چرا مادری مقدس است ؟
مادری نقشیاست که در طول تاریخ زنان آن رو پذیرفتهاند و در نتیجهاش نسل بشر تداوم پیدا کرده است. البته که نقش پدری مردان هم به همان اندازه حائز اهمیت است ولی در این اپیزود هدف من فقط بررسی بخش زنانهی تقدس والد بودن است. اگر به سال ها قبل برگردیم، به طور دقیق
مادری نقشیاست که در طول تاریخ زنان آن رو پذیرفتهاند و در نتیجهاش نسل بشر تداوم پیدا کرده است. البته که نقش پدری مردان هم به همان اندازه حائز اهمیت است ولی در این اپیزود هدف من فقط بررسی بخش زنانهی تقدس والد بودن است.
اگر به سال ها قبل برگردیم، به طور دقیق بخواهم بگویم، اگر به جوامع اولیه برگردیم، آنها را یک سری جوامع مادرسالار میبینیم. سالیان سال پیش، زنها به دلیل اینکه قدرت باردار شدن داشتند و به دلایل مرموزی که هنوز کشف نشده بود، عامل زندگیبخش به نسلهای آیندهی قبایل بودند، بسیار هم مورد پرستش و احترام همه بودند.
بعداز کشف نقش مردان در باروری البته این نقش از زنان دریغ شد و جوامع به سمت مردسالاری پیش رفتند. اما باز هم اصلیترین نقش در تربیت نسل بعدی بر عهدهی زنان بود و تبدیل جوامع به مردسالار به هیچ وجه از این اهمیت کم نکرد. چون دردی که زنان در هنگام بارداری و زایمان متحمل میشدند که حتی گاهی به قیمت جان آنها تمام میشد ارزشمند بود. در نتیجهی تمام این سختیها بود که جوامع به حیات خود تداوم میبخشیدند.
در ادیان ما مادران برجستهی بسیاری هستند که همواره الگوی زنان نسلهای بعدی خود بودند. زنانی چون حضرت هاجر مادر حضرت اسماعیل (ع) که یکی از پیامبران الهی است. آسیه همسر فرعون که زنی نابارور بود اما باعث نجات جان حضرت موسی (ع) شد و تربیت او را بر عهده گرفت. حضرت مریم که زنی مومن و باکره بود و به اذن خدا مادر حضرت مسیح (ع) شد. حضرت فاطمه (س) که دختر پیامبر اسلام و همسر امام اول ما مسلمانان شیعه بود و از نسل ایشان امامهای بعدی پا به عرصهی هستی گذاشتند.
تاریخ هم روایتگر داستان مادران برجستهی زیادی است. از ایزدبانوان در تمدنهای کهن که مادر خدایان و نیمهخدایان بودند تا مادران مردان بزرگ تاریخ و زنانی که در دوران مدرنتر برای نجات فرزندان خود از جان و دل مایه گذاشتند. یاد و خاطر این زنان هم مکتوب شده و هم بناهایی برای احترام به آنان اختصاص داده شده. به طور مثال در هاوایی مکانی مقدس به نام صخرهی تولد (BirthStone) وجود دارد که فرزندان سلطنتی قبایل حاکم در آن مکان به دنیا میآمدند.
از لحاظ علمی و پزشکی هم اگر به موضوع نگاه کنیم، همانطور که در اپیزودهای پیشین گفتیم فرایند بارداری و بچهدار شدن یک زن مساوی است با تحمل ویار بارداری، بروز حساسیتهای شدید نسبت به مواد غذایی، مکانها و حتی افرادی که در حالت عادی یک زن به آنها علاقه و وابستگی شدیدی داشته. این حساسیتها منجر به کمغذایی و حالت تهوع و بالا آوردن میشود که رنج عظیمی را برای یک زن در پی دارد. خیلی از زنان در هنگام بارداری برای محافظت از جنین خود از دریافت دارو امتناع میکنند.
