشکانند.

 

قرار بود در جشنواره‌ی بیست سال ادبیات داستانی ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ برگزار کرد، جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران به کتاب «مدار صفر درجه» احمد محمود اختصاص یابد. اما نگذاشتند.

 

عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت می‌نویسد: «من هیچ‌گاه نگاه بهت‌زده و غم‌آلود احمد محمود را از یاد نمی‌برم. حتماً به یاد دارید که فرمودید این رمان ضدجنگ است! گفتم مگر شما ضدجنگ نیستید؟! جنگ یک شَـرِ ناگزیر است و نه یک خیرِ لازم…»

 

احمد محمود در اواخر عمر دچار تنگی نفس شدید شد و سرانجام در ۱۲ مهرماه ۱۳۸۱ به دنبال دنبال یک دوره‌ی طولانی بیماری ریوی در بیمارستان مهراد تهران درگذشت.

 

می‌اندیشم آیا هنوز باید نوشت؟ پاسخ می‌دهم نه! حداقل در این مملکت ننویسید! اگر دنبال جایزه و تقدیر و تشکر هستید ننویسید. جدی ننویسید یا خودتان را وقف نوشتن نکنید. اما اگر می‌نویسید یک چیز ارزشمند‌تری برای خودتان داشته باشید که هیچ‌کس به هیچ قیمت نتواند آن‌را از شما بدزدد. چیزی شبیه شرافت، عشق به وطن و انسانیت.

 

✍🏻 کوثر شیخ نجدی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات