همه انتخابات ریاست جمهوری ایران
سراشیبی مشارکت از سال ۵۸ تا امروز
با اعلام نتایج آرای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم که جمعه هشتم تیرماه برگزار شد، مشخص شد برای دومین بار انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی به مرحله دوم کشیده شده است و «مسعود پزشکیان» و «سعید جلیلی» با پشت سر گذاشتن «محمدباقر قالیباف» و «مصطفی پورمحمدی» به دور دوم راه یافتهاند.
در این انتخابات زودهنگام و غیرمنتظره که حدود ۴۰ درصد از ۶۰ و نیم میلیون نفر دارای حق رای پای صندوق رای آمدند، آرا در ۵۸ هزار و ۶۴۰ شعبه در ۴۸۲ شهرستان شمارش و تعداد ۲۴ میلیون و ۵۳۵ هزار و ۱۸۵ رای اخذ شد که به شرح زیر است:
تعداد آرای مسعود پزشکیان ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۹۱
تعداد آرای سعید جلیلی ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸
تعداد آرای محمدباقر قالیباف ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰
تعداد آرای مصطفی پورمحمدی ۲۰۶ هزار و ۳۹۷
نخستینباری که نظام سیاسی ایران مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری شد، مربوط میشود به مرداد ۱۳۶۰ و بعد از خلع ابوالحسن بنیصدر از ریاستجمهوری از سوی مجلس اول.
دوره دوم انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری هم پس از ترور هشتم شهریور ماه ۱۳۶۰ بود که پس از بمبگذاری دفتر نخستوزیری، محمدعلی رجایی رییسجمهوری و محمدجواد باهنر نخستوزیر به شهادت رسیدند. این انتخابات مهر ماه ۱۳۶۰ برگزار شد و به عبارتی در آن زمان، دو انتخابات ریاستجمهوری در کمتر از ۶ ماه انجام شد.
دوره سوم انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری هم همین دوره چهاردهم است؛ پس از سانحه بالگرد حامل شهیدسیدابراهیم رئیسی و هیات همراهش، کشور دچار فقدان رییسجمهوری شد. از همین بابت هم طبق قانون اساسی طی ۵۰ روز باید انتخابات زودهنگام برگزار میشد تا کشور بیش از این دچار فقدان رییس دولت نباشد.
ابوالحسن بنیصدر: با ۱۰ میلیون رای و پیروزی قاطع رئیسجمهور شد اما …
در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری که بهمن ماه ۱۳۵۸ برگزار شد، ابوالحسن بنیصدر توانست اکثریت آرای مشارکتکنندگان را به دست بیاورد. میزان مشارکت در آن انتخابات، حدود ۷۰ درصد بود. این انتخابات سومین حضور مردم تازه انقلابکرده ایران پای صندوق رای بود؛ دو مورد قبل از ریاستجمهوری از بابت انتخاب رییسجمهوری و نماینده مجلس نبوده است؛ مورد اول ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ بود که رفراندوم نوع حکومت برگزار شد و بعدی نیز رفراندوم قانون اساسی بود که ۱۱ و ۱۲ آذر ماه ۱۳۵۸ انجام شد.
در این انتخابات واجدین شرایط رای دادن، حدود ۲۱ میلیون نفر بودند که چهارده میلیون از آنان پای صندوق رای رفتند یعنی حدود ۶۷ درصد.
اولین رئیس جمهور اما خوش فرجام نبود و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ خورشیدی، ۱۷۷ نماینده مجلس رأی به عدم کفایت سیاسی بنیصدر دادند تا راهی جز گریز از ایران نداشته باشد.
شهید رجایی: کمتر از ۲ ماه رئیس جمهور بود (۱۱ مرداد ۱۳۶۰ – ۸ شهریور ۱۳۶۰)
انتخابات دوره دوم ریاستجمهوری، در زمانی بود که زمانش نبود یعنی مرداد ۱۳۶۰ در شرایطی برگزار شد که رییسجمهوری مستقر پس از اختلافهای سنگین با حزب جمهوری اسلامی ابتدا از فرماندهی کل قوا عزل شد و سپس در پایان خرداد ۱۳۶۰ همچنان که اشاره شد توسط مجلس شورای اسلامی به ریاست اکبر هاشمیرفسنجانی با رای به عدم کفایت از ریاستجمهوری خلع ید شد.
