تاریخ انتشار : شنبه 5 فروردین 1402 - 15:07
کد خبر : 17765

تاملی در یک راهکار تحقیرآمیز برای تصادفات جاده‌ای

تاملی در یک راهکار تحقیرآمیز برای تصادفات جاده‌ای
از منظر روانشناسی اجتماعی، نیاز ما برای داشتن «احساس رضایتمندی از خود» انگیزه‌ای اصلی در برداشت ما از یک موقعیت است

اگر مردم جهان اول بشنوند «سیدمصطفی میرسلیم» نماینده تهران و عضو مجمع تشخیص، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ و نامزد نخست وزیری چند دهه پیش که مدت‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد را در دست داشته، راهکارش برای کاهش تلفات جاده‌ای در نوروز، سهمیه‌بندی بنزین است، احتمالا تصور می‌کنند ایران کشوری فاقد نفت و گاز و به لحاظ منابع طبیعی فقیر است. علاوه بر آن مردم ایران فرهنگ رانندگی ندارند و آموزش‌پذیر نیستند، و تنها راه مراقبت از آنها برای اینکه در جاده‌ها یکدیگر را نکشند جبر و جیره‌بندی است!

 

 

اما چه‌چیز سبب می‌شود عده‌ای این تحقیر بزرگ را تاب بیاورند و دم نزنند؟ چه کسانی به امثال میرسلیم رای می‌دهند و به جای یافتن ریشه‌ی معضلات، مدام در صدد دفاع تمام قد از عملکرد‌ها و راهکارهای سطحی و تحقیرآمیز اینگونه افرادند؟ آیا ناکارآمدی و سیاست‌های غلط این چند دهه را نمی‌بینند؟ آیا اطلاع ندارند سطح ایمنی ماشین‌های روز دنیا چنان افزایش یافته که در سرعت‌های متداول نه مچاله می‌شوند و نه چنین تلفات بالایی از مرگ و نقص عضو دارند؟ آیا نمی‌دانند که ما در ایران این ارابه‌های مرگ را به چندین برابر ارزش واقعی‌شان می‌خریم و تازه برای خریدشان صف می‌کشیم و ثبت نام می‌کنیم و پیش پرداخت می‌دهیم، چون زندگی در دنیای امروز بدون وسایل نقلیه امکان‌پذیر نیست. آیا فهمیدنش دشوار است که به دلیل خودتحریمی سال‌ها است راه‌ها و جاده‌ها نوسازی و بهینه نشده‌اند و استاندارد نیست؟

 

چه چیز باعث می‌شود عده‌ای چشم بر بی‌کفایتی‌های عظیمی که در تمامی عرصه‌ها مشهود است ببندند و از آن دفاع کنند؟ نمی‌توانم این مساله را به بهره‌ی هوشی پایین، عدم دسترسی به فضای مجازی، کتاب، اخبار و دستاوردهای دیگر کشورها ربط دهم یا نتیجه بگیرم ایمان به خدا، تقوا و عمل صالح می‌تواند چیزی از بشر بسازد که پدیده‌ی روشنِ افول اقتصادی کشوری چون ایران را درک نکرده یا در مورد دلایل آن ساده‌سازی و فرافکنی کند. این وارونه‌سازی حقیقت از کجا می‌آید؟

 

«مونگیکی» یک گروه قومی و مذهبی در کنیا است که به گفته خودشان علیه ظلم‌های دولت کنیا مبارزه می‌کنند. هدفشان دوری کردن از تمام چیزهای منسوب به غرب و تعهد به فرهنگ کهن آفریقایی است. اما در واقع به فعالیت تبهکارانه، اخاذی از دیگران و کشتار مخالفان مبادرت دارند. این گروه، اعضا خود را از پسربچه‌های فقیر انتخاب کرده و بخش‌های زیادی از کشور کنیا را در اختیار دارد. اما جالب، روش عضوگیری این گروه است که شامل سوگند خوردن و حمام کردن با مخلوط ادرار، خون بز و سیرابی است. این‌گونه عضوگیری‌های تحقیرآمیز در بیشتر انجمن‌های برادری دیده می‌شود؛ مراسمی شامل کتک خوردن‌های شدید، قتل و کشتار کودکان یا مخالفان، تجاوز و یا قربانی کردن اعضا خانواده برای نشان دادن وفاداری.

 

 

اغلب افراد بعد از عضویت در این گروه‌ها علی‌رغم بینش و آگاهی نسبت به اعمال غلط، ناخرسند‌کننده و غیرانسانی، تا پای جان به گروه وفادار می‌مانند. اما چرا؟

 

از منظر روانشناسی اجتماعی، نیاز ما برای داشتن «احساس رضایتمندی از خود» انگیزه‌ای اصلی در برداشت ما از یک موقعیت است. ما حقایق جهان را به گونه‌ای تفسیر و حتی تحریف می‌کنیم که در نهایت خودمان را خوب و شایسته ارزیابی کنیم. نتیجه‌ی یک تحقیق نشان می‌دهد هرچه آزمودنی‌ها روال ناخوشایند‌تری را برای عضویت در یک گروه طی کنند، احساس تعلق و وفاداری بیشتری به گروه خواهند داشت. حتی اگر اعضا گروه دقیقا همان افرادی باشند که با آنها رفتار ناشایست داشته‌اند. لذا به طرزی باورنکردنی با انسان‌هایی مواجه می‌شویم که چیزهایی را ترجیح می‌دهند که به خاطرشان به زحمت و دردسر افتاده‌اند. در حقیقت افراد می‌خواهند از احساس حماقت شان فرار کنند، پس سعی می‌کنند تصمیم خود را به روش‌های مختلف توجیه کرده و نقاط قوت را به شکلی غیرواقعی بزرگنمایی کنند.

 

فرقی نمی‌کند که این انتخاب احمقانه مربوط به یک گروه مخوف تبهکاری باشد یا یک رشته‌ی تحصیلی، یک حکومت شعارزده تمامیت‌خواه یا یک عشق آتشین. افراد تمایل ندارند احساس کنند سال‌های عمر و جوانی، پول و امکانات، امیدها و آرزوها و عواطفی که خرج شده، همه حاصل نوعی حماقت، نادانی یا کم‌دانی بوده‌ و ضرورت نداشته‌ است. پذیرش این مساله احساس نیاز به عزت نفس و شایستگی‌شان را خدشه‌دار می‌کند. پس ترجیح می‌دهند به «برداشت» یا تفسیر غلط از دنیا ادامه دهند تا اینکه به اشتباهات، ضعف‌ها و انتخاب‌های آسیب‌رسان‌شان اقرار کنند.

 

شاید یکی از مهمترین چیزهایی که باید به کودکان آموزش داده شود، شجاعت اقرار به خطا و اشتباه است. ما مرد یا زنی نمی‌خواهیم که حرفش یکی باشد. ما انسانی را با یک پکیج عقیدتی، که هرگز درباره‌اش تجدید نظر نخواهد کرد، نمی‌خواهیم. ما فرزندانی می‌خواهیم که اشتباه می‌کنند و آغوش‌مان وقتی گشوده‌تر است که از انتخاب‌های نامناسب‌شان بازمی‌گردند.

 

دکتر کوثر شیخ نجدی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات