سهشنبه ۶ آبان ۱۳۷۶
نخست وزیر لبنان، آقاى رفیقحریرى، همراه شش وزیرش آمدند. ملاقات گرمى بود. وضع لبنان را و مشکلات سیاسى و امنیتى و اقتصادىشان را و انتظار کمک از ایران را و تفاهم نامهها را گفت و از نتایج مذاکراتش اظهار رضایت کرد. من هم از مشکلات لبنان، به خاطر تجاوزات اسراییل اظهار تأسفک ردم و براى همکارى در رفع مشکلات، اظهارآمادگى نمودم. تقاضاى مذاکره خصوصى کرد. گفت خواستار خرید نفت از ایران براى مدت ده سال با تخفیف و مهلت است؛ سالیانه حدود یک میلیارد دلار. سلام امیرعبدالله و سلطان سلمان از امرای سعودى را ابلاغ کرد و گفت آمریکاییها هم مایل به رفع اختلافات با ایراناند.
آقاى منصور واعظى، مسئول فرهنگسراهاى شهردارى تهران آمد. گزارشى را از کیفیت شکلگرفتن سازمان فرهنگی هنری به دستور رهبرى و انتزاع اداره امور فرهنگى از شهردارى تهران را داد و از عدم همکارى شهردار تهران، شکایت نمود.
آقاى سیدکاظم میرولد، رییس دیوان محاسبات آمد. گزارشى از عملکرد و کمبود نیرو و جذب داد و از سوءعملکرد گذشتگان گفت که به بهانههاى واهى براى اکثر مدیران، پرونده تخلف درست کردهاند و تبلیغات منفى داشتهاند. گفت خودش حتى حاضر به مصاحبه هم نشده و بسیارى از پروندههاى واهى را اصلاح کرده است. اهمیت تفریغ بودجه را گفت و پیشنهادهایى در جهت تقویت مدیران داشت و از خدمات دوران مسئولیت من، به عنوان گامهاى شجاعانه تاریخى یاد کرد. آدم خوب و معتدلى است.
اخوى محمد معاون اجرایی رییسجمهور آمد و گفت مدیران وزارت اطلاعات مىگویند دو هفتهاى است که عوامل سرویس آمریکا [CIA] با نمایندگىهاى ما تماس مىگیرند؛ با تحبیب و تهدید.
عصر آقاى غلامحسین بلندیان، معاون امنیتى وزیر کشور آمد. گزارشى از مشکلات فراوان ادارى و امنیتى داد که در اثر نبودن ناجا در اختیار وزیرکشور پیشآمده و اعلان خطرکرد. پیشنهادهایى براى حل مشکل داشت.
آقاى حسن شفتى آمد. از نحوه عزل خویش گله داشت و براى شغل جدید -که چند وزارتخانه او را دعوتکردهاند- مشورتکرد. قرآنى آورد، از طرف حکام سعودى که براى من هدیه فرستاده بودند.
آقاى سیدمحسن یحیوى نماینده تهران آمد و خواست که براى اجراى فکر اسکان نیروهاى ایثارگر درکنار مرزها، پیگیرى کنم و از خدمات من قدردانى کرد.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۶
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1