طلاق و رفتار بالغانه

معمولا وقتی دو نفر وارد رابطه ازدواج و تاهل می‌شوند کمتر به جدایی فکر می‌کنند و اکثر خانواده‌ها همچنان زوجی را خوشبخت می‌دانند که تا پایان عمر کنار یکدیگر زندگی کنند. هنوز هم دعای پای هم پیر شوید از پر کاربردترین آرزوها برای زوجین جوان است.

با این حال، طلاق این روزها بسیار به چشم می‌آید و در تعداد قابل توجهی از جدایی‌ها، طول مدت زمان زندگی بسیار کوتاه بوده است. اینکه دلایل مبنایی این رخداد چیست و عوامل تعیین‌کننده کدامند قابل بحث و بررسی است که در جای خود به آن پرداخته می‌شود اما اکنون قصد دارم تا در رابطه با پیامدها و آثار طلاق به ویژه تاثیری که بر فرزندان دارد نکاتی را یادآور شوم.

نمی‌توان انکار کرد که حتی منطقی‌ترین جدایی‌ها آسیب و رنج‌هایی را به دنبال دارد؛ منتها ادامه بعضی ازدواج‌ها بنا به دلایل مختلف می‌تواند بسیار آسیب‌زاتر از جدایی و تخریب‌های عاطفی و روانی و هویتی زیادی را برای اعضا خانواده در پی داشته باشد که تشخیص این مهم را باید به متخصصین امر بسپاریم اما حتی در این شکل از طلاق هم تبعات منفی بعد از طلاق اجتناب‌ناپذیر است و لازم است افراد مهارت‌هایی را برای مواجه شدن با آن کسب کنند. در واقع نکته‌ای که وجود دارد این است که آنچه تخریب و آسیب را در این شرایط تشدید می‌کند نوع واکنش افراد به این واقعه است.

البته باید گفت لزوما فرزندان طلاق بزهکار نمی‌شوند یا نمی‌شود گفت در زندگی آینده و تشکیل خانواده ناکارآمد خواهند بود.

این امیدواری همواره وجود دارد که با داشتن آگاهی و دانش لازم قبل از ازدواج و یک انتخاب درست و همچنین  کسب مهارت‌های لازم برای یک ازدواج موفق و مطلوب، میزان جدایی زوجین به حداقل برسد و رضایتمندی از زندگی زناشویی افزایش یابد اما با این وجود، داشتن مهارت و توانایی برای کاهش اثرات تخریبی طلاق ضروری است.

در رخداد جدایی، علاوه بر زن و مرد فرزندان هم بسیار آسیب پذیرند چرا که معمولا در کشاکش درگیری‌ها فراموش می‌شوندیا تبدیل به ابزاری می‌شوند برای آزار والد مقابل یا محل تخلیه خشم والدین از یکدیگر که این موارد به مراتب بیشتر از دوری والدین برای کودک یا نوجوان آسیب‌زا است.

نکته‌ای که این والدین باید به خاطر داشته باشند این است که با جدایی آنها، موضوع پدر یا مادر بودنشان منتفی نمی‌شود و بسیار مهم است والدِ دیگر را در نظر بچه تخریب نکنند.

والدین باید بیاموزند که با وجود  فاصله فیزیکی ایجاد شده، نقش خود را همچنان برای فرزندانشان حفظ کنند و در این رابطه، زن و مرد باید به توافق‌های لازم و سازنده برسند.

خوب است بچه‌ها این مطلب را درک کنند که ممکن است فردی همسری مناسب نباشد اما می‌تواند پدر یا مادر خوب و مناسبی باشد. برای حفظ عزت نفس فرزندان، حفظ حرمت و شخصیت والدین از طرف همسران سابق و خانواده‌هایشان بسیار مهم است.

برای اینکه طلاق، این واقعیت انکارنشدنی جامعه، تبدیل به یک آسیب گسترده نشود کسب مهارت‌های لازم و داشتن واکنش‌های مناسب و بالغانه ضروری است.

* نوشتارهای ستون مداد مشکی صرفا دربردارنده نظرات نویسنده است و به واسطه تنوع آرا و دیدگاه‌ها انتشار می‌یابد