دهه شصتیها درباره بازنشستگی میپرسند!
سن بازنشستگی ۲سال افزایش یافت؛ این خبری بود که ذیل ارائه بودجه به مجلس در رسانهها منتشر شد. بر اساس بند «د» تبصره ۲۰ لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، به منظور پایدارسازی منابع صندوقهای بازنشستگی، از ابتدای سال آینده سنوات خدمت مورد قبول برای بازنشستگی تمامی مستخدمین مرد و زن دارای حداقل مدرک کارشناسی معتبر
سن بازنشستگی ۲سال افزایش یافت؛ این خبری بود که ذیل ارائه بودجه به مجلس در رسانهها منتشر شد.
بر اساس بند «د» تبصره ۲۰ لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، به منظور پایدارسازی منابع صندوقهای بازنشستگی، از ابتدای سال آینده سنوات خدمت مورد قبول برای بازنشستگی تمامی مستخدمین مرد و زن دارای حداقل مدرک کارشناسی معتبر در تمامی صندوقهای بازنشستگی اعم از کشوری، لشکری و سازمان تامین اجتماعی، دو سال افزایش مییابد.
آنچه مخالفان مطرح میکنند تبعات مترتب بر سیاستی است که در بودجه سال آتی اعمال شده است. منتقدان، این تصمیم را به ضرر کارگران عنوان کرده و میگویند دولت به تنهایی در این حوزه تصمیمگیر نیست تا بار مشکلات صندوقهای بازنشستگی را بر دوش کارگران بیاندازد.
از سوی دیگر، برخی روی تبعات درازمدت این سیاست دست گذاشته و آن را موجب تشدید بیکاری، بالا رفتن نرخ روزافزون تعداد متقاضیان جوان جویای کار و تلف شدن سرمایه انسانی و فکری جوان و باانگیزه کشورمیدانند.
در این زمینه گفته میشود در آینده خصوصا با پیر شدن نسل پرجمعیت دهه شصتیها، مشکل بازنشستگی نه تنها حل نمیشود بلکه انباشت میشود و در آن زمان معلوم نیست صندوق های بازنشستگی چگونه باید جوابگوی یک جمعیت انبوده پیر باشند. این درحالی است که باید هر چه زودتر خود را آماده رویارویی با مشکلات مالی و آن را حل و فصل کنند.
برخی کارشناسان هم بر این باورند که صندوقهای بازنشستگی با توجه به اینکه شرکتهای متعددی زیرمجموعه آنها است و این شرکتها برای تامین هزینههای صندوق با نگاه سرمایهگذارانه تاسیس شدهاند باید از درون خود را بازیابی کنند. اینکه تنها گفته شود این صندوق ها زیانده بوده و مشکلات درآمدی و طلبکاری دارند دردی دوا نمیکند و با شفافسازی اوضاع شرکتهای زیرمجموعه این صندوقها و همچنین درآمدها و مدیریت آن باید سرمایه مورد نیاز سالهای نهچندان دور را تامین کرد.
طیفی افزایش سن بازنشستگی را تصمیمی یکطرفه توصیف و سئوال میکنند که آیا سایر اصلاحات در حوزهی سرمایهگذاری در صندوقها انجام شده که ما به سمت این قبیل اصلاحات میرویم؟ آیا نظام بهرهوری در صندوق بازنشستگی تحقق پیدا کرده است؟ آیا سایر تعهدات دولت در امر صندوقهای بازنشستگی جاری شده یا آیا قانون نظام جامع تامین اجتماعی واقعا در جای خود قرار گرفته است؟
در سوی مقابل یکی از مهمترین دیدگاههایی از افزایش سن بازنشستگی دفاع میکند روی افزایش امید به زندگی بنا شده؛ پس سن کارکردن هم بالا میرود. البته این پیشفرضی است که خصوصا در بلوای بازنشستهستیز کرونا زیر سوال میرود.
از دید منتقدان وقتی میگوییم سن امید به زندگی افزایش پیدا کرده و با این استدلال به دنبال افزایش سن بازنشستگی هستیم، باید عوامل دیگر را نیز در نظر بگیریم که با بالا رفتن سن، آیا توانی برای کار کردن باقی خواهد ماند؟ به عنوان مثال فرد ۵۵ ساله ۱۰ سال آینده به اندازه ۵۵ ساله امروز با توجه به اوضاع خورد و خوراک، آلودگی هوا، فشارهای مختلف و … توان کار کردن خواهد داشت؟
در این میان، سوال بزرگتر همچنان این است که آیا دستِ بیمهپردازان بعد از سالها پرداخت حق بیمه و با توجه به اوضاع قمر در عقرب صندوقهای بازنشستگی به جایی بند خواهد بود یا نه؟
برچسب ها :اشتغال ، امیر حمزه نژاد ، ایران مامن ، بازنشسته ، بیکاری ، پیری ، تامین اجتماعی ، جامعه ، جمعیت ، جوان ، جوانان ، حقوق بازنشستگان ، دهه شصت ، دولت ، سرمایه ، صندوق بازنشستگی ، کرونا ، لایحه بودجه ، مجلس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0