زمین و زنان می‌لرزند اما این کجا و آن کجا؟

ایران مامن : «زن‌لرزه» پدیده‌ای است که همیشه وجود دارد و هرگز متوقف نمی‌شود مثل زمین لرزه. طی هفته‌های اخیر بارها پایتخت و برخی دیگر از شهرهای کشور لرزیده و تن و بدن خیلی‌ها را هم به لرزه درآورده است.

زمین تقریبا به‌شکل پیوسته می‌لرزد اما زمانی که شدت آن از مرز ۳ریشتر می‌گذرد محسوس می‌گردد و وقتی به رقم ۶ نزدیک می‌شود مرگ و آوار فرومی‌بارد.

همچنان که گفتیم زنان در لرزش پیوسته جان و روان و عواطفشان بر اثر انواع خشونت، به زمین می‌مانند؛ همچنان که ویژگی مشترک زایندگی نیز زن و زمین را در کنار هم قرار می‌دهد.  

جهان و خشونت علیه زنان

۲۵ نوامبر هر سال (اوایل آذر) به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، آمارهای مختلفی از خشونت علیه زنان بازتاب می‌یابد. بر اساس آمار نهادهای بین‌المللی، حدود ۸۰ درصد زنان سراسر جهان دست‌کم یک بار با انواع خشونت روبرو و بیش از ۳۵ درصد خشونت‌های خانگی و جنسی را متحمل شده‌اند.

به گزارش ایران مامن، این روزها زن‌لرزه در ایران نمایانتر است. هنوز چند روز از قتل ناموسی «رومینا اشرفی» در تالش نگذشته بود که «آسیه پناهی» در کرمانشاه قربانی جدال با بیل مکانیکی شهرداری شد. در هفته نخست خردادماه همچنین برخی رسانه‌ها از سوختن دختری دیگر به دست برادرش در سلیمانداراب رشت به دلایل ناموسی خبر دادند. پیشتر از آن، رسانه‌ها جسته و گریخته از خشونت‌های کرونایی علیه زنان نوشتند.‌ از نگاه برخی ناظران اوضاع تا حدی شبیه روزهای هول و ولای اسیدپاشی بر صورت زنان در سال ۹۳ شده‌است.

بسیاری از زمینه‌های حقوقی، سیاسی، آموزشی، روانی، مدنی، فرهنگی و … زن‌لرزه در کشور می‌گویند اما واقعیتی که مغفول مانده «بستر زنانگی» برای شکل‌گیری یا پذیرش خشونت است.

زمین‌لرزه قابل جلوگیری نیست و فقط می‌توان تبعاتش را کنترل کرد. زن‌لرزه هم از این نظر دارای مشابهت‌هایی است. 

مرگ آسیه را می‌توان تا حدی متاثر از نوع واکنش زنانه او برای ایستادن مقابل تخریب‌چی‌ها دانست. به عبارتی، کمتر قابل تصور است که مردی در موقعیت مشابه رفتاری نظیر آسیه را از خود بروز دهد.

زنان و آسیب از زنانگی

شماری از زنان به واسطه زنانگی گاه خود را در موقعیت رقابت غریزی میان مردان قرار می‌دهند. گاه این حالت برای آنان زاینده مزیت است و ندرتا بسترساز جنایت. گاهی هم استفاده از اشک و آه و ناله و نفرین زنانه چاشنی برای پیگیری مطالبات می‌شود که در میان مردان هم ممکن است دیده شود اما یقینا کمتر از زنان.

برخی به موضوع چنین می‌نگرند که استفاده از برخی ویژگی‌های زنانه به عنوان ابزار یا «ابزاروارگیِ» شماری از خصائل زنانه را می‌توان در کنار ده‌ها عامل موثر در زمینه ایجاد و تشدید خشونت علیه زنان مورد توجه قرار داد.

به‌خاطر تفاوت ساختار ذهنی و روانی، ضعف جسمی به نسبت مردان و ویژگی‌های عاطفی، در طول تاریخ رابطه‌ای طولی میان زنان و مردان تکوین یافته که ثمره آن مردسالاری بوده‌است؛ وضعیتی که تنها به دلیل نوع جامعه‌پذیری کشورهای توسعه‌یافته آن‌هم فقط طی یکصدسال اخیر دچار تحول شده‌است.

آمار خشونت‌ علیه زنان در جوامع غربی نمایی از این واقعیت را نمایان می‌کند. به همین خاطر هرگونه تلاش برای مقابله ریشه‌ای با خشونت علیه زنان بدون توجه به بستر‌ها و خصوصیات «مساله زنانگی» نافرجام خواهد ماند. این در حالی است که زنانگی خود به دلیل سایه‌گستر بودن برخی هنجارها و سنت‌ها از بروز و ظهور و به تبع آن بررسی و واکاوی دور می‌ماند و به همین خاطر «مساله زن و زنانگی» همچنان در هزارتویی رمزآلود به نظر می‌رسد و آسیب‌شناسی آن بسیار دشوار می‌گردد.