تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1400 - 14:50
کد خبر : 12812

ایران، آمریکا و پدافند هیبریدی

ایران، آمریکا و پدافند هیبریدی

صدور فرمان «تهاجم ترکیبی» در حوزه‌های مختلف رسانه‌ای، امنیتی و اقتصادی در دیدار رهبر انقلاب با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش در نوزدهم بهمن ماه باعث شد تا ویژگی‌ها و شرایط این جنگ و پیامدهای صدور این فرمان در رویکردهای جمهوری اسلامی ایران موضوع بحث و بررسی‌های مختلف قرار گیرد.   درباره اینکه

صدور فرمان «تهاجم ترکیبی» در حوزه‌های مختلف رسانه‌ای، امنیتی و اقتصادی در دیدار رهبر انقلاب با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش در نوزدهم بهمن ماه باعث شد تا ویژگی‌ها و شرایط این جنگ و پیامدهای صدور این فرمان در رویکردهای جمهوری اسلامی ایران موضوع بحث و بررسی‌های مختلف قرار گیرد.

 

درباره اینکه اساسا جنگ ترکیبی چیست و در معادلات و مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی چه وجهی دارد دکتر «جواد حق‌ گو» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و کارشناس روابط بین‌الملل می‌گوید: بحث جنگ هیبریدی در روابط بین الملل تقریباً بحث جدیدی محسوب می‌شود، هر چند پیش از این در ادبیات حقوق و… رواج داشته است.

 

اگرچه چهره‌ای به نام «ویلیام نِمث» در سال ۲۰۰۲ در رساله دکتری خودش برای اولین بار برای بررسی نحوه تقابل چچنی‌ها با دولت روسیه در جنگهای دهه ۱۹۹۰ از این مفهوم استفاده می‌کند، منتها «آندره کُریبکو» فردی است که بیشتر این بحث را باز می‌کند. وی در سال ۲۰۱۵ در کتابی با همین عنوان جنگ هیبریدی خیلی خوب این بحث را تبیین کرده است. برای تشریح این بحث، نیاز به گفت‌وگویی مجزا وجود دارد با این‌حال و خیلی خلاصه بر اساس مفهوم جنگ هیبریدی، تقابل دولت‌ها با رقبا و دشمنانشان از حالت خطی خارج شده و به صورت عملیاتی پیچیده این تقابل صورت می‌گیرد.

 

بر اساس این پیچیدگی، همزمان دولت مهاجم از ابزارهای متعدد دیپلماتیک، سایبری، اقتصادی، رسانه‌ای و… برای به عقب راندن دشمن خود استفاده می‌کند. در این جنگ حتی از تقابل نظامی هم در صورت لزوم استفاده می‌کند. دقیقاً ترور سردار سلیمانی هم در ذیل همین مفهوم جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران قابل ادراک است.

 

جنگ ترکیبی واشنگتن علیه ما

 

یکی از ادوار پربرخورد جنگ هیبریدی آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران در دولت «دونالد ترامپ» بود. برخلاف برخی تصورات که مدعی است سیاست خارجی دولت‌های ایالات متحده با یکدیگر تفاوت چندانی ندارد بنده معتقدم اتفاقاً تفاوت‌ها بعضاً بسیار فاحش است. همین تفاوت فاحش را مثلا می‌توان در دو دوره ترامپ و «باراک اوباما» به وضوح شاهد بود. البته نباید این را نافی کلیت رویکرد امپریالیستی دولت ایالات متحده در حوزه سیاست خارجی قلمداد کرد.

 

باید توجه داشت که در این جنگ هیبریدی هدف سقوط نظام‌های سیاسی است. در جنگ هیبریدی، انقلاب‌های رنگی و در مجموع استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی-تبلیغاتی و رسانه‌ای جایگاه بسیار بالایی دارد.

 

 

نکته بسیار مهم در جنگ هیبریدی ایالات متحده علیه کشورهایی چون ایران و چین آن است که در این جنگ سیاستمداران آمریکایی پیام‌های متناقضی را برای ایران ارسال می‌کنند. طی سال‌هایی که گذشت و در مناسبات تهران- واشنگتن، آمریکایی‌ها یک روز از مذاکره حرف می‌زدند و فردای آن روز یا حتی در همان روز صحبت از تقابل نظامی و افزایش فشارهای اقتصادی می‌کردند. بر اساس همین ارسال پیام‌های متناقض برخی گمان می‌کردند که مثلاً ترامپ دچار اختلال دوقطبی است اما واقعیت را باید ذیل مفهوم جنگ هیبریدی به عنوان یک عملیات بسیار پیچیده ادراک کرد.

 

این تقابل در دوره ریاست جمهوری «جو بایدن» هم به نوعی دیگر پیش رفت و فضای مذاکرات تحت تاثیر جنگ چندبُعدی آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت؛ خودداری از تحقق وعده رفع تحریم‌ها و بازگشت به برجام- ادامه فشار حداکثری- ابراز خوشبینی درباره مذاکرات- اعلام عنقریب پایان مهلت دستیابی به توافق- تاکید بر مشکلات جدی بر سر ادامه فرایندهای دیپلماتیک- تلاش برای کشاندن مذاکرات هسته‌ای به حوزه‌های دیگر و …

 

در میانه‌ی «مِه صلح» و «مِه جنگ»

 

این عملیات پیچیده با این هدف صورت می‌گیرد تا ایران را در «مِه صلح» و «مِه جنگ» با ابهام و گیجی مواجه سازند. زمانی که شما و به تبع مردم کشور نمی‌دانند بالاخره در شرایط جنگی هستند یا شرایط صلح آن زمان بهترین بستر برای به جان هم انداختن مردم و نظام سیاسی خواهد بود. اساساً ایجاد گیجی با ارسال پیام‌های متناقض همزمان و فشار وارد کردن همزمان از چندین ناحیه و با چندین روش، ویژگی اصلی جنگ هیبریدی است.

 

باید توجه داشت در این عملیات پیچیده فرقی نمی‌کند که کشور شما در دوران «خشکسالی» باشد یا در دوران «ترسالی»، در هر دو شکل جامعه ایران به عنوان جامعه نکبت، پلشت و سیاه نمایش داده می‌شود؛ جامعه‌ای که در این نکبتش دولت نقش اساسی دارد و مردم برای رهایی از آن باید طغیان کنند.

 

رسانه و جنگ هیبریدی

 

نکته آخر آنکه پیشبرد این عملیات پیچیده در بستر شبکه‌های رسانه‌ای و به طور خاص شبکه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد. برای همین است که نقش شخصیت‌های مؤثر در فضای مجازی که به هر حال به دلیل داشتن برخی جذابیت‌ها بیشتر دیده می‌شوند و با عنوان مثلاً سلبریتی از آنها یاد می‌شود بسیار مهم است. البته این سلبریتی‌ها عموماً به دلیل سطح پایین آگاهی و شناخت از پیچیدگی‌های موجود ناخواسته تبدیل به ابزاری برای افزایش التهابات جامعه می‌شوند.

 

تنها کافی است نگاهی گذرا به مسائل اقتصادی یا نحوه مقابله با کرونا طی یکی دو سال گذشته در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های فارسی زبان خارجی داشته باشید تا مفهوم دقیق شاخه رسانه‌ای جنگ‌های هیبریدی را متوجه شوید.

 

در سوی مقابل هم بهترین راه برای کم اثر کردن این‌گونه اقدامات تنها چند کلمه مشخص است؛ شفافیت و پرهیز از دروغ و مصلحت‌سنجی‌های بی مورد.

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات