عقدهای که از پشت نیمکتها گلوگیر میشود
«از وضع رخت و لباس و خورد و خوراک و کیفیت لوازمالتحریر و رنگ و رخ بچهها که از سّر درون خانههایشان خبر میدهد اگر بگذریم، همین که پشت یک میز و در یک کلاس مینشینند یعنی مفهومی مثل عدالت را درک میکنند البته اگر نخواهند خود را با مدرسههای غیرانتفاعی و پولی و لاکچری مقایسه کنند»؛ این گزارهای است که در ذهن خیلی از ستادیهای دانهدرشت آموزش و پرورش و از آنها بالاتر سیاسیون عالیرتبه مملکت نقش بسته حال آن که سیستم آموزشی ما خود تبدیل شده به ساختاری که سالها بیعدالتی را بازتولید کرده و طعم آن را از مدرسه تا دانشگاه به میلیونها دانشآموز چشانده است.
اعلام رتبههای کنکور کافی بود تا این بیعدالتی باز هم به صورت برجسته به چشم آید. به نوشته «خراسان» عدالت آموزشی همچنان غایب بزرگ نظام آموزشی کشور است. بررسیها در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نشان میدهد، سهم شهرستانها در قبولیهای دانشگاهی حتی از دهه ۹۰ هم کمتر شده و در سال ۱۴۰۱ این رقم به ۱۵ و امسال به ۱۷.۵ درصد رسیده است. علاوه بر این، بررسیهای دو دهه اخیر تا سال ۱۴۰۰ هم نشان میدهد که در مجموع، مراکز استانها ۸۳ درصد و شهرستانها فقط ۱۷ درصد رتبههای برتر را کسب کردهاند.
«فرهیختگان» نتیجه کنکور را از زاویه مدارس دولتی-خصوصی نیز بررسی کرد و با اشاره به «سهم ۸ درصدی مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور» نوشت: از بین ۴۰ نفر برتر، ۱۳ نفرشان از تهران بودند؛ یعنی عملا ۳۲.۵ درصد برترینهای امسال را تهرانیها تشکیل دادهاند. همچنین در میان ۴۰ نفر برتر تنها سه نفر در گروههای آزمایشی مختلف بودند که در زمره دولتیها قرار گرفتهاند که نشان میدهد سهم دولتیها فقط هشت درصد بوده است.
برای رفع این وضعیت و کاهش تاثیر کنکور و در واقع کاسبان کنکوری بر قبولیهای دانشگاهی، وزیر آموزش و پرورش ابتدای شهریورماه اعلام کرد از این به بعد، تاثیر معدل در کنکور کاملا در راستای عدالت آموزشی است. به گفته «رضامراد صحرایی» مافیای کنکور پشت ماجرای اعتراض به تاثیر معدل هستند.
«عصر ایران» البته در یادداشتی در این باره آورده است: جالب و البته غم انگیز و حیرت آور اینجاست که مثلاً برای کم کردن نقش کنکور در ورود به دانشگاه، معدل دانش آموزان را نیز در محاسبه نمره نهایی کنکور دخیل کردند و بدین ترتیب، امتیاز جدیدتری به دانش آموزانی دادند که با تحصیل در مدارس پولی، نمرات بهتری نسبت به دانش آموزان مدارس دولتی می گیرند!
این وضعیت، تنها منتهی به این نمی شود که فلان تعداد از بچه های با استعداد طبقات پایین به دانشگاه نروند؛ بلکه به تشدید ناامیدی و سرخوردگی و کینه در میان نسلی میانجامد که تنها به دلیل ثروتمند نبودن والدینشان از رشتههای محبوب خود محروم ماندهاند و در میانمدت و بلندمدت نیز فاصله طبقاتی را وخیمتر میکند؛ و چه کسی آنقدر نادان است که نفهمد نتیجه این ناامیدیها، سرخوردگیها ، کینهها و خشمها چه خواهد شد؟
تاملبرانگیزتر اینکه این بیعدالتی محدود به کنکور نیست. چند روز پیش معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در ارائه تازهترین آمار از بازماندگان تحصیل، این تعداد را ۱۶۰هزار دانشآموز در مقطع ابتدایی بیان کرد؛ عدد و رقمی که اگرچه در سایر اخبار بیش از این هم ذکر شده، اما به نظر رقم بزرگی است. تازه این ۱۶۰هزار نفر تنها برای مقطع ابتدایی است و ممکن است تعدادی هم باشند که هنوز شناسایی نشدهاند.
جالب اینکه همزمان «تهران تایمز» خبر داده هم اکنون ۵۵۶ هزار دانشآموز افغانستانی در مدارس کشور تحصیل میکنند که سرانه هزینه هریک از آنها سالانه ۵۲۷ دلار به ازای هر دانشآموز است.
چنین آمار و اطلاعاتی میگوید دهها هزار نفر دانشآموز در کشور ما حتی حقوق اولیه و بدیهی آموزشیشان قابل قیاس با اتباع بیگانه هم نیست و این یعنی بیعدالتی که از کودکی رشد کرده و معلوم نیست چه سرانجامی به بار خواهد آورد.
برچسب ها :آموزش ، آموزش و پرورش ، ایران ، ایران مامن ، بازماندگان از تحصیل ، تحصیل ابتدایی ، حقوق آموزشی ، دانشگاه ، دبیرستان ، عدالت ، عدالت آموزشی ، عدالت اجتماعی ، قبولی دانشگاه ، کنکور ، مدرسه ، مدرسه دولتی ، مدرسه غیرانتفاعی ، معدل ، معدل دانش آموزان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0