کوثر شیخ نجدی
از سهمیهبندی کنکور تا جیرهبندی نفقه
آمده بود تا فایلهای تدریس شاد را بگیرد. آرام و قرار نداشت. “چرا دانلود نکردی؟” “ما چهار تا دختریم با یه گوشی نمیرسم دانلود کنم. البته یه گوشی دیگه هم داریم که مال برادرمه.” نگاهش آمیخته به شرم و تسلیم بود. چشم چشم میکرد و پدر را میپایید که در مدرسه ایستاده بود و بیامان
آمده بود تا فایلهای تدریس شاد را بگیرد. آرام و قرار نداشت.
“چرا دانلود نکردی؟”
“ما چهار تا دختریم با یه گوشی نمیرسم دانلود کنم. البته یه گوشی دیگه هم داریم که مال برادرمه.”
نگاهش آمیخته به شرم و تسلیم بود. چشم چشم میکرد و پدر را میپایید که در مدرسه ایستاده بود و بیامان زنگ میزد.
واقعیت این است که هنوز هم بخش بزرگی از دختران به جز قبولی در دانشگاه راه دیگری برای ورود به اجتماع و ساختن زندگی بهتر و حتی فرار از ازدواجهای اجباری و سنتی ندارند.
دخترانی که نه در اتاق خوابهای لاکچری فول امکانات با خرسهای عروسکی رشد کردهاند، نه رنگ کلاسهای کنکور و معلمهای خصوصی را دیدهاند و نه حتی توان خرید کتابهای کمک درسی را داشتهاند؛ اما کنج دنجی به زحمت دست و پا کردهاند و کوشیدهاند تا جوانه بزنند و کنکور برای آنها نه یک گزینه بلکه تنها مفر و گریزگاه، تنها مسیر برای ادامهی حیات است. تنها راهی که میتوانند از پذیرش نقشهای سنتی و کلیشههای جنسیتزدهی اجباری بگریزند و امیدوار بمانند در انتهای آن جهان صورت تازهای از خود به آنها بنمایاند.
دخترانی که چه بسا سالها روی پلشت جهان را در زندگی مادران خویش دیدهاند. زنانی که بواسطه نداشتن تحصیلات پسزده شدهاند. نتوانستهاند کار و شغلی داشته باشند. زنانی که نه همراه، یاور، برابر، همسر و همسنگ با مردان بلکه باری بر گردهی آنان بودهاند که نه در مقام محبت و آزادی بلکه از سر اجبار و تسلیم جیرهخور و زیردست و بالطبع مطیع مردان گشتهاند. تکلیف مهریه و نفقه نیز در عمل مشخص است _که دیگر به لطف شرایط اقتصادی و بازنگری قوانین چیزی از آن باقی نمانده_ و چنانچه باشد نیز نه از سر مهربانی و محبت بلکه جزایی حقوقی با طعن و تحقیر و جبر و تهدید و گروکشی فرزندان است که گهگاه عاید زنی میشود و بیشتر نمیشود.
پس در چنین شرایطی چه کسی زندگی زنان را تضمین خواهد کرد؟ چگونه آیندهی مادران این سرزمین ، کرامت و شان_انسانی، سلامت_روحی و روانیشان را تامین میکنید؛ در شرایطی که کنکور را به نفع مردان سهمیهبندی کردهاید؟ در شرایطی که ناجوانمردانه، دخترانی را که بر خلاف تمام نابرابریهای جاری در سنتها کوشیدهاند و در این مارتن برنده شدهاند از بازی به در میکنید؟ فقط به این بهانه که مبادا روزی از شوهرشان باسوادتر باشند! آیا صحیح نیست که همهی افراد جامعه باید از حقوق و فرصتهای برابر جهت رشد و پیشرفت و شکوفایی برخوردار باشند؟
آیا ممکن نیست فارغ از جنسیت و بر اساس تواناییها و علاقهمندیهای فردی اجازه دهیم هر فرد به انتخاب شغل و رشتهی تحصیلی خویش بپردازد؟ آیا ممکن نیست ورود دختران به مراکز علمی و مشاغل پر درآمد سبب تولید مادران باسوادتر، با اعتماد به نفستر، توانمندتر و هوشیارتری در جامعه گردد؟ آیا فرومایه نگه داشتن زنان در مشاغل با درآمد کمتر به نفع سلامت و کیان خانواده است؟ انسان فقیر_ زن یا مرد_ تن به انواع خواریها و خفتها و فساد و فحشا و جرائم مختلف خواهد داد و زنان در این زمینه آسیبپذیرترند. به نظر میرسد یا باید بیمههای بسیار قدرتمند در این زمینه ایجاد شود و یا زمینه ادامهی تحصیل و اشتغال هرچه بیشتر زنان فراهم گردد.
* نوشتارهای ستون مداد مشکی صرفا دربردارنده نظرات نویسنده است و به واسطه تنوع آرا و دیدگاهها انتشار مییابد
برچسب ها :ایران مامن ، حقوق زنان ، دختران ، زنان ، سیستم آموزشی ، عدالت آموزشی ، کوثر شیخ نجدی ، مهریه ، نفقه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0