تاریخ انتشار : شنبه 21 تیر 1399 - 13:40
کد خبر : 1207

دکتر ارانی که بود و چه کرد؟

دکتر ارانی که بود و چه کرد؟

تقی ارانی در اران از توابع تبریز در خانواده‌ی یک کارمند ساده وزارت دارایی به دنیا آمد. پس از انتقال پدرش ابوالفتح به تهران، تحصیلات ابتدایی را در ۱۲۹۳ش. در مدرسه شرف و دوره متوسطه را (۱۲۹۴-۱۳۰۰) در دارالفنون و دانشکده پزشکی را هم با رتبه اول به اتمام رساند. در ۱۳۰۷ در آلمان دانشجوی

تقی ارانی در اران از توابع تبریز در خانواده‌ی یک کارمند ساده وزارت دارایی به دنیا آمد. پس از انتقال پدرش ابوالفتح به تهران، تحصیلات ابتدایی را در ۱۲۹۳ش. در مدرسه شرف و دوره متوسطه را (۱۲۹۴-۱۳۰۰) در دارالفنون و دانشکده پزشکی را هم با رتبه اول به اتمام رساند.

در ۱۳۰۷ در آلمان دانشجوی عادی فلسفه شد و بعد در دانشگاه برلین از رساله دکتری خود تحت عنوان «خواص احیاکننده اسید هیپوفسفری» دفاع کرد.  دکترای شیمی و فیزیک گرفته و شاگرد آلبرت انیشتن و مارکس پلانک بود. ارانی در نیمه دوم سال ۱۳۰۸ به ایران بازگشت. بعد از بازگشت به ایران رییس اداره تعلیمات صناعت شد و تا ۱۳۱۶ که دستگیر شد در همین پست باقی ماند.

پس از انقلاب بلشویکی روسیه، امپریالیسم انگلستان که نارضایتی ملت ایران را از حکومت طبقاتی اشراف ( قاجار) به خوبی حس کرده بود، برای اجرای مقاصد خود و فریب دادن ملّت ایران، در جستجوی یک چهره با وجهه ملی برآمد. امپریالیسم انگلستان این چهره را در رضاخان یافت.

یک رشته عملیات‌های رضاخان و خرید چند عدد هواپیما و تشکیل یک قشون دولتی که به قیمت خون مردم ایران تمام شد، باعث فریب تودهٔ تاجر و منورالفکر شده و مانع این بود که این توده پی به حقیقت رژیم کنونی ایران ببرد؛ ولی این اقدامات که مایهٔ فریب بورژوازی بود، در نظر دهقانان علی‌السویه بود. برای دهقانان ایران که در مقابل غارتگری ملاکین و اشراف دارای هیچ حقوقی نیستند، هیچ فرقی بین غارت‌گران دوران قاجار و امیران لشکر رضا خان وجود ندارد. البته اگر راهزنان دیروزی از روی اعتقادات مذهبی دارای رحم و مروت بودند، راهزنان امروزی این یکی را هم ندارند.

به گزارش ایران مامن ، با آغاز حکومت مطلقه رضاشاه در ایران جریان‌های آزادی‌خواهی و فعالیت‌های سیاسی به شدّت سرکوب شد و تنها گروه‌هایی کوچک همچون «حزب کمونیست ایران» مخفیانه فعالیت‌های‌اندکی داشتند که تا اواخر سال ۱۳۱۰ش. تمامی شبکه‌های آن کشف گردید و چهره‌های سرشناس آن چون جعفر جوادزاده (پیشه‌وری)، انزابی، و غیره دستگیر و به زندان افتادند.

در ۲۲ خرداد همین سال، قانون منع فعالیت‌های اشتراکی به تصویب مجلس رسید.که بر اساس آن اعضای سازمان‌هایی که علیه سلطنت فعالیت می‌کردند، به ده سال حبس محکوم می‌شدند.

ارانی با وجود تحقیقات عمیق و گسترده علمی، از توجه به امور اجتماعی و سیاسی غافل نبود و عقیده داشت،‌ اندیشمندان می‌بایست تمام همت خود را صرف اصلاح جامعه کنند؛ زیرا اجتماع موانع بسیاری در برابر نیات پاک و صحیح او ایجاد و بر او تحمیل خواهد کرد. از این‌رو پرداختن به زندگانی صرفا علمی را‌ اندیشه‌ای باطل می‌دانست.

این تفکر او در جریان اعتراضات دانشجویان علیه قرارداد ۱۹۱۹ش. مشهود بود. (این قرارداد ایران را تحت‌الحمایه رسمی بریتانیا می‌کرد.)

مدت‌ها حزب توده ایران، تقی ارانی را بنیانگذار حزب خود اعلام کرده و او را به عنوان «شهید حزب» معرفی می‌کرد. اما این اندیشه مخالفانی نیز دارد.

احمد اسدی، تقی ارانی و مرتضی علوی پس از نوع احمد شاه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به پایه گذاری فرقه جمهوری انقلابی ایران اقدام کردند و بیانیه ای در ۳۹ صفحه به سال ۱۳۰۶ در برلین منتشر و در ایران و اروپا پخش شد. این بیان‌نامه به زبان فرانسه ترجمه شد و در اختیار جراید و سازمان‌ها و حزب‌های سیاسی قرار گرفت.

بیانیه

«ملت ایران! وقتی که از راه دور به این سرزمین پر از بدبختی و فلاکت نگاه می‌کنیم چند میلیون مردم اسیر به نظر ما می‌رسد که همه گرفتار فقر و فلاکت و همه اسیر پنجه چپاول و غارتگری هستند. تاجر و کاسب ایران، دهقان و زارع ایران و آن اردوهای بزرگی که از هستی ساقط شده در کوچه و بازار به گدایی مشغولند همه اینها در زیر شکنجه و ظلم جان می‌دهند… چطور می‌شود حکومت ملی دایر کرد؟ هزاران قلب شجاع در این فکر و در این خیال در حال ضربان است. وقتی که شخص با عزت به این جمله مقدس فکر می‌کند، قربانی‌های رشید ایران را در نظر می‌آورد که برای آزادی ایران و خلاصی ملت از دست این طبقه ظالم جنگیده‌اند… ملت ایران باید خیلی از این قربانی‌ها در آستانه آزادی تقدیم کند… به ملت ایران سلام! به آزادی‌خواهان ایران سلام! به جهانگیرخان و محمدتقی خان سلام! امضاء: کمیته مرکزی فرقه جمهوری انقلابی ایران»

در کتاب پنجاه و سه نفر نوشته «بزرگ علوی» به شرح بازداشت و زندانی شدن و مرگ تقی ارانی و شاگردان و همراهانش در حکومت رضاشاه پرداخته می‌شود.

در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم:

این دیوارهای(زندان) قصر دیده‌اند که چگونه دکتر ارانی و دلاوران دیگری که با او در مبارزه شریک بودند پس از چند روز گرسنگی، با ۳۰۰ شلاق روزه سیاسی خود را شکستند. اینها مرگ جوان ناکام و ساده لوحی چون جهانسوزی را به چشم دیدند و دم نزدند.

53 نفر

این دیوارهای قصر مجسمه کامل ملت ایران هستند. مسائلی تحمل کردند و دم نزده اند که اگر بر سر هر ملت دیگری آمده بود

از جا در می‌رفت. این دیوارهای قصر آن روزی سکوت خود را خواهند شکست، رازهایی را که در دل دارند آشکار خواهند کرد، که ناله ملت ایران نیز عالمگیر شود و با یک تکان زنجیرهای خود را پاره کرده و دیوارهای قصر را نیز بشکافد و اسرار آن را هویدا سازد.

جای مرموزی است این زندان قصر. ولی در عین حال پیچ و مهره ساده و انعکاس کامل از زندگانی ملت ایران است. حکومتی که در خارج فرنانفرما بود در زندان نیز فرمانفرمایی می کرد.

جنگ زور با علم و فضیلت در زندان نیز وجود داشت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات