امور تربیتی و چالش حجاب در جامعه

تربیت انسانی متاثر از محیط خانواده، زندگی و جغرافیا، مدرسه، محیط اجتماعی، محیط رفاقت و معاشرت و دوستان، وراثت، زمان و تاریخ است. برای بررسی هرگونه انحراف در تربیت اخلاقی در انسان ها باید تمامی عوامل فوق الذکر را بررسی کارشناسی و درصدبندی کرد و سهم هرکدام را مشخص ساخت و نهایتا برای آسیب شناسی چاره جویی کرد.

فلسفه قانون چه قانون الهی، چه قوانین تدوین شده بشری برای مهار هرگونه ناهنجاری در جامعه است اما نه به معنی اینکه تمام شرایط تحقق جرم و جنایت و ناهنجاری و… را به اسم آزادی مهیا کنیم، آن وقت انتظار داشته باشیم، قانون اثرگذاری خود را نشان دهد.

دقیقا بزرگترین سختی حکومت های دینی همین مسأله است که می‌خواهند بستر مناسب را برای اعتلای معنوی انسان ها مهیا و فراهم کنند تا انسان ها با اختیار آن ها را برگزینند نه اینکه فراهم کننده آلودگی ها و ناهنجاری ها در جامعه باشند.

ذکر این نکته ضروری است که انسان ها دارای غرایز حیوانی و فضایل الهی در وجود خود هستند؛ «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (آیه هشت سوره شمس) که کنترل و مهار و مراقبت از غرایز حیوانی یا رهاسازی و آزادسازی آن ها سبب بروز رفتارهای متناسب با حیوانات می‌شود؛ «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» (آیه ۱۷۹ از سوره اعراف) یعنی همین حتی اگر کسی مانند بلعم باعورا دارای علم اسم اعظم باشد.

با این مقدمه به بحث روز جامعه که حجاب و عفاف است بپردازیم؛ حفظ حجاب و رعایت الزامات پوشش یکی از پارامترهای حفظ امنیت اخلاقی در جامعه است و این مسأله آن قدر بدیهی است که قابل انکار نیست. در خصوص تامین امنیت هم آنچه مشهود است میزان تعرض و جسارت به زنان محجبه به مراتب کمتر از زمان با پوشش نامناسب است هرچند هدف سرقت و خشونت واقع شدن و … الزاما ارتباط با پوشش ندارد بلکه عوامل و علل متعدد دیگری را به دنبال دارد. وگرنه در فرانسه افزایش تعداد پلیس در مترو به خاطر افزایش سطح آزار زنان را شاهد هستیم یا در سایر کشورهای اروپایی آمار تعرضات جنسی را (هرچند تعریف تعرض جنسی آنجا با اینجا متفاوت است و خیره شدن و متلک پرانی و… را هم محسوب می‌کنند) ملاحظه می‌کنیم، در می یابیم که آزادی بی قید و شرط امنیت برای آنان نیاورده است.

از سویی وقتی به روند برهنگی در پوشش در کشورهای اروپایی نگاه بیاندازید مشاهده می‌کنید که مثلا در انگلیس دهه‌ها پیش از این زنان دارای پوشش کامل و حتی کارگران دارای روسری بودند که طی سال‌های بعد دچار چنین وضعیتی شده اند که رژه برهنگان و مسابقه دوچرخه سواری برهنگان برگزار می‌کنند به بهانه های مختلف؛ لذا سخنان شهید مطهری معطوف به این مسأله است که برهنگی نشانه تمدن نیست وگرنه حیوانات که ذاتا برهنه هستند متمدن ترین موجودات هستند.

از نظر بنده هم چنین انسان هایی که برهنگی را مجاز می دانند و از آن بهره می‌برند با حیوان هیچ فرقی ندارند و آن ها نمی‌توانند پشت اسامی دهان پر کن ماهیت خودشان را پنهان کنند.

نگاه کالای جنسی به زنان در تبلیغات و فیلم‌ها و صنعت پورن ومدل و… واقعیت دنیای امروز است که غیر قابل انکار است مگر آدم‌هایی که می خواهند نبینند و نفهمند که درمانی برای آنان نیست.

شما ملاحظه کنید در جشنواره های مختلف که برگزار می‌کنند چرا فقط زنان باید برهنه باشند و هرچه پوشش برهنه تر جذاب تر و مورد توجه تر هستند تا جاییکه اندام‌های های خود را مقابل دوربین در حالات مختلف قرار می‌دهند تا عکس‌هایی متعدد بگیرند و… ولی پوشش مردان بسیار رسمی و کت و شلوار و…چرا؟! این یعنی اجازه به شخصیت زنان و آزادی آنان؟

از سویی به تعبیر شهید بهشتی نوع پوشش افراد با دیگران حرف می‌زند و چه بخواهیم چه نخواهیم معرفی از شخصیت ما منظور می‌شود و نمی‌توان از قضاوت های درست یا غلط دیگران از نحوه پوشش ما جلوگیری کرد.

