دو انقلاب و یک طبقهی رو به انقراض
یکی از سادهترین تعاریف از طبقه متوسط اقشاری است که قادر به تامین اولویتهای اولیه زندگی یعنی خوراک و پوشاک و سرپناه بوده و به منابعی برای اولویتهای ثانویه در زمینه آموزش، تفریحات، برنامهریزی برای آتیه خود و فرزندان دسترسی دارند. در توصیفی از طبقه متوسط در جامعه ایرانی گفته میشود در ادوار مختلف
یکی از سادهترین تعاریف از طبقه متوسط اقشاری است که قادر به تامین اولویتهای اولیه زندگی یعنی خوراک و پوشاک و سرپناه بوده و به منابعی برای اولویتهای ثانویه در زمینه آموزش، تفریحات، برنامهریزی برای آتیه خود و فرزندان دسترسی دارند.
در توصیفی از طبقه متوسط در جامعه ایرانی گفته میشود در ادوار مختلف تاریخی میان دو طبقه دارا و ندار، طبقهای وجود داشته که همواره ارزشهای متعالی جامعه را حمل میکرده و منشا تحولات زیربنایی بوده است. به همین دلیل نیز تحولات رخ داده در ایران همواره رنگ و بوی طبقاتی داشته است.
به گزارش ایران مامن، در یکی از پرفشارترین دهههای تاریخ معاصر بر معیشت مردم و زندگی خانوارها، اهالی اقتصاد و جامعهشناسی هشدار میدهند اقشار حاضر در طبقه متوسط در حال فروغلتیدن به اعماق فقرند و برای آسیبپذیرهای جامعه هم واقعا کار به تامین نان کشیده است.
«آرمان ملی» روز سهشنبه در گزارشی با عنوان «لااقل با “قیمت نان” بازی نشود» درباره این مساله نوشت: با افزایش قیمت خرید تضمینی گندم با وجود آنکه آرد همواره از یارانه دولت برخوردار بوده، اما افزایش شکاف قیمت تمام شده آرد با قیمت یارانهای و البته تاثیر رشد هزینههای سایر مولفههای تولید نان احتمالا فشار یارانهای دولت را مجبور خواهد کرد تا به افزایش قیمت قوت لایموت تن دهد.
و اما فرارسیدن ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بهانهای شد تا روزنامه «اعتماد» به بررسی شرایط طبقاتی جامعه ایرانی و پیامدهای دو انقلاب معاصر بر طبقه متوسط بپردازد. به نوشته این روزنامه در انقلاب مشروطه، طبقه متوسط جامعه با همراهی طبقه مسلط و حاکم (ملاکان، صنعتگران و…) دست به انقلاب زدند. در انقلاب سال۵۷ نیز طبقه متوسط با همراهی طبقههای محروم جامعه، دگرگونی عظیمی را در ابعاد و زوایای گوناگون ایجاد کردند. در واقع نقطه مشترک هر دو تحول (مشروطه و انقلاب اسلامی) حضور طبقه متوسط است که جرقه دگرگونیهای عظیم سیاسی، اجتماعی و… را میزنند.
در ادامه این تحلیل آمده است: وقتی کشوری با چنین طبقه متوسط قدرتمندی روبهرو است که در کمتر از یک قرن میتواند، دو دگرگونی عظیم سیاسی و اجتماعی ایجاد کند، هر تحول و تغییری در طبقه متوسط سرنوشت جامعه ایرانی را نیز دچار تغییر میسازد. به همین دلیل است که پس از انقلاب – برای اینکه انقلاب اسلامی با تکانههای تازه مواجه نشود- تلاش شده تا طبقه متوسط دستکاری شده، با فشار مواجه شود یا در خوشبینانهترین حالت مورد بیتوجهی قرار بگیرد. این رویکرد در تمام دولتهای پس از انقلاب، تجربه شده و هر دولتی این روند را تکرار کرده است.
طی این سالها رشد و عدالت بیشتر مورد توجه دولتها بوده است تا مفاهیمی چون دموکراسی، جامعه مدنی و توسعه پایدار. مساله رشد برای طبقات مسلط و برخوردار دارای اهمیت است و مقوله عدالت نیز به نفع طبقات محروم جامعه وارد گفتمان دولتها شده اما مسائلی چون دموکراسی، نظم، اخلاق، جامعه مدنی کمتر مورد توجه دولتها و اساسا نظام حکمرانی بوده است.
مباحثی چون تبعات تحریم، ضرورت انباشت ثروت، مقوله ازدیاد جمعیت و… که در دوران جدید مطرح شده، هزینه جامعه را بالاتر برده است. تصمیمسازان و مسوولان جامعه وقتی با کاهش منابع موجود روبهرو شدند در یک حرکت انتحاری، مطالبات طبقه متوسط را کاملا کنار گذاشتهاند و منابع موجود را به نفع طبقات دارا و فقیر جامعه گسیل کردند. در واقع این توزیع ثروت از یک طرف به نفع طبقات دارا و از سوی دیگر در راستای خواستههای طبقات محروم با این هدف صورت گرفته است که از گسترش نارضایتیهای طبقات محروم جلوگیری کنند. مدیران جامعه ظاهرا به دنبال آن هستند که از یک طرف رضایت توده را جلب کنند و از سوی دیگر، مشکلات امنیتی و اجتماعی احتمالی آینده را به تاخیر بیندازند. در این میان کمتر به نیازهای مدنی، حزبی و زیست جامعه متوسط توجه شده است. در کنار این بیتوجهیها، مشکلات تحریمی، گسترش فقر و کاهش درآمد سرانه باعث نحیفتر شدن طبقه متوسط شده است. در واقع طبقه متوسط از هر طرف تحت فشار قرار گرفته و دچار هجمههای پیاپی شده به گونهای که احساس میکند حیاتش در خطر قرار گرفته است.
وقتی طبقه متوسط، دامنه اثرگذاری خود را از دست میدهد و از حیز انتفاع خارج میشود، تعارضات طبقاتی فزایندهای ایجاد میشود که آینده جامعه را به مخاطره میاندازد. این طبقه متوسط است که حافظ دموکراسی، نظم و اخلاق است. نحیف شدن طبقه متوسط باعث میشود، همه ارزشهای متعالی جامعه در مسیر اضمحلال قرار بگیرد و ارتباط طبقه الیت جامعه با طبقات محروم جامعه قطع بشود. با کوچک شدن طبقه متوسط، حساسیتهای اخلاقی، فرهنگ، فعالیتهای مدنی، دموکراسیخواهی و…کاهش پیدا میکند و جامعه دیگر دغدغهای برای رشد فرهنگی و اخلاقی ندارد. به عبارت روشنتر، چنین جامعهای دچار میرایی میشود و زایش خود را از دست میدهد.
در جامعه امروز ایرانی، جدای از مشکلات ریشهای چون فقر، نداری، بیکاری و سایر آسیبهای اجتماعی، یک معضل بنیادین وجود دارد که عدم توجه به آن چشمانداز آینده این کشور را تیره و تار میسازد . اینکه اخلاق در جامعه ایرانی بسیار به حاشیه رانده شده، بسیار خطرناک است. این بیاخلاقیها را نه تنها در حوزههای سیاسی، جناحی و مدیریتی جامعه میتوان مشاهده کرد، بلکه در فضای عمومی کشور و مناسبات عادی مردم کوچه و بازار نیز به عینه پیداست.
در شرایط فعلی طبقه متوسط بیشتر به دنبال آن است که خود را حفظ کند.این طبقه اثرگذار بیشتر از آنکه به فکر همسایه و همشهری و هموطن خود باشد به فکر صیانت از خود است. کمتر فرصت پیدا میکند تا یک بیان بلند موسیقایی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. وقتی مساله طبقه متوسط حفظ خود شد، دیگر حلقه پیوندی در جامعه وجود ندارد که ارزشهای متعالی را از طبقه متفکر و اندیشمند جامعه کسب و آن را به طبقات پایینی جامعه منتقل کند.
ماحصل این رخدادها در بلندمدت، آن است که طبقه پایینی جامعه، مهیای رویارویی با طبقات برخوردار جامعه میشود. مدتی قبل در خبرهای صداوسیما، فردی دستگیر شده بود که ظاهرا بدون هیچ دلیلی، خودروهای گرانقیمت و چند میلیاردی افراد در مناطق شمالی شهر را به آتش میکشید. زمانی که گزارشگر از این فرد سوال کرد چرا دست به این بزه زده است، گفت که میخواسته ناراحتی و خشم خود را نسبت به طبقه ثروتمند و قشر مسلط نمایان کند و بهزعم خود انتقام بگیرد. شما تصور کنید اگر این رویکرد در سایر شوون جامعه گسترش پیدا کند، چه تبعاتی ممکن است ایجاد شود؟ در این صورت با یک جامعه آشوبزده، خشمگین، ناراحت و… مواجه خواهیم شد که رستگاری خود را در انتقام میبیند. به طور کلی در صورتی که فشارهای موجود برای حذف طبقه متوسط تداوم داشته باشد، دیوار فرهنگی ریشهداری که طی سالها میان طبقات مسلط جامعه و اقشار محروم جامعه ایجاد شده بود، فرو خواهد ریخت. در این هنگامه است که باید منتظر حوادث تلخی در جامعه باشیم که خسارات برآمده از آن متوجه همه ایرانیان خواهد شد.
برچسب ها :آزادی ، آسیب اجتماعی ، اجتماع ، اخلاق ، اقتصاد ، انقلاب اسلامی ، انقلاب مشروطه ، ایران مامن ، تحریم ، جامعه ، جامعه شناسی ، خانواده ، دارا ، دموکراسی ، دولت ، رفاه ، شکاف طبقاتی ، طبقه متوسطه ، عدالت ، فقر ، معیشت ، نان ، ندار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0