بیشتر بخوانیم
فرمولهای تبدیل شدن به «مادر شاد»
چالش های یک مادر شاد
در کنار این، ما تغییر شکل و اندام یک زن را شاهد هستیم همینطور کمبود ویتامین، ریزش مو و پوکی استخوان. ولی یک زن وقتی نقش مادری را میپذیرد با جان و دل تمام این موارد رو قبول میکند که فرزندی سالم داشته باشد.
بعد از تولد نوزاد هم بیداریهای شبانه و مختل شدن روند عادی زندگی باعث میشود که خیلی افراد مادران را به دیدهی تحسین بنگرند. چون زنان با پذیرفتن نقش مادری از خیلی از خواستههای خود چشمپوشی میکنند و بهترین تلاش را به عمل میآورند که از فرزندشان حمایت و مراقبت کنند. مهر و محبت مادری در حدی است که مادران مخصوصا در فرهنگ ایرانی، بعد از زایمان فرزندانشان هم به کمک انها میروند و مطمئن میشوند که بچههایشان به راحتی از پسِ نوزاد تازه متولد شده برمیآیند. پس از دید افراد بسیاری، نقش مادری نقشی والاست.
افرادی که راجع به تقدس مادری صحبت میکنند غالبا مثالهای دینی و تاریخی را که پیشتر مثال زدیم، بیان میکنند و اعتقادهایی در این منظور دارند مثل «مرد از دامن زن به معراج میرود»، «بهشت زیر پای مادران است»، «کمال زن در مادری شکوفا میشود» و …. و انتظارشان از زنان این است که حتما بچهدار شوند و حتی گاهی کارهایی از قبیل شاغل بودن یک مادر را نقد میکنند. تعدادی از آنها تا این حد ممکن است تعصب داشته باشند که بچهدار شدن افراد از طریق فرزندخواندگی را هم نقد کرده، آنهانآن را به عنوان مادران واقعی به رسمیت نشناسند و بچه را هم به عنوان بچهی واقعی آن خانواده نپذیرند.
اگر به خاطر بیارید، کمی پیشتر گفتم که قدرت باروری زنان در جوامع اولیه آنها را مورد پرستش و احترام قرار میداد و در طول سالها هنوز کماکان عدهای هستند که برای زنان نابارور هیچ گونه همدلی قائل نیستند و آنان را به نوعی ناتوان میبینند. فشار برای بارداری به سایر روشهای دیگر که هزینهبر است بیشتر شده و اگر آنها هم به نتیجه نرسند ممکن است زندگیها از هم پاشیده شده یا به سمت ازدواج مجدد مرد پیش برود.
خیلیها هم از مادران انتظار ایثار بیاندازه دارند به طوریکه در خیلی از جوامع تقدس مادری را در حدی میدانند که اگر همسر زنی فوت کند، نگهداری از فرزندان را برای آن زن یک ارزش میدانند چون مادر نقش مقدسی دارد و به واسطهی همین تقدس حق زندگی را نباید برای خودش قائل بداند و باید زندگیش را وقف فرزندانش کند که البته امروزه تا حدودی این مساله حل شده است. یا اگر زنی به دلایلی به طور مثال پرستاری را برای کمک به پرورش بچهاش استخدام کرد یا از شیر خشک برای تغذیهی استفاده کرد، این مادر را به شدت نقد میکنند. از طرف دیگر ازدواج را هم وسیلهای برای بچهدار شدن میدانند و از فشارهای روانی برای بارداری زوجهای جوان دریغ نمیکنند. قوانینی برای ازدواج قرار میدهند و بر جوانان تحمیل میکنند که فقط محدودیت برای آنها به همراه میآورد، مثل همین کوچکتر بودن زن از مرد که تعداد سالهای باروری بیشترش شانس او را بیشتر میکند.
