تاریخ انتشار : دوشنبه 18 بهمن 1400 - 12:15
کد خبر : 12730

ترسناک‌تر از قتل!

ترسناک‌تر از قتل!

در روزهایی که کمتر خبری دیگر ما را شوکه می‌کند، تصاویر رژه پیروزمندانه و خندان یک جوان در خیابان‌های اهواز در حالی که سربریده همسرش را در دست داشت، تن خیلی‌ها را لرزاند.   شدت خشونت و بازخوردهای منفی انعکاس این تصاویر به حدی بود که هیات نظارت بر مطبوعات، روز هفدهم بهمن و یک

در روزهایی که کمتر خبری دیگر ما را شوکه می‌کند، تصاویر رژه پیروزمندانه و خندان یک جوان در خیابان‌های اهواز در حالی که سربریده همسرش را در دست داشت، تن خیلی‌ها را لرزاند.

 

شدت خشونت و بازخوردهای منفی انعکاس این تصاویر به حدی بود که هیات نظارت بر مطبوعات، روز هفدهم بهمن و یک روز بعد از انتشار در تارنمای «رکنا» با عنوان «قتل عروس ۱۷ ساله توسط شوهرش دراهواز !» این رسانه را به دلیل «انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی و جریحه‌دار شدن احساسات و افکار عمومی» توقیف کرد.

 

در میانه بحث و نظرها و شایعات درباره دلایل بروز این قتل ناموسی، بازخوردهای آن، نحوه بازتاب اخبار اینچنین در رسانه‌ها و …، «کوثر شیخ نجدی» نویسنده و کارشناس مسائل آموزشی مطلبی کوتاه با عنوان «ترسناک‌تر از قتل» در اختیار ایران مامن قرار داده که متن آن را در ادامه می‌خوانیم:

 

 

شنیدن اخبار قتل ناموسی، جنایت فجیعی که در کمال خونسردی و اغلب با مشارکت والدین و نزدیکان یک زن انجام می‌شود هر بار موجی از نفرت و انزجار و نیز اعتراض به قوانین موجود را با خود همراه می‌کند. فعالان اجتماعی به هر دری می‌کوبند که توجه مجامع را به قوانین انسانی بازدارنده‌ و تاسیس نهادهای حمایت از زنان و کودکان جلب کنند. در واقع نا‌امیدانه می‌کوشند؛ کوششی بسیار ارزشمند که دست‌کم می‌تواند مردم را در این زمینه مطالبه‌گر کند و توجه افراد بیشتری را به این مساله جلب کند.

 

اما این اخبار یک چیز ترسناک‌تر هم دارند؛ بروز بی‌تفاوتی. درست درجایی‌که یک عده با بغض و اندوه و درک مخاطرات ممکن، زبان به اعتراض می‌گشایند؛ بیم آن است که شنیدن این اخبار در عموم و حتی خواص به مرور تاثر کم‌تری بربیانگیزد.

 

نحوه مواجهه ما با ماجراهای بسیار دردناک این مساله را تایید می‌کند. ذهن انسان ابتدا دچار شوک شدید می‌شود و غم و اندوه و اعتراض خود را بروز می‌دهد. اما در فاز دوم، رنج ذهنی ناشی از بی‌عدالتی و نبود منطق به حدی بالا می‌رود که فرد برای محافظت از روان خود دست به  «سرکوب عواطف» می‌زند.

 

در ادامه، فرد به ناظرِ منفعل نفرت و وحشت تبدیل می‌شود. بی‌حس می‌شود و اندک اندک می‌کوشد احساسات دردناکی را که او را شکنجه می‌کنند از خود دور کند. چرا که این احساسات تمام انرژی او را می‌بلعند. فرد وارد فاز بی‌حسی می‌شود و این خطری‌است که جامعه ما را تهدید می‌کند. چشم پوشی از رنج‌هایمان از ما ملت بهتری نمی‌سازد و بی‌تفاوتی اگر چه یک سپر محافظتی موقت باشد، اما بزرگ‌ترین خشونت است.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات