رسانههای امروز؛ از خبر تا تفسیر
در نظامهای دموکراتیک، رسانه مَفصل ارتباطی میان نخبگان جامعه و شهروندان است. «هارولد لاسول» متخصص علوم سیاسی و از جمله محققانی است که به وظایف و کارکردهای اجتماعی رسانه پرداخته است. لاسول سه نقش متمایز و تفکیک شده برای رسانه قایل است. الف) نقش نظارت بر محیط یا همان تولید خبر. ب) نقش همبستگی اجتماعی یا هدایت و راهنمایی. ج) نقش آموزشی یا میراثداری فرهنگ.
رسانه موظف است با تولید اخبار و اطلاعات، افراد جامعه را با محیط زندگی خود آشنا کند تا بتوانند عکسالعملهای متناسب برای انطباق با آن را اتخاذ کنند. امروزه با حضور انواع شبکههای خبری مجازی و اقبال عمومی به دسترسی فست فودی به اطلاعات، نه تنها نقش خبری رسانههای معتبر کمرنگ نشده بلکه ضرورت دسترسی عموم به منابع خبری «قابل اعتماد» بر اهمیت آنها افزوده است؛ درست در مقابل شبکههایی که شایعه میپراکنند یا تعمدا بخشی از خبر را در راستای اهداف خاصی منتشر نمیکنند تا برداشت افراد را دچار انحراف مطلوب یک جریان خاص کنند و در نهایت سبب آشفتگی ذهنی افراد میشوند.
در این شرایط «نقش تفسیری» یک رسانه کمک بزرگی به حفظ و هدایت ارزشهای جامعه میکند. «برنارد کوهن» استاد تاریخ علم در دانشگاه هاروارد میگوید: «مطبوعات ممکن است در مورد اینکه مردم به چه فکر کنند موفق نباشند، اما آنها قطعا درگفتن این نکته که مردم راجع به چه فکر کنند، موفق هستند.» به عبارت دیگر رسانهها از طریق تفسیر و تحلیل اخبار میتوانند توجه مردم را به مسائل و موضوعات معینی معطوف کنند و یا سبب چشمپوشی عموم نسبت به یک خبر شوند. نورافکن دست خبرنگارانی است که به برخی اخبار معنای بیشتری میدهند.
ارزشِ تفاسیر در این است که آرای متفاوت و متناقضی را در بر بگیرند، چرا که کاوش و تامل در یک رویداد همواره با ظنها یا یقینها درهم میآمیزد و به همین دلیل «تفسیر» یکی از «اشکال انعکاس آگاهیهای اجتماعی» است. تفسیر نیازمند استدلالهای عقلانی و گفتگوی انتقادی است و در اثر همین تضارب افکار و عقاید است که نظام گفتمانی بسط مییابد.
جنبش تفسیرنویسی از اواخر قرن ۱۸ آغاز شد و تا پیش از آن روزنامهنگاری صرفا شامل انتشار اخباری خشک و بیروح درباره وقایع روزمره بود. روزنامهنگاری قبل از وقوع انقلابهای دموکراتیک در غرب به «دورهی استبدادی» موسوم است که زبان تبلیغاتی حکومتهای خودکامه وقت محسوب میشد و لذا این شیوه همواره از سوی نخبگان اجتماعی و فکری نکوهش میشده است.
پس از وقوع انقلابهای دموکراتیک، «تفسیر» وارد مطبوعات شد و افراد گوناگون با شوق فراوان برای دستیابی به آرمانهای سیاسی خویش دست به تشریح و تفسیر وقایع و موضوعات اجتماعی زدند. همچنین نقش مطبوعات در استدلال عقلایی و مباحثه انتقادی سبب شد مطبوعات به عنوان «رکن چهارم دموکراسی» شناخته شوند.
در ایران نیز نخستین روزنامهها در دورهی سلطنت قاجار فاقد تفاسیر انتقادی و مقالات سیاسی بودند. اما در جنبش مشروطه افرادی چون «میرزا ملکم خان» و «زین العابدین مراغهای» به گفتمان مشروطه حیات بخشیدند. هرچند پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و قتل روزنامهنگاران آزادیخواه و بعد جنگ جهانی اول، در روند فعالیت روزنامههای سیاسی اختلال رخ داد اما مطبوعات ایران تا به امروز توانستهاند گفتمانهای متعددی را به وجود آورند.
مرتبط:
فیزیک روزنامهنگاری
رسانه، بمباران فلاکت و سندروم اردکی
به طور کلی میتوان گفت «تفسیرها» بستر زایش و تولید «گفتمانها» هستند و به عنوان یک ژانر روزنامهنگاری در خدمت «گفتگوی سیال» عمل میکنند. هر چند در کشورهای در حال توسعه، هنوز نقد و تفسیر چندان جدی گرفته نمیشود و با موانع مختلفی از جمله سانسورهای دستگاه حاکم، ضعف مفسر و یا نیز کلیشههای متزلزل مد روز مواجه است. جملاتی چون «قضاوت نکنیم» یا «ما نمیدانیم پس به ما مربوط نیست» که فردگرایی تصنعی و سطحی را یدک میکشند، سبب خالی شدن تفاسیر از معنا یا کم اهمیت شدن نقش بنیادین آنها در شکل دهی به نظام ارزشی جامعه هستند.
حال آنکه تفسیر هر رویداد دینی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره از مهمترین کارکردهای رسانه به شمار میآید. از نظر لاسول نیز نقش آموزشی رسانهها محصول دو فرآیند انتشار اخبار و اطلاعات عینی و سپس «تفسیر» آنها و ارائه روشهای صحیح زندگی یا اندیشیدن است. همچنین «روژه کلوس» استاد بلژیکی ارتباطات جمعی یکی از وظایف مهم رسانه را انتقال منظم گزارههای تمدنی و فرهنگی و نیرز پرورش اندیشهها و احساسات جمعی میداند. چراکه مردم برای جهتگیری درباره یک موضوع نیازمند پایه و مبنایی هستند که نخبگان و متفکران از طریق تفاسیر در اختیارشان قرار میدهند.
به طور خلاصه خبرنگاری مدرن چیزی بیش از انتقال عینی وقایع است. «خبر» فقط یک رویداد را انتقال میدهد اما «تفسیر»، تکامل خبر و امتداد رویداد است. تفسیر یک ایده مطرح میکند. تفاسیر به درون رویدادها نقب میزنند، آن را میسنجند، هستیاش را میکاوند، گذشته و حالش را بررسی میکنند، آینده را در پیش رو تصویر میکنند و به این ترتیب با بحث و بررسی یک رویداد، آن رویداد را به یک مسأله روز و به عبارتی «گفتمان روز» تبدیل میکنند.
تاریخ گفتمانها نشان میدهد که هیچ گفتمانی یک شبه شکل نمیگیرد و وظیفه خبرنگار طرح تفسیرها و پرسشهایی چنان خردمندانه است که به تکامل تدریجی گفتمان مطلوب منجر شوند.
✍🏻 کوثر شیخ نجدی
برچسب ها :اخبار ، ایران مامن ، تفسیر ، خبر ، خبرنگار ، رسانه ، روزنامه نگاری ، شبکه اجتماعی ، کوثر شیخ نجدی ، مطبوعات
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0