سه سناریو برای سخنان رهبری/ درخواست مردی از نسل امیرکبیر؟!/ شکایت انجمن حجتیه‌ای ها/ پیشنهاد سفیر فلسطین

شنبه ۱۰ آبان ۱۳۷۶ / ۲۹ جمادى‌الثانى ۱۴۱۸ / ۱ نوامبر ۱۹۹۷

عصر آقاى مصطفی پورمحمدى از وزارت اطلاعات آمد و براى رفتن به شغلى دیگر مشورت کرد و گفت وضع وزارت و مدیریت آن خوب نیست. اخیراً به خواست آقاى خاتمى رییس‏‌جمهور رسیدگى به تخلفات شهردارى تهران به وزارت اطلاعات واگذار شده است. مواردى از تخلف شهردار را گفت و از بدعملکردى حفاظت اطلاعات ناجا در این مورد، مواردى ارایه داد و خبر داد دادگسترى مصمم است که آقاى کرباسچى را احضار کند.

آقاى صادق خرازى آمد و گزارش پیشرفت امور مربوط به اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامى را داد. امیدوار است همه چیز به خوبى آماده شود ولى احتمال عدم آمادگى هتل لاله و ساختمان شرقى هتل استقلال هست که مشکل‏‌آفرین است. در کیفیت سخنرانى رهبرى در اجلاس، به تصمیم درستى نرسیده‌اند و سه سناریو در نظر دارند. با نظر دکتر ولایتى و همکارانش موافق نیستند که آنها مى‌خواهند، پس از تحویل ریاست اجلاس از دولت مغرب، سخنرانى رهبرى باشد.

آقاى علی امیرکبیریان آمد. خودش را از نسل امیرکبیر از طریق فرزند کبیر امیرکبیر به ‏نام مساعدالدوله که از زن اول امیر است، معرفى‏‌کرد و عکس از امیر آورد و براى استرداد اراضى متصرفى خودش که توسط منابع طبیعى ملى اعلان شده، استمداد کرد.

آقاى نورى سفیرمان در عربستان آمد. گزارش پیشرفت حُسن روابط را داد و از موفقیت نمایشگاه و راه‌‏اندازى پرواز به ریاض گفت و از تمایل امیرعبدالله ولیعهد عربستان سعودی به آمدن به منزل ما در جریان کنفرانس اسلامى، براى ناهار یا شام و خواستار تعیین وقت سفرم به مکه شد.

دیشب و امروز، باران خوبى در تهران و بسیارى از نقاط دیگر کشور آمده؛ خدا کند که امسال خشکسالى نداشته باشیم.

یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۷۶

سفیر فلسطین و معاونش آمدند. پیشنهادهایى داشتند، از قبیل اینکه اسم اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامى را «قدس» بگذاریم و اینکه نمایشگاهى براى فلسطین در سفارت یا کنار اجلاس داشته باشد و اینکه در این سفرهاى سران، سعى شود تیرگى روابط با الجزایر، مصر و امارات ترمیم شود و اینکه ایران به جاى مخالفت مطلق با صلح، طرح قابل قبول جهان امروز، با توجه به شرایط فعلى بدهد. گفتند فعلاً نمى‌شود حذف اسراییل را جا انداخت.

آقاى ولی‏‌الله چهپور آمد. در بنیاد مستضعفان به عنوان بازرس ‏کار مى‌کند. از آقای مرتضی محمدخان که در زمان ریاست گمرک به او توجه نکرده و اشکالات گمرک را هم حل نکرده، گله و انتقاد داشت و از رکود ناامنى اقتصادى جارى اظهار نگرانى‏‌کرد.

آقاى غلامعلی شهرکى آمد. به دستور آقاى خاتمی رییس‏‌جمهور از معاونت کشاورزى کنار گذاشته شده و به عنوان مشاور کار مى‌کند. گله‌مند است و از جریان حذف مدیران در دولت جدید و به خصوص از حذف نیروهاى حساس و صمیمى شیعه در سیستان و بلوچستان انتقاد شدید دارد و از من خواست که براى هدایت نیروهاى جریان ناموفق، اقدام کنم.

آقاى موسوى، شهردار منطقه ۳ آمد. از برخوردهاى اخیر با شهردارى‌ها و مشکلاتی که از این ناحیه پیش آمده و خواهد آمد، شدید عصبانى و ناراحت است و پیشنهادهایى براى حل داشت.

عصر آقاى قدرت‏علی حشمتیان نماینده سُنقُر آمد. از من به خاطر کارهاى عمرانى در سنقر از قبیل گاز و راه و بیمارستان و مجوز دانشگاه تشکر نمود و خواست که به جریان مستقل نمایندگان مجلس که خود ایشان جزو سران آنها است و گفت پنجاه نفرند، کمک کنم.

آقایان مهندس صادقى، عصار و مهندس جهرمی‌‏زاده از انجمن حجتیه آمدند. از فشارهاى وزارت اطلاعات شکایت نمودند و استمداد کردند.

شب میهمان رهبرى بودم. ایشان روزه بودند. همراه افطار ایشان، شام خوردم. کمى هم خسته و کسل بودند. مذاکرات را کوتاه ‏کردیم. درباره آیین‌نامه مجمع و احضار شهردار تهران به دادگاه، سخنرانى در اجلاس سران کنفرانس اسلامى و بازگشت سُفراى اروپایى و وضع عراق با مشاجره‌اى که با آمریکا پیش‌‏آمده، سفر رییس‏ جمهور چین به آمریکا و مسأله ایران و سفر زوار ایران به عراق مذاکره ‏کردیم.

منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