تعیین امام جمعه اصفهان برخلاف نظر رهبری/ وجود سوسک در ضریح/ شهادت پنج پاسدار در پاکستان/ تهدید کردن روزنامه سلام به مقابله به مثل/ کاهش ۲۰ درصدی وجوه شرعى رهبری
سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۷۶/ ۱۳ جمادىالاول ۱۴۱۸/ ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۷ ( در مشهد) بعد از نماز صبح به زیارت رفتم. گفتند بنیاد پژوهشها بیش از دو هزار عنوان کتاب دارد؛ حدود ده میلیون جلد کتاب منتشر کرده است. سپس در جمع کارکنان، آقاى طبسى درباره خدمات من صحبت کردند. درباره اهمیت کارهاى فرهنگى آستانقدس در
سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۷۶/ ۱۳ جمادىالاول ۱۴۱۸/ ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۷
( در مشهد) بعد از نماز صبح به زیارت رفتم. گفتند بنیاد پژوهشها بیش از دو هزار عنوان کتاب دارد؛ حدود ده میلیون جلد کتاب منتشر کرده است. سپس در جمع کارکنان، آقاى طبسى درباره خدمات من صحبت کردند. درباره اهمیت کارهاى فرهنگى آستانقدس در کل کشور سخنرانى کردم و از شخص آقاى طبسى تعریف نمودم.
به میدان جدید میوه و ترهبار رفتیم که شرکت رزمندگان تأسیس کرده و توضیح طرح مهم مرکز تجارت بینالمللى را شنیدیم. تاکنون پنج میلیارد تومان هزینه کردهاند. خیلى بیش از آن سرقفلى فروختهاند. سرمایهاى براى اجراى طرح شده است. ده هزار عضو دارند. سردار شوشترى و آقاى صابرى توضیح دادند. کلنگ طرح را به زمین زدیم.
از گاودارىها و اشجار بازدید کردیم؛ وضع خوبى دارد. هفت هزار هکتار است و با حدود ۷۰ حلقه چاه و مقدارى از آب فاضلاب شهر مشهد.
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۷۶
به سوى قوچان حرکت کردیم. در شهر قوچان در پمپ بنزین براى گرفتن بنزین توقف کردیم. شناخته شدم. مردم اطرافمان جمع شدند با اظهار محبت و بعضىها با طرح خواستهها.
سپس به بجنورد رفتیم. در روستاى چشمه که در زلزله سال گذشته منهدم شده، کارهاى بازسازى را دیدیم. خانههاى خوب و محکمى براى روستاییان ساخته شده است. در چند خانه و چند چادر، با ساکنان آنان صحبت کردم. نوعاً راضى بودند و بعضىها هم توقعات زیادى داشتند.
بعد از نماز و ناهار و استراحت قرار بود از فرودگاه بجنورد با هواپیماى فالکن براى دیدن کارخانه پودر آلومینیوم به جاجرم برویم ولى آقاى میهمان نواز امام جمعه بجنورد تذکر داد به خاطر اختلاف و نزاعى که بین مردم جاجرم و گرمه برسر مرکزیت شهرستان براى شهرستان جدیدالتأسیس وجود دارد، ممکن است در اجتماعى که به مناسبت حضور ما خواهد بود نزاع تجدید شود. اخیراً بحران آفریدهاند لذا از رفتن منصرف شدیم.
شب با آقاى طبسى درباره مشکلات احتمالى کشور به خاطر عملکرد خطى دولت جدید صحبت شد. ایشان خواست که در تهران براى علاج مشکلات احتمالى، جلسهاى با حضور آقاى احمد جنتى و محمد امامى کاشانى به تقاضاى آنها با من داشته باشند. ایشان گفت استاندار اصفهان را و امام جمعه موقت اصفهان را برخلاف نظر رهبرى تعیین کردهاند. در مسیر آقایان کوپایى و زرگر هم همینگونه انتقادات را داشتند.
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۷۶
امروز برخلاف روزهاى گذشته بعد از نماز صبح به حرم مشرف نشدم، چون قرار بود که در مراسم غبارروبى ضریح مقدس شرکت کنم که براى زیارت مناسبتر است.
گزارشها را خواندم که مسأله شهادت پنج تن از نیروهاى سپاه در پاکستان که براى آموزش به دعوت وزارت دفاع پاکستان آنجا بودند، مورد توجه بیشتر است و بالارفتن احتمال مراجعت سفراى اروپایى.
براى زیارت غسل کردم و لباس مناسب پوشیدم. منجمله یک پیراهن بلند سفید که مخصوص براى افرادى که در غبارروبى کار مىکنند، تهیه شده است. ساعت هفت ونیم به حرم مشرف شدم. آقاى طبسى براى مراعات حال من مرا دیر خبر کرد. آقایان طبسى، رسولى محلاتى، معصومى، مرتضوى و عبادى، پولها را از ضریح بیرون آورده بودند.
من براى شستشو و غبارزدایى رسیدم. با دستمالهاى سفیدى که با گلاب خیس مىشدند ضریح و قبر مطهر را تمیز کردیم. زیارت کردم و نماز زیارت خواندم. فیلم گرفتند. اشیای بالاى داخل ضریح، توجهم را جلب کرد. عجیب این است که آقاى طبسى و دیگران که بارها اینجا آمدهاند، نمىدانستند از کیست. آیه نور هم بالاى آن نوشته شده است. متأسفانه سوسک هم در ضریح دیده مىشد با اینکه با تأکید من قرار بود از بین ببرند و گفتند از بین رفته است.
هنگام برگرداندن وسایل روى سنگ قبر، جعبه قرآنى را با خواست من بازکردند که در آن اسناد و پولهایى که از ضریح بیرون مىآورند و صورتجلسه مىکند و امضا مىکنند هم هست. قرآن کوچکى که فقط هشت صفحه نوشته به خط کوفى و به شکل مربع مستطیل به صورت بیاض در آن است. دیدیم که در آن ورقهاى هست که نوشته این قرآن به خط حضرت امیرالمؤمنین على(ع) است که شیخ بهایى به خط خودش تأیید کرده که به خط علی(ع) است و تعجب کردم که آقاى طبسى هم هنوز این را ندیده بودند و چند قرآن دیگر هم بود که بازکردیم.
خبر بدى هم پاسداران دادند که دیروز هنگام رفتن به سد بجنورد یکى از پاسداران من به نام امیرى که راننده بود ماشینش چپ کرده و در بیمارستان پس از عمل فوت نموده است. خیلى متأثر شدم.
آقایان رسولی محلاتى و الهى مسئول بنیاد پژوهشهاى آستانقدس آمدند. گزارش کار بنیاد را دادند. آقاى رسولى گفت که کنگره سراسرى سالانه ائمه جمعه را به تأخیر انداختهاند، به خاطر مشکلى که ائمه جمعه در انتخابات پیدا کردهاند و به خاطر حمایت صریح از آقاى ناطق نوری ضربه خوردهاند. زیرا نگرانند که در اجلاس بحثهاى تفرقهانگیز مطرح شود. گفتم احتیاج به بررسى بیشتر دارد؛ شاید بشود جلسه را کنترل و هدایت کرد. گفت روزنامه سلام را تهدید به مقابله به مثل کرده که دست از تحریک علیه ائمه جمعه بردارد و مؤثر بوده است.
در جلسهاى با حضور دکتر محمدعلی نجفى رییس سازمان برنامه و بودجه درباره پرداخت طلبهاى آستانقدس از دستگاههاى دولتى تأکید کردم.
عصر آقاى غزالى آمد. مدیر روزنامه خراسان است. مالکیت آن از کمیته امداد است. نگران است که براى اتخاذ مواضع به نفع خط آنها، فشار بیاورند. به آقاى واعظ طبسى تذکر دادم که مراعات کنند. مدیران روزنامه قدس آمدند. مصاحبه مفصلى داشتند.
جلسه خصوصى با آقاى طبسى در مورد مسایل سیاسى و انتخابات خبرگان داشتیم. بعد از نماز به زیارت رفتم و وداع کردم. ساعت نُه شب به فرودگاه رفتیم و به سوى تهران پرواز کردیم. در مسیر با آقاى سیدهاشم رسولى محلاتى مذاکره کردیم. گفت در دو سه ماه اخیر، حدود ۲۰ درصد از وصول وجوه شرعى براى رهبرى، به خاطر رکود بازار کم شده است.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی درسال ۱۳۷۶
برچسب ها :ایران مامن ، هاشمی رفسنجانی ، واعظ طبسی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0