در واکنش به این تفکرات افرادی هستند که کاملا با گروه قبلی مخالفت کرده و نه تنها تقدسی برای مادری قائل نیستند که گاهی به مذمت افرادی که اقدام به فرزندآوری کردهاند یا قصد بچهدار شدن دارند میپردازند. برای این افراد، بچه عامل بازدارندهی انسانها از اهداف و کارهایی که دوست دارند انجام بدهند شمرده شده و با بچهدار شدن به شدت مخالفت میکنند. میتوان گفت شاید بخشی از این تفکرات ناشی از تندروی گروه قبلی باشد. با تعاریف جامعه از مادر مقدس آنها ممکن است مادر خوب را کسی ببینند که به نفع بچه از تمام نقشهای دیگرش استعفا داده و تمام زمان و انرژی خود را وقف فرزندش میکند تا تایید جامعه و اطرافیان رو بدست بیاورد، هویت مستقل خود را از دست داده و تنها در کنار کودکش تعریف شده و در نهایت از خود بیگانه میشود. همچنین در جوامع امروزی که زنان دوست دارند حضوری پررنگتر را در جامعه تجربه کنند، پذیرفتن نقش مادری چالشهایی جدید را جلوی پای آنها میگذارد دلکندن از نوزاد بعد از ۶ یا ۹ ماه مرخصی زایمان و یافتن مکانی امن و مطمئن برای نگهداری از او در مواقعی که مادران سرکارند، یا وقت گذاشتن برای فرزند و ایجاد یک رابطهی خوب و سالم با وجود تمام مسئولیتهای شغلی و خانه که بر دوش آنها است از جملهی این چالشها است که شاید برای این دسته قابل درک نباشند.
در کنار این ها گروه دیگری هستند که اعتدال و میانهگری را پیشه میکنند. آنان اعتقاد دارن مادری یک نقش محسوب میشود و هیچ اجباری در پذیرشش برای زنان وجود ندارد. اگر کسی هم تصمیم به مادر شدن گرفت، صرف پذیرش این نقش، تبدیل به یک فرد والا و مقدس نمیشود و باید تلاش کند که آمادگیهای لازم برای ورود یک کودک به زندگیش و پرورشش را داشته باشد (که در پرانتز بخواهم اشاره کنم، به اپیزودهای مادری شاد رجوع کنید)؛ تقدس مادری امروزه دیگر تنها به تداوم نسل منتصب نمیشود و شاید تعریف امروزی آن به پرورش نسلی فهیم که قرار است جامعه را در ابعاد گوناگون به جای بهتری تبدیل کنند اطلاق شود. ولی در کنار همهی اینها نباید فقط تبدیل به یک فرد ایثارگر شده و از تمام خواستهها و آرزوهایش به خاطر اینکه مادر شده چشم بپوشد. آنان مشوق شخصیت و هویت یک زن فارغ از نقشهاییاند که در زندگی پذیرفته است. اعتقاد دارند که زن نباید هویت خودش را فدای هیچ یک از نقشهایی که پذیرفته (مثل شاغل بودن، همسری، فرزندی، مادری) کند و اگر به طور مثال تصمیم میگیرد که با آمدن بچه دیگر در بیرون شاغل نباشد و خانهدار شود صد درصد به خاطر خودش باشد و نه فشار جامعه و اطرافیان.
خوب است که در نظر داشته باشیم همهی آدمها لزوما در یکی از این دستهها قرار نمیگیرند و بهتر است ما مواردی را که افراد به عنوان خصایص خوب برای یک مادر در نظر میگیرند به این گروهها تقسیم نکنیم. چون هستند افرادی که ایدهآلهایشان با تعدادی از موارد دستهی اول و تعداد دیگری از خصایص تعریفشده در دستهی دوم برابری میکند. در حقیقت خوب است که یادآوری کنم افراد، امروزه بیشتر تابع ایدهآلهای شخصی خودشان هستند و شاید از هر تفکری فقط بخشی از باورها رو پذیرا باشند و دنبال کنند.
برچسب ها :ایران مامن ، مادر ، مادر شاد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0