ترفندهای تازه فروش در بلک فرایدی و مساله کهنه ما ایرانیها
خیلی از ما ایرانیها عاشق زندگی به سبک و سیاق خارجیها هستیم و دلمان غنج میزند برای مصرفگرایی و خودنمایی و ریخت و پاش و حتی با فکر پولدار بودن هم کیف میکنیم؛ این را جهانگردهای غربی هم صدها سال است که درباره ما میگویند.
به نوشته «ژان شاردن» جهانگرد فرانسوی عصر صفوی «توجه ایرانیان در بهتر نشان دادن لباس، زینتآلات و جواهرات، تزیین زین و ساز و برگ اسب، و موارد دیگر به راستی بسیار، و درخور تأمل است. … اشراف ایران همانقدر که بانوانشان به آراستن انگشتان خود به انگشتریهای جواهرنشان اشتیاق دارند به این کار عشق میورزند، و گاهی دیده میشود برخی از آنان پانزده یا شانزده انگشتری به انگشتان خود کردهاند، به عبارت دیگر بسا باشد که یک انگشت خویش را به پنج یا شش انگشتری زینت دادهاند. … ایرانیان نه تنها هرگز تجمل و تجمّلپرستی را تقبیح نمیکنند بلکه به ارباب تجمل احترام مینهند. »
پریروز «جمعه سیاه» یا به قول آمریکاییها، «بلک فرایدی» (Black Friday) بود؛ حدود هفت دهه است که آخرین جمعه از ماه نوامبر و یک روز بعد از جشن شکرگزاری، شرکتهای آمریکایی تخفیفهایی بیسابقه برای کالاهایشان اعلام میکنند تا با جذب مشتری انبارهایشان را خالی کنند؛ سنتی که حالا در سراسر جهان جای خود را باز کرده است.
حتی شرکتهای خدماتی و ابرفروشندههای ایرانی نیز سعی میکنند بلک فرایدی خود را داشته باشند. در حالی که در بلک فرایدیهای غربی فروشندگان دنبال فروش بیشتر با سود کمترند تا مثلا نیازمندان هم اجناس مورد نیازشان را با هزینه کمتری تامین کنند در سالهای اخیر آش بلک فرایدیهای ایرانی بیش از حد شور شده است تا جایی که بسیاری از دنبالکنندگان اجناس و قیمتهای فروشندگانی مانند «دیجی کالا» میبینند که این شرکتها با تخفیفهای تصنعی قصد بازارگرمی در بلک فرایدی را دارند.
با از مد افتادن روشهای اینچنینی، روشهای این شرکتها تا حدی عوض شده است؛ مثلا اجناسی را با تخفیفهای بالای ۵۰درصدی ارائه میدهند ولی مثل قبل همه را در یک سبد خرید برای مشتری نمیفرستند تا مجبور شود بابت دسترسی به هر کدام هزینهای جداگانه بپردازد.
سودجویی این دست شرکتها البته بر مبنای پذیرش عمومی برای مناسبتهایی مانند ولنتاین، بلک فرایدی و … است. «پروین اروجی» خبرنگار در این باره مینویسد: از همهجا بیخبر و به خیال خلوت بودن مترو در روز تعطیل، پس ازمدتها سوار قطار شدم، غلغله بود و خلقالله در سایز و قوارههای مختلف در داخل واگنها تنگ هم نشسته بودند، عدهای هم ایستاده و تعدادی دختر جوان هم خندهکنان با اظهار فضل، از فلسفه بلک فرایدی وفروشگاههای خارجی با حراجهای بالای ۵۰ درصد حرف میزدند، برخی هم که برای اولین بار این اسم به گوششان خورده بود، کنجکاو شده بودند تا متوجه ماجرا شوند.
دختری شهرستانی که به همراه مادر، دائم از مسافران درباره اسم ایستگاهها سوال میکرد و مشخص بود با تهران آشنا نیست، از من پرسید این «بلوک فرایدی» چیه خانم؟
برایش توضیح دادم، اما سوال پشت سوال و اینکه الان شما دارید میرید «بلاک فراید»؟
گفتم: نه.
گفت: کجا هست این «بلوک فراید»؟
گفتم: جایی نیست «بلک فرایدی» و دوباره توضیحات دیگر ….
از دو دختر جوان دیگر سوال کرد خانم شما می رید «بلک فرادی»؟
آن دو گفتند: بله
سوال کرد: کجا می رید یعنی؟
گفتند: فرمانیه، فروشگاه فلان
سوال کرد: میشه ما هم بیاییم باهاتون، ما تهران رو بلد نیستیم؟
گفتند: ما اول میخواهیم بریم دنبال دوستمون، ایستگاه بعدی پیاده میشیم .
رو کرد به مادرش و گفت: مامان چیکار کنیم؟ بریم «بلاک فراید»؟فردا میریم دنبال کارمون
مادر کمی فکر کرد و پاسخ داد: باشه بریم…
به جرات میشود گفت که بیشتر این مسافران حتی برای ابتداییترین نیازهای خود محتاج و در مضیقه بودند ولی برای عقب نماندن از قافله فخرفروشی و شخصیتسازی و اداهای الکی …. راهی بازار و فروشگاههایی شده بودند که به بهانه بلک فرایدی، اجناس بنجل و قدیمی و دِمده خود را با تخفیف کذایی بهشان بفروشند.
سرمایهداری و مصرفگرایی بلد است چه کند که حتی در ایران هم به تبع آمریکا، بلک فرایدی راه بیافتد؛ در ایرانی که بیش از چهل سال است داریم میگوییم، مرگ بر آمریکا.
نزدیک کریسمس که هیچ ارتباطی به ما ندارد بلک فرایدی برگزار میشود و به اصطلاح تخفیف میدهند و بعد نزدیک عید نوروز خودمان قیمتها را چند برابر میکنند؛ واقعا مردمی عجیب هستیم.
برچسب ها :ایران ، ایران مامن ، بلک فرایدی ، پروین اروجی ، تخفیف ، جامعه ، جامعه ایرانی ، جمعه سیاه ، جهانگرد ، دیجی کالا ، نوروز ، ولنتاین
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0