۶ شگرد برای فروشنده‌های بازار عید

۶ شگرد برای فروشنده‌های بازار عید

فروشنده به زن گفت: آها شما رو یادم اومد دیروز هم اومدید و خرید نکردید. زن در حالیکه مانتو را بر تن دخترش برانداز می‌کرد با دستپاچگی گفت: یعنی روی یه تومن نمی‌خواید پنجاه تخفیف بدید؟ فروشنده که دست به سینه به پیشخوان مغازه تکیه داده بود، با صدای بلند جوری که همه بشنوند گفت

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات