تاریخ انتشار : یکشنبه 14 فروردین 1401 - 22:19
کد خبر : 13231

از فیلمی که برایمان چیده‌اند…

از فیلمی که برایمان چیده‌اند…

«آدم‌ها پول می‌دهند و بلیت می‌خرند تا به نمایش شعبده‌بازی بیایند… آن‌ها خودشان دوست‌دارند فریب بخورند»؛ این‌ها جزئی از دیالوگ‌های بین دو شعبده‌باز فیلم «پرستیژ» (ساخته کریستوفر نولان-۲۰۰۶) است.   بر همین اساس، خیلی از ما با اینکه رابطه بدی هم با «توهم توطئه» نداریم، حتی اگر جلوی چشممان نمودار افت فاحش ببیندگان مراسم اسکار

«آدم‌ها پول می‌دهند و بلیت می‌خرند تا به نمایش شعبده‌بازی بیایند… آن‌ها خودشان دوست‌دارند فریب بخورند»؛ این‌ها جزئی از دیالوگ‌های بین دو شعبده‌باز فیلم «پرستیژ» (ساخته کریستوفر نولان-۲۰۰۶) است.

 

بر همین اساس، خیلی از ما با اینکه رابطه بدی هم با «توهم توطئه» نداریم، حتی اگر جلوی چشممان نمودار افت فاحش ببیندگان مراسم اسکار طی دو دهه گذشته را به نمایش بگذارند و بگویند سیلی «ویل اسمیت» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد ۲۰۲۲ به صورت مجری مراسم اسکار تنها اجرای یک سناریو برای ایجاد حاشیه و به تبع آن جاذبه بوده، بیشتر دوست داریم به این فکر کنیم ناشی از جوشش غیرت مردانه است.

 

 

به همین خاطر خیلی‌ها اساسا دوست دارند دعوای داور و مجری برنامه تلویزیونی «عصر جدید» را باور کنند یا چند روزی ذهنشان را درگیر «مساله» ورود زنان به ورزشگاه کنند و منتظر باشند که با خاطیان حوادث اخیر بیرون استادیوم مشهد چه برخوردی خواهد شد.

 

با حساب بازکردن روی این وضعیت، فدراسیون فوتبال وقتی همه کاسه‌وکوزه‌ها را شکسته بر سر خود می‌بیند مدعی می‌شود کلاهبرداران بلیت‌فروش مقصر حوادث مشهد بوده‌اند و به زنان متقاضی ورود به ورزشگاه بلیت جعلی فروخته‌اند و اصلا هم نگران این نیست که کسی بپرسد آیا کلاهبرداران اینترنتی قربانیان خود را گزینش جنسیتی کرده‌اند و فقط به زنان فروخته‌اند؟

 

بر اساس آنچه این روزها می‌بینیم و می‌شنویم، یا در دسته‌ای قرار داریم که «فیلم می‌شویم» یا دسته‌ بسیار کوچکتری که «فیلم می‌کنیم» یا شاید هم دسته‌ای که ترجیح می‌دهیم از کادر دوربین خارج شویم.

 

چند روز بعد از حوادث مشهد، «محمد دادکان» رئیس سابق فدراسیون فوتبال در بخشی از سخنانش در این باره گفته این‌ها برای من و شماست که سرگرممان کنند.  فقط هماهنگ هستند که چیزی را علم کنند سر مردم را گرم کنند.

 

بر اساس چنین نگاه‌هایی، در این روزها مطالبات به دایره مسائلی چون راه یافتن زنان به ورزشگاه‌ها یا غائله «صیانت» اینترنت محدود شده و در شرایطی که صدای میلیون‌ها «بی صدا» زیر فشارهای مختلف به ویژه «معاش رو به موت» خاموشی گرفته، مسائل به شکلی تقلیل‌یافته و کاریکاتوری پیش چشم مردم به نمایش درمی‌آیند؛ مردمی که خود تبدیل به بازیگران ریزاندامی در این نمایش شده‌اند.

 

و اما در این فضا کسانی احساس بُرد می‌کنند که در دسته فیلم‌سازان قرار می‌گیرند؛ کسانی همچون رهبر «جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی» و مبدع بارداری با ۲ گیگابایت اینترنت که در مجاورت میلیاردها بودجه فجازی قرار می‌گیرند تا اکانت جعلی درست کنند و با آن عملیات روانی راه بیاندازند یا امثال کارگردان «اخراجی‌ها» که با اذعان به نوشتن مطلب با اسم شهدا، ته‌مانده‌های اعتقادات را به باد می‌دهند و به قول نویسنده روزنامه «جمهوری اسلامی» به جای «جهاد تبیین»، «تهاجم تحریف» می‌کنند.

 

 

برای بسیاری از ماهایی که «مهارت» قرار گرفتن در دسته فیلم‌سازان و صف «برندگان» را نداریم شاید بهترین گزینه این باشد که از جلوی دوربین فاصله بگیریم تا در صف بازندگان، حداقل چیزهای کمتری را ببازیم.

 

✍?سیدامید خاتمیان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات