۳۵ فرزند شاه و ولیعهد سعودی
سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۷۶ / ۴ ذیقعده ۱۴۱۸ /۳ مارس ۱۹۹۸ با اذان صبح بلند شدم و دیگر نخوابیدم. بعد از نماز صبح، دعاى جوشن کبیر خواندم؛ به خاطر اشتیاقى که زیارت کعبه در جهت یاد اسماء و صفات الهى ایجادکرده، بسیار روحبخش افتاد. سپس براى آخرین طواف به حرم رفتیم و آماده حرکت از
سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۷۶ / ۴ ذیقعده ۱۴۱۸ /۳ مارس ۱۹۹۸
با اذان صبح بلند شدم و دیگر نخوابیدم. بعد از نماز صبح، دعاى جوشن کبیر خواندم؛ به خاطر اشتیاقى که زیارت کعبه در جهت یاد اسماء و صفات الهى ایجادکرده، بسیار روحبخش افتاد. سپس براى آخرین طواف به حرم رفتیم و آماده حرکت از مکه شدیم. در مسیر به قبرستان ابوطالب، براى زیارت رفتیم. سپس به سوى جده حرکت کردیم. ساعت ده و نیم به مطار جدّه رسیدیم. نایب امیر مکه و جدّه و شخصیتهاى دیگر براى بدرقه آمده بودند. مقدارى صحبت کردیم و با بدرقه آنها با هواپیماى ایرباس سعودىها، به سوى ظهران پرواز کردیم.
در مسیر، آقاى آخوندى از عدم کنترل خطوط فکری و اوضاع سیاسى در کشور به مناسبت حوادث دیروز دانشگاهها و تحرکات مربوط به شهردارى تهران اظهارنگرانى کرد. ساعت یک و نیم بعد از ظهر در فرودگاه ظهران فرود آمدیم. امیر منطقه شرقیه، شاهزاده محمدبن فهد و سران منطقه استقبال کردند. پس از کمى استراحت، به سوى قصرالضیافه که بین دمام و ظهران است، حرکت کردیم. امیرمحمد همراه من بود و درباره وضع منطقه سه شهر دمام، الخبر و ظهران توضیحات میداد؛ تقریباً به هم چسبیدهاند. اقامتگاه ما که کاخ ملک فهد هم هست، در بین آنهاست و خیلى وسیع است.
بعد از نماز و ناهار و استراحت، با امین عام شهردارىهاى منطقه براى دیدن کورنیش ساحل ظهران و الخبر رفتیم که ساخته شده است؛ به خوبى کورنیش جده نیست؛ توضیحات زیادى داد، منجمله گفت در اینجا علاوه بر وام بدون بهره، به مردم زمین مجانى داده مىشود که منزل بسازند. گفت ۸۰ درصد هزینههاى عمران شهرى را دولت مىپردازد. در محل شهردارى، نماز مغرب و عشا را خواندیم. سپس از روى نقشهها، وضع منطقه شرقى را توضیح دادند که ده استاندارى دارد و مناطق نفتى و صنایع پتروشیمى و بندر مهم عبدالعزیز و جمعیتى در حدود سه و نیم میلیون نفر، به علاوه نیم میلیون نفر کارگر خارجى در اینجاست.
به قصر برگشتیم. آقاى نورى شاهرودی، سفیر ایران در عربستان آمد. گفت، ممکن است فردا که براى دیدن پل بحرین مىرویم، امیر بحرین هم از آن طرف بیاید. پیشنهاد داشت که گرم بگیرم و اگر اصرار کرد، به داخل بحرین بروم. گفتم، مشورت و بررسى کنند.
رییس اتاق بازرگانى منطقه آمد. دعوت کرد، به میهمانى آنها بروم و از خدمات من براى توسعه روابط اظهار قدردانى و تشکر کرد و گفت، همسرش خواهر مرتضى فیروزى، سردبیر روزنامه ایران نیوز است که اخیراً در ایران محکوم به اعدام شده و خواست، تلفنى به او وعده بدهم، اعدام نمىشود. تلفن او را گرفت؛ پشت تلفن گریه مىکرد. گفتم به احتمال قوى، اعدام نمىشود.
در مراسم ضیافت امیر، مثل جاهاى دیگر، بزرگان منطقه دعوت داشتند و معارفه داشتیم. چندنفر از علماى شیعه را هم دعوت کرده بودند. پسر امیرنایف هم طرف دیگر من بود.
سئوالات زیادى درباره منطقه کردم. گفتند، آقاى امیرعبدالله ۲۵ فرزند دارد و آقاى فهد ۱۰ فرزند و آقاى نایف هم ۹ فرزند – با زنان متعدد- از تعداد شیعیان منطقه شرقیه، سئوال کردم. از جواب طفره رفتند و گفت، تفاوتى بین شیعه و سنى نمىگذاریم. گویا اکثریت مردم شیعه هستند. قرار شد، پروازى بین ایران و منطقه شرقیه دایر شود. گفت، در حال انتقال به فرودگاه جدید هستند. تأکید زیادى براى سفر به ایران براى صید و تفریح دارند. من هم تأکید بیشترى بر سفر مردم و بازرگانان داشتم.
در جلسه مقدماتى معرفى، رییس قضات را پهلوى من نشانده بودند. پیرمرد موقرى است. از وضع تحصیل علوم دینى سئوالاتى کردم؛ معلوم شد به تدریج تحصیلات رسمى مىشود، به جاى حلقههاى درسى در مساجد و از رواج حفظ و قرائت قرآن در جوانان اظهار خوشحالى کردند.
در مورد صنایع نفت گفتند، مدیریت صنعت در اختیار نیروهاى عربستانی است و گفت، طرح ساماندهى سواحل را با اقتباس از طرح سواحل جده انجام مىدهند. مایل بودم با علماى شیعه که در میهمانى بودند، بیشتر صحبت کنم؛ نشد. به سفیرمان گفتم، بررسى کنند اگر خودشان مایل اند، ترتیب ملاقات مفصلى را بدهد.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶
برچسب ها :ایران مامن ، خاطرات هاشمی ، عربستان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0