در این، شرایط هنوز نظر امام خمینی (ره) بر عدم ورود روحانیون به حوزه کار اجرایی بود و بر این اساس هیچ یک از چهرههای اصلی روحانی در دهه ۶۰ کاندیدا نشدند اما برای انتخابات آن دوره ۷۱ داوطلب برای تصدی این پست ثبتنام کردند. شورای نگهبان که برای نخستینبار وارد عمل شد و باید صلاحیت نامزدها را مورد تایید قرار میداد و تنها به چهار نفر اجازه داد در انتخابات نامزد شوند؛ سید علیاکبر پرورش، عباس شیبانی، حبیبالله عسگراولادی و محمدعلی رجایی. در آن انتخابات که در نهایت با پیروزی رجایی به پایان رسید، میزان مشارکت اعلام شده از سوی مقامهای رسمی ۶۴ درصد بود که رجایی با کسب ۹۰ درصد آرا با قاطعیت به پیروزی برسد.
در آن دوره رجایی ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار رای کسب کرد و بعد از او عباس شیبانی با حدود ۶۵۸ هزار رای در رده دوم ایستاد. انتخابات فاقد رقابت خاصی بود و پیش از برگزاری انتخابات نیز مشخص بود که پیروز این میدان محمدعلی رجایی است اما فضای جامعه، سایه جنگ بر سر کشور و البته شخصیت رجایی باعث شد تا مشارکت ۶۴ درصدی رقم بخورد. عمر دولت رجایی با ترور او به پایان رسید و کمتر از شش ماه بعد دوباره کشور ناگزیر از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دیگری شد.
سیدعلی خامنهای: رئیسجمهوری بیرقیب
در آن مقطع اکثر گروهها، شخصیتها و احزاب از آیتالله خامنهای حمایت و اطلاعیههایی را در این رابطه صادر کردند اما نکته قابل تامل در این میان حمایت تمامقد همه رقبای حاضر در صحنه از ایشان بود. روزنامه کیهان روز پنجشنبه ۹ مهر ۶۰ در این باره مینویسد: «نامزدهای شرکتکننده در انتخابات مجلس مردم را دعوت کردهاند که به حجتالاسلام خامنهای رای بدهند. آیتالله مهدویکنی نخستوزیر و عضو شورای موقت ریاستجمهوری در گفتوگویی با تلویزیون از مردم خواست که به حجتالاسلام خامنهای رای بدهند. علیاکبر پرورش وزیر آموزش و پرورش نیز شب گذشته [شامگاه چهارشنبه ۸ مهر ۶۰] اعلام داشت که به حجتالاسلام خامنهای رای خواهد داد. قبل از آن نیز وزیر نیرو دکتر غفوری گفته بود که به آیتالله خامنهای رای خواهد داد و زوارهای نامزد دیگر نیز حمایت خود را از حجتالاسلام خامنهای اعلام داشته است.»
در این انتخابات که با میزان مشارکت حدود ۷۵٪ (۲/۷۴) مردم برگزار شد، آیت الله سیدعلی خامنه ای با قاطعیتی بلامنازعه ۹۵٪ رایها را به دست آورد که تاکنون بالاترین نسبت در تمامی ادوار انتخابات ریاست جمهوری ایران بودهاست.
در سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری در مهر ۶۰ نیز آرای باطله دوم شد. در این انتخابات آرای باطله ۳۳۵ هزار و ۳۳۴ رای بود و علیاکبر پرورش با ۳۲۰ هزار و ۲۵۰ رای در جایگاه بعدی.
