دکتر حسن سلامی
هفت هدف اسرائیل از حمله به غزه، جنوب لبنان و سوریه
رژیم اسرائیل با نقض قوانین بین المللی برای تامین دست کم هفت هدف، به فلسطین (باریکه غزه و کرانه ی باختری)، جنوب لبنان (مزارع شبعا) و سوریه (بلندی های جولان) حمله و بخش هایی از این سه کشور را اشغال کرده است:
الف: اجرای فرامین خداوند در تورات! مطابق عقاید دینی و تاریخی صهیونیست ها ، «اورشلیم در فلسطین سرزمین موعود یهودیان است و خداوند این سرزمین و پیرامون آن را (باریکه غزه و کرانه ی باختری و مزارع شبعا و بلندی های جولان) که بخشی از آن است به قوم برگزیده ی خود بخشیده است!»
ب: در اختیار داشتن موقعیت ژئوپلیتکی و ارزشمند باریکه غزه و کرانه باختری و مزارع شبعا و بلندی های جولان، به گونه ای که این بلندی ها بر تمام مناطق مجاور از جمله مناطقی در فلسطین، اردن و لبنان اِشراف دارد. بهره مندی از منابع آبی در جولان و تسلط بر منابع و سرچشمه های رودخانه ی اردن یعنی نهرهای بانیاس، حاصبانی و نیز رودخانه ی لیتانی در لبنان.
اسرائیل پس از اشغال جولان تاکنون و برخلاف قوانین بین المللی و قطعنامه ی ۲۴۲ سازمان ملل، به اجرای طرح های کشاورزی، آبرسانی، شهرک سازی، ساخت نیروگاه برق آبی، ایجاد پایگاه های نظامی، نقشه برداری و منحرف کردن مسیر رودخانه ها اقدام کرده است .
هم چنین دسترسی به زمین های مستعد کشاورزی در مزارع شبعا، زمین های مناسب برای شهرک سازی در کرانه باختری، واقع شدن باریکه غزه در کنار مصر و دریای مدیترانه و تسلط اسرائیل بر منابع نفت و گاز موجود در این دریا، جزو هدف دوم به شمار می رود.
ج: اجرای کامل طرح تسلط بر کل فلسطین. پس از تصویب قطعنامه ی ۱۸۱ سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ میلادی ناظر بر تقسیم فلسطین به دو دولت یهودی و فلسطینی و نپذیرفتن فلسطینی ها، درگیری و خشونت در این سرزمین گسترش یافت. صهیونیست ها پس از پذیرش قطعنامه ی ۱۸۱ و تاسیس حکومت اسرائیل و پس از حمله ی سوریه و مصر و اردن به این رژیم در سال های ۱۹۶۷ و نیز ۱۹۷۳ میلادی، هدف اساسی خویش را اشغال کامل خاک فلسطین و بخش هایی از جنوب لبنان (مزارع شبعا) و سوریه (بلندی های جولان) و کنترل موثر بر تحولات این سه سرزمین از طریق زور و خشونت و دیپلماسی، قرار دادند.
رسیدن به این هدف، وضعیتی اسف بار برای فلسطینیان برجای گذاشته است. بیشتر کشورهای جهان که به لحاظ نظری، خود را متعهد و پایبند به قطعنامه ی مذکور معرفی کرده اند به تعهد خود در قبال مردم فلسطین عمل نکردند و در تامین خواسته های آنان به ویژه تشکیل دولت مستقل فلسطین شکست خوردند. قرار بود این دولت ابتدا در سال ۲۰۰۵ و سپس در سال ۲۰۰۹ تاسیس شود که چنین نشد.
د: آواره کردن فلسطینیان و وادارکردن آنان به ترک تدریجی وطنشان، کوچ دادن لبنانی ها و سوری ها از مزارع شبعا و بلندی های جولان و مجبور کردن آنان به خروج از این مناطق و این هدف از سال ۱۹۴۷ تاکنون دنبال شده و می شود. در پی تاسیس اسرائیل در سال یاد شده، حدود ۸۰۰ هزار فلسطینی مسلمان و مسیحی از فلسطین رانده و آواره شدند. قدیمی ترین عملیات نظامی رژیم اسرائیل برای کوچ دادن فلسطینیان، کشتار ۲۵۰ نفر از مردان، زنان، کودکان و سالخوردگان فلسطینی در روستای «دیر یاسین» در سال ۱۹۴۸ میلادی بود. آشکارترین عملیات جنگی این رژیم، حمله ی هوایی، زمینی و دریایی سال ۲۰۰۹ به نوار غزه بود که یک هزار و ۲۰۰ کشته بر جای گذاشت. تازه ترین عملیات نظامی صهیونیست ها، تهاجم هوایی و زمینی آنان در مهر و آبان و آذر ۱۴۰۲ به نوار غزه پس از خطای راهبردی حماس و حماقت این گروه بود که حدود ۱۶ هزار فلسطینی کشته شدند. نتیجه ی این جنگ ها و آدم کشی ها، مهاجرت و پراکندگی جمعیت فلسطین و آواره شدن آنان بوده به گونه ای که اکنون حدود پنج میلیون پناهنده ی فلسطینی در مناطق مختلف جهان به ویژه در اردن، لبنان و سوریه به سر می برند. مشخص است که مقامات تل آویو هیچ گاه تمایل به بازگشت آوارگان به سرزمین شان را نداشته و ندارند.
ه : هدف پنجم اسرائیل از تداوم حمله به مناطق فلسطین، لبنان و سوریه، افزون بر ایجاد درگیری و فتنه میان گروه های مختلف فلسطینی، لبنانی و سوری و میان این گروه ها با حکومت خودگردان، ایجاد اختلاف میان کشورهای عربی و اسلامی بر سر بحران فلسطین است که این اختلاف اکنون قابل مشاهده است.
و: هدف ششم رژیم تل آویو از تهاجم و حمله، تضمین بقای خود در خاورمیانه و تقویت جنبش سیاسی صهیونیسم از طریق جنگ و توسل به قوه ی قهریه و نیز مذاکرات صلح است. این جنبش که در قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت و بر نژادپرستی متکی است همواره کوشش خود را برای ایجاد «وطن ملی یهود» و گسترش دامنه ی حاکمیت اسرائیل بر همه ی سرزمین فلسطین و یهودی کردن آن، متمرکز کرده است.
ز: هدف هفتم اسرائیل، گرفتن امتیازهای سیاسی از کشورهای عربی به ویژه سوریه و لبنان در مذاکرات صلح خاورمیانه است.
ظرف ۷۵ سال گذشته ، جنگ ها، کوشش ها، طرح ها، فریادها، شکایت ها و اعتراض های حکومت ها و کشورهای عربی برای خروج اسرائیل از مناطق اشغال شده در سال ۱۹۶۷ (کرانه باختری و نوار غزه، مزارع شبعا و بلندی های جولان) مطابق مفاد قطعنامه ی ۲۴۲ سازمان ملل، به جایی نرسیده است زیرا پشتیبانان قوی رژیم صهیونیستی به ویژه آمریکا تاکنون مانع نتیجه دادن این کوشش ها شده اند و حتا جنگ سال ۱۹۷۳ اعراب با اسرائیل، کارگر نیافتاد.
پس از این جنگ که در آن عرب ها یک بار دیگر، شکست خوردند برخی رهبران صهیونیست ها مانند «گلدا مئیر» یا گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل این بار آشکارتر و برخلاف قطعنامه ی ۲۴۲ ادعا کردند که «نوار غزه و کرانه باختری ، مزارع شبعا و جولان جزو جدانشدنی از سرزمین اسرائیل است .»
این قطعنامه که در سال ۱۹۶۷ صادر شد و هنوز اجرا نشده است اگر چه امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین می کند ولی از این رژیم خواسته است که بدون هیچ گونه قید و شرطی از سرزمین های اشغالی ۱۹۶۷ خارج شود . پس از ناکامی عرب ها در جنگ سال ۱۹۷۳، مذاکرات صلح و طرح های زیادی برای بازپس گیری مناطق اشغالی، از طرف کشورها و سازمان های مختلف و بر مبنای قطعنامه ۲۴۲ ارایه شد که برای فلسطینی ها، لبنانی ها و سوری ها نتیجه بخش نبود و نتوانست اسرائیل را به اجرای این قطعنامه ملزم کند.
با توجه به اهمیت هفت هدف فوق الذکر که این رژیم برای تحقق آنها ، مناطق نوار غزه و کرانه باختری، مزارع شبعا و بلندی های جولان را اشغال کرد بعید به نظر می رسد که مقام های تل آویو در آینده نیروهای خود را از این مناطق خارج کنند.
برچسب ها :آوارگان فلسطینی ، اسرائیل ، اسلام ، اشغالگری ، اعراب ، بین الملل ، جهان ، خاورمیانه ، دکتر حسن سلامی ، رژیم صهیونیستی ، سوریه ، شبعا ، شهرک نشینان ، طوفان الاقصی ، غزه ، فلسطین ، کرانه باختری ، لبنان جولان ، یهود
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0