چینیها چرا به ما دهن کجی کردند؟
مشارکت «شی جین پینگ» در صدور بیانیههای ضدایرانی در پایتخت سعودی و نیز در میان رهبران کشورهای عربی، خشم آشکاری را حتی در میان رسانههای حامی روابط با چین برانگیخت تا جایی که برخی از «غلط شی با شیوخ» و «سادهلوحی» و «ضعف جغرافیای» رهبران پکن و گزینه حمایت از تایوان نوشتند. در ادامه
مشارکت «شی جین پینگ» در صدور بیانیههای ضدایرانی در پایتخت سعودی و نیز در میان رهبران کشورهای عربی، خشم آشکاری را حتی در میان رسانههای حامی روابط با چین برانگیخت تا جایی که برخی از «غلط شی با شیوخ» و «سادهلوحی» و «ضعف جغرافیای» رهبران پکن و گزینه حمایت از تایوان نوشتند.
در ادامه و در آستانه ورود معاون نخست وزیر چین به تهران، این رویکردها شاهد چرخشی ملموس بود. به عنوان مثال «کیهان» در مطلب امروزش نوشت: گسترش روابط چین و عربستان بیش از آن که چالشی برای ما باشد، چالشی راهبردی برای سیطره بلا منازع آمریکاست. چین در حال ورود به جایی است که همواره «حیاط خلوت، گاو شیرده و یکی از دو رکن سیاست دو ستونی آمریکا در منطقه» محسوب میشد.
صرفنظر از این تحلیلهای رسانهای که با ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک مطرح میشود این سوال مطرح است که چرا چین خواستار پرهیز تهران از مداخلات منطقهای و گفتوگو درباره سرنوشت جزایر سهگانه خلیج فارس شده است؟
در تحلیلی نزدیک به آنچه این روزها در رسانههای ایرانی منتشر میشود، «فارین پالیسی» از «پایان دوران تکهمسری» عربستان سخن گفته و نوشته فقط ایران است که باعث شده بند ریاض و کاخ سفید پاره نشود.
روزنامه رسمی حزب حاکم چین هم به نقل از کارشناسانش خاطرنشان کرده اتخاذ موضع مشترک چین و اعراب در مسئله جزایر سهگانه نشان داد محور چینی-عربی بر پایههای دائمیتری استوار است.
با این حساب اولین تحلیل درباره رویکردهای چین این است که پکن منافع روابط اقتصادی با اعراب را بر ایران ترجیح میدهد.
به نوشته «اکو ایران» با بستهتر شدن حلقه رژیم تحریمها علیه ایران، طی سالهای اخیر حجم روابط اقتصادی میان تهران- پکن از ۴۰ میلیارد دلار (۱۳۹۰ شمسی) به ۱۴.۸ میلیارد دلار (۱۴۰۰ شمسی) کاهش یافته است! با مشاهده این اعداد و ارقام میتوان فهمید که چرا چین سیاست سنتی «بیطرفی فعال» را تغییر داده و راضی به درج نام خود بر پای بیانیهای ضد ایرانی شده است.
بنابر آمار این رسانه، در سال ۲۰۲۱ حجم تجارت میان عربستان سعودی و چین ۸۷.۳ میلیارد دلار (معادل ۲۵ درصد روابط تجاری چین و جهان عرب) بوده است.
به گزارش ایران مامن، با این حال نگاهی به سیاستهای کلان چین و دیپلماسی اقتصادی این کشور یک اصل مهم را به ما مینمایاند و آن تنوعبخشی و توازن در مبادی مناسبات خارجی است؛ این یعنی چینیها با مهره ایران ممکن است با اعراب بازی کنند اما این مهره را حذف یا تخریب نمیکنند.
بر این اساس، برخی به این پرسش که چرا پکن به تهران دهانکجی کرده اینطور پاسخ میدهند که عدم توازن در سیاست نگاه به شرق یکی از دلایل مواضع چینیها بوده است.
در شرایط کنونی به نظر میرسد اولویتهای ایران به سمت حوزههای سیاسی-امنیتی-اقتصادی سوق یافته تا اهداف اقتصادی و همین موضوع ایران به سمت روسیه نزدیکتر ساخته تا چین.
در این زمینه، دولت آمریکا هفته گذشته مدعی شد: روسیه در قبال دریافت پهپادهای انتحاری از جمهوری اسلامی برای بهکارگیری در جنگ علیه اوکراین، در حال آماده شدن برای ارائه کمکهای نظامی پیشرفته به حکومت ایران از جمله سامانههای دفاع هوایی، بالگردها و جتهای جنگنده (سوخو۳۵) است.
اگر از سناریوی نگرانی چین از گسترش همکاریهای مسکو-پکن بگذریم میتوان گفت چینیها در حال محک زدن ایران هستند؛ سنجش واکنش ایران چند موضوع را برای چینیها مکشوف میسازد؛ اول اینکه ایران چقدر خود را نیازمند چین و فروش نفت به چشمبادامیها میبیند؟ اینکه تهران تا چه حد برجام و ارتباط با غرب را در چشماندازهای پیش رویش جدی میبیند؟ و اینکه از حساسیت و واکنشهای ایران و اعراب در راستای منافع بیشتر چگونه و چقدر میتوان استفاده کرد؟
برچسب ها :آمریکا ، اژدهای زرد ، اعراب ، اقتصاد ، ایران ، ایران مامن ، برجام ، پکن ، تحریم ، توافق هسته ای ، جمهوری اسلامی ، جنگ اوکراین ، جهان ، دیپلماسی ، روسیه ، سیاست ، سیاست خارجی ، مسکو ، نفت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0