تاریخ انتشار : دوشنبه 9 آبان 1401 - 12:46
کد خبر : 16155

کوثر شیخ نجدی

درباره ساتیاگراهای وطنی؛ جنبش بی‌خشونت از خانه راه می‌افتد یا خیابان؟

درباره ساتیاگراهای وطنی؛ جنبش بی‌خشونت از خانه راه می‌افتد یا خیابان؟

حق‌خواهی بدون خشونت یا ساتیاگراها (پیگیری حقیقت) در دنیا بارها جواب خودش را پس داده است. به عنوان مثال گاندی با همین جنبش مدنی موفق شد سلطه بریتانیا بر هندوستان را محدود کند.‌ البته باید اضافه کرد ملت‌ها هرگز نمی‌توانند از نسخه یکدیگر برای اموری مانند توسعه یا مبارزه استفاده کنند و باید به فراخور

حق‌خواهی بدون خشونت یا ساتیاگراها (پیگیری حقیقت) در دنیا بارها جواب خودش را پس داده است. به عنوان مثال گاندی با همین جنبش مدنی موفق شد سلطه بریتانیا بر هندوستان را محدود کند.‌ البته باید اضافه کرد ملت‌ها هرگز نمی‌توانند از نسخه یکدیگر برای اموری مانند توسعه یا مبارزه استفاده کنند و باید به فراخور فرهنگ و تاریخ و حتی تجربیات روزمره مسیر ملی مختص خود را بیابند؛  امروز در ایران با چند مساله مواجهیم.

 

گاندی با یک نیروی خارجی مواجه بود و به همین خاطر همراه کردن مردم فقیر و توجیه‌ آن‌ها، دست کم به لحاظ برانگیختن ملی‌گرایی و وطن پرستی، آسان‌تر بود. اما ما امروز  با یک حکومت اقتدارگرا مواجهیم که جمعیت زیادی به دلایل مختلف هنوز آن را باور دارند و ابزارهای اعمال قدرت نیز همچنان که «موریس دوورژه» جامعه‌شناس سیاسی معاصر بیان می‌دارد به صورت غالب دست حکومت‌ها و به تبع حامیانش است. در این حالت رویارویی ایرانی – ایرانی مساله را پیچیده خواهد کرد ( هرچند این مقابله می‌تواند در نقاطی به نفع تحرک اجتماعی شود، اما برآیند آن منفی است)

 

سویه دیگر ماجرا را باید از چشم باورمندان به نظام سیاسی دید و سلسله مراتب انسانی که این نظام را شکل داده است. از این منظر تعدادی اغتشاشگر که از سرویس‌های بیگانه پول گرفته‌اند تا ام القرای جهان اسلام و محور مقاومت منطقه را ناامن کنند نماینده اعتراضات و مطالبات موجود در توده‌ها نیستند و همین نگرش باعث رادیکال‌ترین برخوردها در سطح خیابان می‌شود.

 

حاکمیت هنوز می‌تواند با به کارگیری ابزارهای ایدئولوژیک، برانگیختن احساسات مذهبی یا تمرکز بر احساس ناامنی و تهدیدات خارجی، بخش‌هایی از جامعه  را با خود همراه کند. بخش‌هایی میانی، که منفعل و گیج‌اند و با وجود درک فشارهای اقتصادی و کاستی‌های فاحش موجود، همچنان با حرکت‌های اعتراضی همسو نمی‌شوند و به همین خاطر «تحرک بدون خشونت» که بیش از هر چیز نیازمند جمعیت است، عقیم می‌ماند.

 

 

‌مردمی که در حال اعتراضِ به دور از خشونتند به دلیل اینکه اعتراض به خشونت کشیده می‌شود علاوه بر این که ممکن است مضروب یا حتی کشته شوند در معرض دستگیری، پرونده سازی و … قرار دارند و همه این‌ها یعنی سازوکار حق‌خواهی در عمل وجود ندارد هر چند در قانون اساسی به صراحت درباره آن سخن گفته است.

 

حق‌خواهی بدون خشونت، نیازمند طراحی خلاقانه و متناسب با شرایط و کنشگری هوشمندانه است. راه‌های زیادی برای آن وجود دارد. از فعالیت تشکل‌های کارگری و کارمندی گرفته تا تجمعات سکوت و … .همه‌ی اینها نیازمند طراحی، تبلیغ و توجیه است. اینجا است که باز هم باید روی مشکل قدیمی نبود احزاب کارآمد و مستقل انگشت گذاشت.

 

بسیاری از معترضانِ بریده از اصلاح‌طلب و اصولگرا و اعتدالی و … می‌گویند احزاب موجود فقط چند نام و دستگاه بی‌کارکردند که هنوز بند ناف عاطفی و اقتصادی‌شان به کانون قدرت قطع نشده است. چه کسی باید مشخص کند کجا و به چه شیوه‌ای مبارزه مدنی انجام شود؟ اگر خشونت پیش آمد چه باید کرد و …

 

مبانی نظری جنبش خشونت‌پرهیز در خیابان طراحی نمی‌شوند. بلکه نیازمند مغزهای متفکر، جسور و خلاقی است که اتفاقا در خانه نشسته‌اند، فکر می‌کنند‌، می‌نویسند و تجربیات میدانی را برای بازتولید مسیرهای جدید و کارآمد آنالیز می‌کنند. افرادی که از سوی مردم دارای اعتبار عقلی هستند. به این معنا که مردم می‌توانند روی فهم، عقلانیت، خیرخواهی و صداقتشان تا حد زیادی حساب کنند و ما امروز در این زمینه ضعف داریم.

 

تمام این ضعف‌ها باعث می‌شوند؛ حتی اگر نیت کنیم جنبش بدون خشونت داشته باشیم، در عمل به خشونت آلوده می‌شویم. در واقع همه چیز حسی، نامنظم و تکانشی رخ می‌دهد.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات