از تجمع پاساژی تا خودنمایی خیابانی
دانشآموزان دهه هفتادی و هشتادی که هجدهم خرداد ۹۵ به دنبال یک قرار تلگرامی روبروی پاساژ کورش در غرب پایتخت جمع شدند و فیلمهایشان و تصاویر درگیریهای مربوط به تجمع، فضای مجازی را پر کرد رسانهها نوشتند: دهه هشتادیها نسل چموش و عجیبی هستند. آنها کارهایی میکنند که دههی شصتیهای پرمدعا با همهی سواد و
دانشآموزان دهه هفتادی و هشتادی که هجدهم خرداد ۹۵ به دنبال یک قرار تلگرامی روبروی پاساژ کورش در غرب پایتخت جمع شدند و فیلمهایشان و تصاویر درگیریهای مربوط به تجمع، فضای مجازی را پر کرد رسانهها نوشتند: دهه هشتادیها نسل چموش و عجیبی هستند. آنها کارهایی میکنند که دههی شصتیهای پرمدعا با همهی سواد و توانشان نتوانستهاند انجام بدهند. بچههای نسل جدید میتوانند با استفاده از دنیای مجازی و عجیبی که برای خودشان ساختهاند، یک میتینگ چند صد نفری برگزار کنند در حالی که ما دههی شصتیها هنوز نمیتوانیم سر یک قرار چهار نفرهی سینما به تفاهم برسیم.
با گذشت ۶ سال باز هم دهه هشتادیها، رفتار و مطالباتشان برای همه از رسانه تا مردم و حاکمان مهم شده است؛ این بار جرقه از یک میتینگ شروع نشده بلکه از نگاه بسیاری آغازگر ماجرا دعوای نسلی بر سر درگذشت یک دهه هفتادی بوده است؛ وقتی برای تذکر حجابش از سوی گشت ارشاد بازداشت شد.
سال ۹۵ که بزرگترین دهه هشتادیها، ۱۵ سالگی اش را جشن گرفته بود، گروهی از متولدان دههی هشتاد خورشیدی در چند گروه مجازی از جمله در شبکههای تلگرام و اینستاگرام با هم قرار گذاشتند تا بعد از پایان امتحانهایشان یک کار عجیب انجام بدهند؛ کاری که حالشان را خوب کند، عجیب و غریب باشد و تا به حال کسی آن را انجام نداده باشد. همان زمان نمونه قرارهای مجازی در دنیای واقعی و واکنش منفی گروهی از مسوولان را در آب بازی دختران و پسران در پارک آب و آتش تهران (مرداد ۱۳۹۰) دیده بودیم.
در میتینگ کوروش قرار بوده یک جمع شدن ساده در مجتمع تجاری کورش باشد و بعد هم برای گذراندن وقت به بوستانی در غرب تهران، جایی در نزدیکی مجتمع کورش بروند؛ یک میتینگ نوجوانانه و غیرسیاسی. این برنامه بدون اینکه واقعا یک میتینگ باشد یا هدف سیاسی خاصی داشته باشد، یک برچسب سیاسی و امنیتی به خودش گرفته بود: «میتینگ کورش»؛ تجریهای که چند روز بعد مشهدی های دهه هشتادی هم تکرارش کردند.
ابتدای تیرماه امسال خبر تجمع عدهای پسر و دختر نوجوان در پیست اسکیتی در شیراز به مناسبت روز جهانی اسکیت بورد باز هم مورد توجه بسیاری قرار گرفت و در ادامه «ایرنا» خبر داد: تعدادی از افراد بدون رعایت ملاحظات شرعی و موازین قانونی در پایان مراسم ورزشی اقدام به کشف حجاب کردند که روز پنجشنبه دوم تیرماه با هماهنگی دستگاه قضایی تعدادی از مسببان و عوامل مرتبط با این تجمع شناسایی و دستگیر شدند.
با گذشت کمتر از سه ماه از «تجمع مختلط شیراز»، ناآرامیهایی که از پایان شهریورماه تاکنون ادامه یافته باعث شده کمتر کسی وقایع شیراز را به یادآورد.
شهریور۱۴۰۱ حالا بزرگترین فرد دهه هشتادی ۲۱ ساله است با تکامل همان خصوصیات ۶ سال پیش و تجربه هنجارشکنی آب بازی پارک آب و آتش و میتینگ کوروش اما این بار هشتگزنی مربوط به درگذشت «مهسا امینی» است.
«مقصود فراستخواه» جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است که این نسل سیاست زندگی را میخواهد؛ اما بهدلیل عدم به رسمیت شناخته شدن به سویههای دیگری کشیده شده است. با این حال در بیان چنین مطالباتی دهه هشتادیها تنها نیستند، بلکه والدین آنها نیز به پروسه غمخواری برای این نسل وارد شدهاند. با همه این ها اما اعتراضات آنها وارد فاز جدیدی شده است.
روزنامه «اعتماد» درباره شان نوشته است: از یک طرف برخی افراد و جریانات با انتشار برخی برخوردهای خشن پلیس و لباس شخصیها و… به دنبال رسوب این طرز فکر در فضای عمومی هستند که سیاستگذاران حاضر به شنیدن صدای اعتراض مردم نیستند و از سوی دیگر نیز نهادهای رسمی و دولتی و رسانههای همسوی قرار دارند که با اشاره به برخی رفتارهای خشن در میان مردم اعلام میکنند که نمیتوانند نسبت به این تحرکات بیتفاوت باشند. تصاویری که این روزها در صدا و سیما، خبرگزاری فارس و تسنیم و بسیاری دیگر از رسانههای اصولگرا در خصوص آتش زدن بانکها، اتوبوسها، آمبولانس و… منتشر میشود در تلاش برای القای چنین طرز تفکری است.
این روایتها اما گاهی فرسنگها با هم فاصله دارند و انگار از دو جهان موازی و توسط نسلهای مختلف تعریف میشوند. در یک بخش از این معادله، مردم، جوانان و معترضان رخدادهای اخیر به خصوص منتقدان برخوردهای گشت ارشاد قرار گرفتهاند که خواستار تغییر، تحول و تغییر وضع موجود و بازخوانی دوباره مطالباتشان توسط سیاستگذاران هستند. مسولان میگویند خوراک فرهنگی ندادیم و یکدیگر را محکوم میکنند اما در سال های اخیر ما با سه نسل متفاوت مواجه بوده ایم: شصتی های جمع گرا و آرمان محور، هفتادی های تابوشکن و تغییر محور و هشتادی های فردگرا و خودمحور. دهه شصتی هایی که نه تنها خود، نام «نسل سوخته» بر خود می گذارند که ظاهراً بازتاب دید اجتماعی نیز، موید همین نگاه است. نسلی که آرمان های بزرگ داشت و آن ها را دنبال کرد، نسلی که با شعارهای بزرگ، ایدئال هایش را ساخت و با آن ها زندگی کرد و درنتیجه ی مواجهه ی آن همه ایده و آرمان با واقعیت، احساس شکست در او متولد شد و تنها او باقی ماند و نوستالژی هایش!
حالا این دهه شصتی برای خواهرها و برادرهای کوچکش تبدیل به درس عبرت! شده است و در ناخودآگاه جمعی نسل جدید، سبک زندگی آرمانی اش طرد می شود و راه جدید از «تغییر» آن ها می گذرد. آن هم نه تغییر جامعه و در سطح کلان، بلکه تغییر نگریستن ها وزندگی کردن ها، هدف ها و شیوه ها در سطح فردی وزندگی روزمره. این است که نسل بعدی کم کم شیوه ای متفاوت در پی می گیرد، واقع بین تر می شود، دایره ذهنی اش را کوچک تر می کند تا احتمال شکست را کاهش دهداین است که هم با حضورش در فضای مجازی و هم رفته رفته در محیط اجتماعی سعی می کند به آرامی خواسته ها و علایقش را دنبال کند و این گونه دیگران را به دیدن خود وادارد.
بنابراین سیر چندساله شاید با اغماض بتوان گفت، به آرامی رویکرد و تربیت سوسیال دهه شصتی به جهان بینی لیبرالی نسل هفتادی و هشتادی انجامیده است . حالا دهه هشتادی ها مانده اند با مسولان دهه ۲۰ و ۳۰ تا بلکه حلقه واسطی برای گفت وگو و سیاستگذاری پیدا کنند.
برچسب ها :آب بازی ، آب و آتش ، اسکیت ، اعتراض ، ایران مامن ، پاساژ کوروش ، تجمع شیراز ، جامعه شناسی ، جوان ، جوانان ، دهه شصتی ، دهه هشتادی ، دهه هفتادی ، رسانه ، زن ، زنان ، زومر ، شبکه اجتماعی ، شکاف نسلی ، طاهره کریمی طار ، مشهد ، مهسا امینی ، میتینگ کورش ، ناآرامی ، نسل زد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0