«نفرتبس» در رقابتهای سیاسی!
نفرتپراکنی موضوعی جهانی است که در کشورهایی که با شیوه دموکراسی اداره میشوند به حربهای برای رایآوری تبدیل شده است.
دموکراسی شیوه حکمرانی برای ساماندهی امور جامعه است که در آن مردم اصالت دارند و روشی است که شهروندان را در سرنوشت و تصمیمگیریهای سیاسی خود سهیم میکند.
دموکراسی را حکومت اکثریت با رعایت حقوق اقلیت نیز نامیدهاند؛ اکثریتی که در یک فرآیند انتخاباتی نوع اراده خود را برای تعیین نوع اداره کشور پای صندوقهای رای و شمارش آرا نشان میدهد.
درواقع چالش و رویارویی گفتمانها و شیوه اتخاذ تصمیمگیری در کنار مطالبات و دغدغههای جمعی یک رقابت دموکراتیک را می سازد و اکثریت با انتخاب گفتمان مطلوب خود دموکراسی را جاری میکند. اما متاسفانه گاهی در برخی انتخابات به جای رقابت ایجابی شاهد یک رقابت سلبی هستیم.
کاندیداها در این عرصه به جای معرفی گفتمان و برنامههای خود به سراغ اخذ رای سلبی و آرای منفی میروند (رایی که برای رای نیاوردن کاندیدای دیگر در صندوق انتخابات ریخته میشود) و برای این منظور از ابزاری چون هراس افکنی و نفرتپراکنی علیه رقیب انتخاباتی استفاده میکنند. همین جاست که پای «دموکراسی نفرت» به عرصه سیاسی باز می شود.
نفرت و هراسافکنی بعضا نیرویی قوی برای هدایت افکار عمومی و جهت دهی به آرای مردمی است؛ چراکه هر فردی به طور ذاتی از خطر احتمالی اجتناب میکند. اینجا است که عملیات روانی جای برنامه و تدبیر سیاسی را میگیرد و تخریب کاندیدای مقابل به اصل رقابتی تبدیل میشود و اکثریتی که شکل می گیرد بر اساس نفرتپراکنی و هراسافکنی است و درست در همین برهه زمانی دموکراسی نفرت سر برآورده و شکل می گیرد.
مرور خاطرات برخی از رجال سیاسی موید شکل گیری همین موضوع در مقاطعی از تاریخ سیاسی کشورمان است. «علی اکبر ناطق نوری» که روزگاری به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در معرض این رقابت قرار گرفت در کتاب خاطرات خود درباره شکل گیری هجمه سنگین علیه خود میگوید: «جنگ روانی علیه من بسیار شدید بود و متاسفانه کسی هم این ها را پیگری نکرد. بیش ترین تهمت ها به من زده شد و انعکاس آن به این صورت بود که دیگران خیلی مظلوم واقع شدند. مثلا اینکه اگر فلانی بیاید، مثل طالبان عمل می کند.»
وی میافزاید:« آنها با تبلیغات خود فرصت فکر کردن و اندیشیدن را از مردم گرفتند که این از مصادیق استثمار فکری است. این را اختناق می گویند این ضد آزادی است که با بمباران تبلیغاتی جلوی فکر مردم را بگیرند، اصلا از آنها آزادی فکر را گرفتند و افکار مردم را به یک سو کانالیزه کردند.»
البته این موضوع فقط مختص ایران نیست و کشورهایی مثل آمریکا نیز نفرتپراکنی به حربهای برای پر کردن سبد رای تبدیل شده است که در رقابت «دونالد ترامپ» و «جو بایدن» دیده میشود و در حوزه علم ارتباطات، اجلاسیهها و نشستهای علمی فراوانی برای بررسی این موضوع برگزار شده است.
دولتی که با این ترفند عملیات روانی روی کار بیاید نیز با توجه به اینکه امر سیاسی را تخریب و نفرتپراکنی معین کرده است بر همین اساس نیز دولتداری میکند و اغلب شیوه حکمرانی و اجرایی خود را بر غوغاسالاری پیش میبرد.
خوشبختانه در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری و دوره حاضر کاندیداها نسبتا فضا را به سمت جاری کردن دموکراسی واقعی هدایت کردهاند و حتی یکی از کاندیداها با این اعتراض از سوی اعضای جریان خود مواجه شده که چرا به سمت جنجالسازی و مواجهه با حاکمیت نرفته است؛ روش و منشی که این امیدواری را به وجود آورده که در مناظرات تلویزیونی نیز ادامه یابد و نوعی «نفرتبس» حاکم شود.
این منشی است که شخصیتهای سیاسی چون شهید «سیدابراهیم رئیسی» به آن اهتمام ورزید و توسط مردم انتخاب شد و حالا شاهد یک بلوغ سیاسی در جامعه هستیم و همین مطالبه از سوی مردم نسبت به کاندیداها وجود دارد که اخلاقمدارانه به رقابت با یکدیگر بپردازند و از دموکراسی نفرت پرهیز کنند.
✍? امیر حمزه نژاد
برچسب ها :اخلاق سیاسی ، امیر حمزه نژاد ، انتخابات 1403 ، نفرت بس ، نفرت پراکنی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0