۱۶ میلیون و ۲۹ هزار و ۲۹۴ تن در انتخابات شرکت کردند. به این ترتیب درصد آرای باطله دو و ۹ صدم درصد (۲.۰۹) بوده است. هر چند در این دوره نیز آرای باطله در جایگاه دوم بود اما در سال ۱۴۰۰ میزان آرای باطله حدود ۱۳ درصد کل آرا شده و بیشترین درصد آرا نسبت به همه انتخابات را داشته است. این دوره از دولت برای نخستینبار در جمهوری اسلامی به اتمام رسید و ۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۴، چهارمین دور از انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی برگزار شد.
اولین رئیسجمهور دو دورهای
در دوره چهارم انتخابات ریاستجمهوری آیتالله سید علی خامنهای، محمود کاشانی و حبیبالله عسگراولادی به از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شدند. رد صلاحیت مهدی بازرگان نامزد نهضت آزادی از اتفاقات مهم این دوره بود. آیتالله خزعلی، عضو وقت شورای نگهبان در این مورد چنین اظهارنظر کرد: «ملت عزیز ما خیلی سنگین و باوقار با شما رفتار دارند، اما شما (بازرگان) لجاجت به خرج میدهید، چون میترسم آینده تیرهتری را داشته باشید. شما را معتقد به مبانی جمهوری اسلامی نیافتیم و شما مخالف ولایت فقیه هستید.»
شرایط برگزاری این دور از انتخابات نیز در بررسی میزان مشارکت حائز اهمیت است. سایه جنگ هنوز بر سر کشور است و حملات موشکی به شهرها و روستاها قوت گرفته است. در کنار این موضوع با وجود تشدید اختلافات سیاسی و درگیریهای حکومت با گروههای مخالف نظام آرامش امنیتی حاکم بر جامعه نیز قابل توجه است.
این دوره از انتخابات که در ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ برگزار شد، مشارکت ۵۴.۷۸ درصدی مردم را در پی داشت و از ۱۴ میلیون و ۲۳۸ هزار و ۵۸۷ آرای ماخوذه، باز هم آیت الله خامنهای توانستند با کسب اکثریت آرا یعنی ۱۲ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۱۲ رای برای دومین بار متوالی به عنوان رییس جمهوری ایران انتخاب شوند و سید محمود کاشانی با ۱ میلیون ۴۰۲ هزار و ۹۵۳ نفر از ریاست بر قوه مجریه بازماند.
در این انتخابات آیتالله خامنهای با کسب ۱۲ میلیون رای (معادل ۸۵ درصد کل آرا) برنده شدند. کاشانی هم با کسب ۱.۵ میلیون رای معادل ۱۰ درصد و عسگراولادی با کسب ۲۷۰ هزار رای معادل ۲ درصد کل آرا را رتبههای بعدی قرار گرفتند. مشارکت مردم در انتخابات، به جهت سردی رقابت انتخاباتی، عدم وجود رقیب جدی و برقراری ثبات نسبی در عرصه سیاسی کشور کاهش یافته بود.
در چهارمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال ۶۴ آرای باطله ۳۵۵ هزار و ۴۷ رای بود که جایگاه سوم را داشت و حبیبالله عسگراولادی با ۲۸۳ هزار و ۲۹۷ رای چهارم محسوب میشد. در این دوره ۱۴ میلیون و ۲۴۴ هزار و ۲۹۷ تن شرکت کردند و درصد آرای باطله در این انتخابات ۲ و ۴۹ درصد (۲.۴۹) بوده است.
هاشمی رفسنجانی: پیروزِ انتخاباتِ کم مشارکت
انتخابات پنجمین دوره ریاستجمهوری در شرایط فوقالعاده حساسی همراه با همهپرسی بازنگری قانون اساسی در تابستان ۱۳۶۸ برگزار شد. دراین انتخابات نهتنها بازهم مشارکت مردمی کاهش یافت بلکه از شدت رقابت انتخاباتی نیز کاسته شد. با این وجود، با حذف رییس مقام نخستوزیری، قدرت اجرایی رییسجمهور، ارتقاء یافت. از این گذشته انتخابات زمانی برگزار شد که با درگذشت امام خمینی شرایط کشور بسیار خاص بود. به علاوه جنگ تحمیلی با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به تازگی به پایان رسیده و پس از آن با استعفای آیتالله منتظری از منصب قائم مقامی رهبری، فضای جدیدی بر کشور حاکم شده بود.
برای انتخابات پنجمین دوره ریاستجمهوری، ۷۹ نفر به عنوان داوطلب ثبتنام کرده بودند. شورای نگهبان پس از بررسی پرونده داوطلبان، سه نفر از آنها شامل اکبر هاشمیرفسنجانی (رییس وقت مجلس شورای اسلامی)، عباس شیبانی (نماینده وقت مردم تهران) و اسدالله جامی (نماینده وقت مردم تربت جام و تایباد) را واجد صلاحیت دانست. با این حال، جامی عملا در صحنه رقابتها حضور نیافت و رقابت بین هاشمی و شیبانی ادامه یافت .
در انتخابات چهارم (۱۳۶۴) حدود ۵۴.۷۸ درصد مشارکت داشتند که در انتخابات پنجم (۱۳۶۸) به حدود ۵۴.۵۹ درصد کاهش یافته بود. بدینترتیب در این انتخابات نیز شاهد کاهش میزان مشارکت بودیم.
در انتخابات پنجم، گستره رقابت نیز کاهش محسوسی داشت. زیرا عملا دو نفر (هاشمی و شیبانی) در انتخابات رقابت کردند. بدینترتیب در این دوره از انتخابات شاهد کمترین تعداد رقبا در تمام ادوار انتخاباتی بودیم. زیرا در ادوار دیگر تعداد رقبای اصلی بین ۳ تا ۱۰ نفر بوده است.
در این انتخابات ۳۰ میلیون و ۱۳۹ هزار و ۵۹۸ نفر واجد شرایط رای دادن بودند. از این تعداد ۱۶میلیون و ۴۵۲ هزار و ۶۷۷ نفر (حدود ۵۹/۵۴ درصد واجدان شرایط) شرکت کردند. «میزان مشارکت» و «گستره رقابت» در این دو انتخابات بسیار متفاوت بود. زیرا در انتخابات سوم، تعداد داوطلبان واجد صلاحیت ۴ نفر ولی در انتخابات پنجم، ۲ نفر بودند. همچنین فرد منتخب در انتخابات سوم (آیتالله خامنهای) ۹۵ درصد آراء را کسب کرده بود. به علاوه از ۲۳ میلیون و ۱۹۹ هزار و ۵۱۴ واجد شرایط رأی دادن، حدود ۱۶ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. اما در انتخابات پنجم، درصد مشارکت به حدود ۵۵ درصد کاهش یافته بود.
تکرار ریاستجمهوری مرحوم هاشمی
انتخابات ششمین دوره ریاستجمهوری در ۲۱ خرداد سال ۱۳۷۲ برگزار شد. در این دوره ۱۲۸ نفر در انتخابات نامنویسی کردند و شورای نگهبان به دلیل عدم صلاحیت افراد، صلاحیت ۱۲۴ نفر را رد کرد. در این دوره از انتخابات چهار نامزد ریاستجمهوری با هم رقابت داشتند. عبدالله جاسبی (رییس دانشگاه آزاد که عملا منصوب هاشمی بود)؛ رجبعلی طاهری (نماینده مردم کازرون در دوره اول مجلس شورای اسلامی) و احمد توکلی رقبای رییسجمهور وقت بودند. حضور دو چهره اول بیشتر به تأیید سیاستهای هاشمی شباهت داشت و تنها دکتر احمد توکلی رقیب واقعی وی محسوب میگردید.
احمد توکلی در نطقهایش بر بیعدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، امتیازطلبی و تجملگرایی مقامات دولت، و کماعتنایی آنان به مشارکت سیاسی مردم، سیاستهای ایدئولوژیزدایی و رفاهطلبی تمرکز داشت و فهرست بلندی را که به عنوان سوءتدبیرها و سوءرفتارهای دولت پنجم در نظر داشت به چالش کشید. برای حضور در این انتخابات ۳۳ میلیون و ۱۵۶ هزار و ۵۵ نفر واجد شرایط رای دادن بودند که از این تعداد ۱۶ میلیون و ۷۹۶ هزار و ۷۸۷ نفر (معادل ۵۰/۶۶ درصد واجدان شرایط) رای خود را به صندوق انداختند. در نتیجه این انتخابات هاشمی با کسب حدود ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار رای (معادل ۶۳ درصد آرای شرکتکنندگان) برای بار دوم به عنوان رییسجمهور برگزیده شد.احمد توکلی، مهمترین رقیب آقای هاشمی نیز حدود ۴ میلیون رای کسب کرد.
در حالی که تعداد واجدان شرایط رأی دادن در مقایسه با انتخابات پنجم (سال ۱۳۶۸) بیش از سهمیلیون نفر افزایش یافته بود، اما میزان مشارکت مردم تغییر محسوسی نداشت و در انتخابات ششم (۱۳۷۲) تنها حدود ۳۰۰ هزار رأی بیش از انتخابات پنجم (۱۳۶۸)، به صندوقها ریخته شده بود. مقایسه درصد مشارکت در دو انتخابات نیز از کاهش میزان مشارکت حکایت داشت. به بیان دیگر درصد مشارکت بازهم افول کرد و نسبت به دوره قبل حدود ۴درصد کاهش یافت.
مقایسه میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری دوره ششم با انتخابات مجلس چهارم که حدود یک سال قبل برگزار شده بود هم معنادار بود. در حالی که در انتخابات ریاستجمهوری نزدیک به ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به صندوقها ریخته شد، پیش از آن در انتخابات مجلس چهارم نزدیک به ۱۸ میلیون و ۸۰۰ هزار رای به صندوقها ریخته شد.
خاتمی: ۲۰۰۰۰۰۰۰
در دور هفتم از مجموع ۲۳۸ نفر که برای رقابت ثبتنام کرده بودند، چهار نفر از سوی شورای نگهبان مجاز به رقابت شدند. سیدمحمد خاتمی، محمد محمدی ریشهری، رضا زوارهای و علی اکبر ناطق نوری.نتایج شمارش آرای دوم خرداد حکایت از آن داشت که سیدمحمد خاتمی با کسب نزدیک به ۶۹ درصد کل آرا، یعنی ۲۰ میلیون و ۷۸ هزار و ۱۷۸ رای پیروز قاطع انتخابات است.
سیدرضا زوارهای نیز که بار دیگر به گود انتخابات ریاستجمهوری بازگشته بود توانست در این انتخابات جمعا ۷۷۱ هزار و ۴۶۰ رای کسب کند و محمد ریشهری نیز روی هم ۷۴۴هزارو ۲۰۵رای به دست آورد.
در این انتخابات شاهد افزایش مجدد میزان مشارکت مردمی و افزایش شدت رقابت انتخاباتی بودیم.در این انتخابات رییسجمهور، با استقبال شایان مردم از میان انتخاباتی پرشور برخاست. بدینترتیب، پس از سه دوره انتخابات ریاستجمهوری، یعنی از انتخابات سوم (مهر ۱۳۶۰) بازهم شاهد افزایش مشارکت مردمی بودیم. به ویژه با وجود میزان شدید مشارکت در انتخابات سال ۱۳۷۲ این افزایش مشارکت بسیار قابل توجه بود. زیرا در انتخابات ششم (۱۳۷۲) از ۳۳ میلیون و ۱۵۶ هزار و ۵۵ نفر واجد شرایط رای دادن، تنها ۱۶ میلیون و ۷۹۶ هزار و ۷۸۷ نفر (معادل ۵۰/۶۶ درصد واجدان شرایط رأی)، در انتخابات مشارکت کرده بودند.
مشارکت مردمی در انتخابات هفتم (۱۳۷۶) به نسبت انتخابات ششم (۱۳۷۲) نزدیک به ۳۰ درصد بالاتر رفته بود. این امر به منزله یک پیروزی بسیار قابل توجه در جلب حمایت مردمی برای نظام بود. ریشه این موضوع را میتوان در وضعیت وقت جامعه و البته ترکیب تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان جستوجو کرد.
رکوردشکنی شورای نگهبان
دور هشتم ریاستجمهوری ایران در حالی برگزار شد که مجموعا ۸۱۴ نفر برای رقابت در آن ثبتنام کردند و شورای نگهبان برخلاف ادوار گذشته، اینبار صلاحیت ۱۰ نفر از آنها را برای شرکت در انتخابات تایید کرد. سیدمحمد خاتمی، احمد توکلی، علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوری فرد، منصور رضوی، شهابالدینصدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیطبا و محمود کاشانی کاندیداهای این دوره از انتخابات بودند که در ۱۸ خرداد سال ۱۳۸۰ برگزار شد. رقابت اصلی انتخابات در واقع بین سیدمحمد خاتمی و احمد توکلی بود.احمد توکلی، شکست خورده دور دوم ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی، اینبار هم در دور دوم رییسجمهوری دیگر وارد عرصه شد.
در این انتخابات، برای اولینبار میزان آرای یک رییسجمهور پس از چهار سال، اندکی افزایش یافت. در این انتخابات از ۴۲ میلیون و ۱۷۰ هزار و ۲۳۰ نفر واجد شرایط رای دادن، حدود ۲۸ میلیون و ۱۵۵ هزار و ۱۹ رأی (نزدیک به ۶۷ درصد واجدان شرایط) به صندوقها ریخته شد و سیدمحمد خاتمی با کسب بیش از ۲۱ میلیون رأی مجددا به عنوان رییسجمهور برگزیده شد. در انتخابات ریاستجمهوری هشتم، برای نخستینبار تعداد واجدان شرایط رأی دادن از مرز ۴۰ میلیون نفر گذشت و به عدد ۴۲ میلیون و ۱۷۰ هزار و ۲۳۰ نفر رسید.
تعداد رأیدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری هشتم، به نسبت انتخابات هفتم (۱۳۷۶) کاهش محسوسی داشت. از منظر گستره و شدت رقابت نیز در این انتخابات، اتفاق شگفتی افتاد. در این انتخابات برای نخستینبار پس از اولین انتخابات ریاستجمهوری (۱۳۵۸)، تعداد داوطلبان به ۱۰ نفر رسید. نکته قابل توجه آنکه سه نفر از رقبا (خاتمی؛ رییسجمهور، شمخانی؛ وزیر دفاع، هاشمی طبا؛ رییس سازمان تربیتبدنی) عضو هیات دولت بودند.با این وصف، سید محمد خاتمی پس از یک دوره ریاستجمهوری توانست درصد محبوبیت خود را بالاتر نشان دهد. زیرا در انتخابات هفتم (۱۳۷۶) حدود ۶۹ درصد آراء را کسب کرده بود. اما در انتخابات هشتم (۱۳۸۰) نزدیک به ۷۷ درصد آرا را از آن خود کرد.
انتخابات نهم؛ مشارکت و رقابت در دو مرحله
دوره دوم ریاستجمهوری خاتمی هم با تاکید بر تحقق جامعه مدنی و گذر جامعه از سنت به مدرنیته و تکرار مداوم شعار «مردمسالاری» و «توسعه سیاسی» گذشت. نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری از جهات مختلف استثنایی بود؛ این انتخابات برای نخستینبار، صحنه رقابت اصلی بین داوطلبان باسابقه طولانی و داوطلبان جوان و تازهنفس بود.
برای حضور در انتخابات هشتمین دوره ریاستجمهوری، برای بار دوم، تعداد داوطلبان به رقم نجومی رسید و طی آن ۱۰۱۵ نفر به عنوان داوطلب ثبتنام کردند. بدینترتیب تعداد ثبتنامکنندگان تقریبا ۲۰۰ نفر افزوده شد. زیرا این تعداد در انتخابات هشتم (۱۳۸۰) ۸۱۴ نفر بود. در این انتخابات، تعداد واجدان شرایط رأی دادن ۴۶ میلیون و ۷۸۶ هزار و ۴۱۸ نفر بود. از این تعداد ۲۹ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۸۶۱ نفر (نزدیک به ۶۳ درصد واجدان شرایط) آرای خود را به صندوقها ریختند. اما هیچ یک از داوطلبان نتوانستند به کسب نصف به علاوه یک آرا، شوند. بخش مهمی از این مساله به نحوه ورود دو جناح و تعداد کاندیداهای آنها برای حضور در کارزار رقابت بازگشت.
انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری، نخستین انتخاباتی بود که به دور دوم کشیده میشد. میزان مشارکت در این انتخابات، بازهم نسبت به انتخابات هفتم (۱۳۷۶) و هشتم (۱۳۸۰) سیر نزولی خود را ادامه داد.
در انتخابات هفتم مشارکت بالاتر از ۷۹ درصد بود که در انتخابات هشتم با کاهش ۱۳درصدی به کمتر ۶۷درصد و در انتخابات نهم با کاهش بیشتر از ۴ درصدی به کمتر از ۶۳درصد رسید. تعداد آرای مأخوذه در انتخابات مرحله دوم (سوم تیر ۱۳۸۴) به عدد ۲۷ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۹۳۱ (حدود ۵۹ درصد) رسید. افت محسوس ۴ درصدی آرا، طی یک هفته در دو مرحله انتخابات ۱۳۸۴، حاکی از ناامیدی تعداد اندکی از رأیدهندگان به دلیل حذف داوطلب مورد نظرشان از صحنه رقابتها بود که به نوعی طبیعی به نظر میرسد.
طی دو مرحله انتخابات، صحنه رقابت از گستردگی بین ۷ داوطلب، ناگهان به فشردگی شدید و رقابت بین دو داوطلب نهایی، منتهی شد. بدینترتیب با وجود شدت رقابت محمود احمدینژاد و هاشمی در دور دوم انتخابات، کاهش مشارکت تنها به میزان ۴درصد، قابل توجه بود. اگر این شدت رقابت نبود با توجه به حذف ناگهانی ۵ داوطلب دیگر از صحنه رقابتها، انتظار کاهش بیشتر میزان مشارکت طبیعی بود. عدم این اتفاق، ناشی از هماورد تبلیغاتی پرشور دو داوطلب در میان پایگاههای اجتماعی آنان بود.
میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد در انتخابات جنجالی
در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، افراد ثبتنامکننده ۴۷۸ نفر بود که کاهش محسوسی نسبت به دو دوره قبل داشت. شورای نگهبان پس از بررسی پرونده داوطلبان، ۴ نفر شامل محمود احمدینژاد، میرحسین موسوی، محسن رضایی و مهدی کروبی را واجد صلاحیت تشخیص داد.
در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری، تعداد واجدان شرایط رأی دادن برای نخستینبار نسبت به دوره قبل نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر، کاهش یافت. با این حال تعداد رأیدهندگان نسبت به مرحله دوم انتخابات نهم (۱۳۸۴) بیش از ۲۵ درصد افزایش یافت.
در این انتخابات، میزان مشارکتی بینظیر رخ داد و ۳۹ میلیون و ۱۸۵ هزار و ۹۹۷ نفر (نزدیک به ۸۴ درصد واجدان شرایط) آرای خود را به صندوقها ریختند. بدینترتیب برای نخستینبار تعداد آرا در یک انتخابات در کشور نه تنها از مرز ۳۰ میلیون گذشت بلکه به مرز ۴۰ میلیون رسید. در مرحله اول انتخابات پیشین (۱۳۸۴) ۲۹ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۸۶۱ نفر (نزدیک به ۶۳ درصد واجدان شرایط) آرای خود را به صندوقها ریخته بودند. شدت رقابت در انتخابات دهم نیز قابل توجه بود. بر اساس اعلام وزارت کشور احمدینژاد با کسب حدود ۶۳ درصد آرا انتخاب شد.
انتخابات یازدهم و ریاست جمهوری روحانی: تثبیت مشارکت بالا
علیرغم ردصلاحیت اکبر هاشمیرفسنجانی تایید صلاحیت حسن روحانی و حمایت یکپارچه اصلاحطلبان از او بر میزان مشارکت در این انتخابات تاثیر جدی داشت. در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری، برای نخستینبار تعداد واجدان شرایط رأی دادن از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشت و به رقم ۵۰ میلیون و ۴۸۳ هزار و ۱۹۲ نفر رسید. تعداد شرکتکنندگان در انتخابات نیز به رقم ۳۶ میلیون و ۷۰۴ هزار و ۱۵۶ معادل ۷/ ۷۲ درصد رسید.
در نتیجه این انتخابات حسن روحانی با کسب ۱۸ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۳۲۹ رأی (حدود ۵۰.۷ درصد) به عنوان هفتمین رییسجمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. میزان مشارکت در این انتخابات گرچه مانند سال ۱۳۸۸ معادل ۸۵ درصد نبود اما به صورتی مشارکت بالا و قابل توجه ۷/ ۷۲ درصدی تثبیت شد.
دوره دوازدهم؛ انتخابات رقابتی
دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار گردید و در پایان، حسن روحانی برای دومین دوره متوالی به پیروزی رسید. طبق آمار مرکز آمار ایران، ۵۶ میلیون و ۹۶۶ هزار نفر و طبق آمار ثبت احوال کشور، ۵۵ میلیون و ۹۳۶ هزار نفر واجدشرایط شرکت در انتخابات سال ۹۶ بودند.
طی روزهای پیش از این انتخابات، روحانی و شهید رییسی که به عنوان دو نامزد اصلی مطرح بودند در مجموع با انجام ۴۵ سفر انتخاباتی در کمتر از بیست و پنج روز یکی از رقابتیترین انتخاباتهای تاریخ ایران را رقم زدند .
در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال ۹۶ آرای باطله یک میلیون و ۲۰۰ هزار و ۹۳۱ رای بوده که جایگاه سوم را داشته و مصطفی میرسلیم با ۴۷۸ هزار و ۲۶۷ رای جایگاه چهارم را داشته است. در این انتخابات ۴۱ میلیون و ۳۶۵ هزار و ۶۷۶ نفر رای دادند که درصد آرای باطله (۲.۹) درصد بوده است.
دوره سیزدهم و افت مشارکت
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ در شرایطی برگزار شد که دومین دوره ریاستجمهوری حسن روحانی رو به پایان بود و طبق قانون اساسی او دیگر امکان داوطلبی برای نامزدی این انتخابات را نداشت. سوی دیگر اما عدم احراز صلاحیت علی لاریجانی با دارا بودن سوابق بسیاری که ریاست ۳ دوره مجلس شورای اسلامی از جمله آنها بود و همچنین اسحاق جهانگیری معاون اول وقت رییسجمهور که در انتخابات دوره قبل صلاحیت او به تایید شورای نگهبان رسیده بود فضای سیاسی کشور را وارد شوک کرد.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار شد و از مجموع ۵۹ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۳۰۷ نفر واجدین شرایط، ۲۸ میلیون و ۹۳۳ هزار و ۴ نفر معادل ۴۸.۸ درصد در انتخابات شرکت کردند.
طبق اعلام وزارت کشور، بر اساس نتایج شمارش آرا در این انتخابات، سیدابراهیم رییسی ۱۸ میلیون و ۲۱ هزار و ۹۴۵ رای (۶۲.۱۷ درصد)، محسن رضایی ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار و ۸۳۵ رای (۱۱.۸۷ درصد)، عبدالناصر همتی ۲ میلیون و ۴۴۳ هزار و ۳۸۷ رای (۸.۴۳ درصد) و امیرحسین قاضیزاده هاشمی یک میلیون و ۳ هزار و ۶۵۰ رای (۳.۴۶ درصد) کسب کردند و به این ترتیب سیدابراهیم رییسی به عنوان هشتمین رییسجمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
حال باید دید آیا دور دوم انتخابات چهاردهم شاهد تغییر سمت و سوی افتان مشارکت خواهیم بود یا از پسِ حوادثی چون اعتراضات آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱، تشدید شکافها میان رایدهندگان و رایگیرندگان، کاهش اعتماد به کارآمدی نهادهای انتخابی، افت سرمایه اجتماعی حکمرانان، افزایش فشار معیشتی بر شهروندان و … باز هم آشتی با صندوقهای رای برقرار خواهد شد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0