انسان ها دارای جاذبه و دافعه هستند و اتفاقا انسان هایی که فاقد این دو عنصر هستند از نظر روانشناسی بیمار محسوب می‌شوند. از سوی دیگر، نمی‌توان به انسانی که زیبایی را می‌بیند و لذت می‌برد گفت تو بیماری اما به انسانی که زیبایی را می‌بیند و احساسی ندارد سالم خطاب کرد. در این خصوص باید به روانشناسان و روانپزشکان مراجعه کنند تا نظر آنان در این رابطه را جویا شوند.

از طرفی چون انسان فاقد غریزه نداریم اما انسان‌های کنترل کننده غریزه داریم لذا امواج قوی منفی حتما انسان‌های داری غریزه کنترل نشده را گرفتار خواهد کرد و ایجاد پرونده‌های قضایی متعدد از خیانت ها و ارتباطات غیر متعارف در متاهلین و طلاق‌های  ناشی از ارتباطات جنسی موید این نکته است.

هرچند معتقدم  در  این گونه موارد مردان باید بیشتر مراقبت و کنترل داشته باشند اما از حیله و عشوه های زنانه نیز باید هر لحظه به خدا پناه برد که به نظرم هر دو جنس در بروز ناهنجاری اخلاقی مقصر هستند. در این زمینه رعایت عفاف و حجاب و حریم اخلاقی جامعه مانع از افسار گسیختگی افراد بیمار می‌شود.

آن چه از آن به عنوان آزادی زنان نام می‌برند که خلاصه در بدن نمایی و آزادی پوشش به هر نحو و… می دانند همان باتلاقی است که اروپا و غرب در آن دست و پا می‌زنند. البته در همین ایام شاهد هستیم عده‌ای به بهانه آزادی و… با چه سر و شکلی  در جامعه ظاهر می‌شوند که نشان از آن می‌دهد ما در آزادی مانند سایر مقولات دیگر هم نیازمند آموزش و فرهنگ برخورداری از آن هستیم.

در همین پیوند و به عنوان مثال متاسفانه در حال حاضر در بروز پدیده فحاشی جنسی آن هم توسط نوجوانان و جوانان به خصوص دانشجویان و بدتر از آن توسط دانشجویان دختر که در حوادث سال گذشته در محیط های دانشگاهی شاهد بودیم، صاحبنظران بدون بررسی  و به منظور توجیه و تطهیر این رفتارهای ناهنجار صرفا پیکان اتهام را متوجه حکومت و…کردند و آنان را در بروز این بی فرهنگی مقصر دانستند. مسلم سیستم آموزشی و تربیتی ما دچار اشکال و ایراد بوده که چنین خروجی حاصل شده اما همه تقصیرها متوجه سیستم  نیست. وقتی بیش از ۱۰۰۰ نفر با تقلب وارد رشته های عالی  دانشگاهی می شوند انتظاری از خروجی اخلاقی از این آدم‌ها نباید داشته باشیم.

به نظرم لازم و ضروری است سهم همه این عوامل متأثر بر تربیت که در ابتدای مطالب عنوان شد ، مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد تا بتوان قضاوتی منصفانه ارائه داشت وگرنه ساده ترین راه حل انگشت اتهام به سمت همدیگر نشانه رفتن و بی نتیجه ماندن و کور ماندن ماجرا است و این دور باطل ادامه خواهد یافت.

این که در حال حاضر با شعار ملی گرایی و ایران باستانی و… به منزله مقابله با اسلامی گرایی خواهان اعطای آزادی بی حد و حصر در زمینه حدود شرعی در جامعه هستند، بهتر است به سوابق این مسأله در تاریخ باستان گذری داشته باشند که متوجه خواهند شد نحوه پوشش در چه جایگاه و منزلتی قرار داشته است و از موضع‌گیری شعاری و هیجانی پرهیز خواهند کرد.

نکته مهم و پایانی اینکه جایگاه حجاب و پوشش در زنان ایران باستان قبل از اسلام است که برخلاف کشورهای غربی و شرقی هیچ گاه متمایل به برهنگی نبوده و آنقدر محکم و استوار بوده‌اند که به تعبیر شهید مطهری با ورود اسلام به ایران، حجاب اسلامی از آن متأثر شد.

از این رو به نظر می‌رسد در بحث ترویج فرهنگ عفاف و حجاب ما ضمن تبیین آگاهانه موضوع برای جوانان و نوجوانان، نیازمند بررسی کارشناسی شده در بروز رفتارهای ناهنجار از سوی عده محدودی از این طیف در جامعه باشیم و راهکارهای سالم سازی محیط جامعه از رفتارهای ناهنجار را ارایه دهیم.

* نوشتارهای ستون مداد مشکی صرفا دربردارنده نظرات نویسنده است و به واسطه تنوع آرا و دیدگاه‌ها انتشار می‌یابد