تاریخ انتشار : یکشنبه 31 اردیبهشت 1402 - 12:25
کد خبر : 18269

دکتر کوثر شیخ نجدی

تحولات اجتماعی آینده‌ و کاری که از دست ما برمی‌آید

تحولات اجتماعی آینده‌ و کاری که از دست ما برمی‌آید
اعضای جامعه درگیر افسردگی مدنی به زنی یا مردی شباهت دارند که در زندگی مشترک تحقیر می‌شود، کتک می‌خورد و و به کرات جفا می‌بیند و به او خیانت می‌شود اما نه زورش می‌رسد که همسرش را تغییر دهد

«افسردگی اجتماعی» جایی رخ می‌دهد که بیشتر اعضاء یک جامعه دچار احساس ناامیدی و ناتوانی شده باشند. افراد چنین جامعه‌ای احساس می‌کنند سرنوشت تیره و مبهمی در انتظارشان است و از طرفی قدرت تغییر شرایط را ندارند و باید با همین چیزی که هست بسازند.

 

اعضای جامعه درگیر افسردگی مدنی به زنی یا مردی شباهت دارند که در زندگی مشترک تحقیر می‌شود، کتک می‌خورد و و به کرات جفا می‌بیند و به او خیانت می‌شود اما نه زورش می‌رسد که همسرش را تغییر دهد و نه توانایی دارد که خانه را ترک کند و مستقل زندگی کند. از یک سو نمی‌تواند دست از آرزوهایش بکشد و سرنوشت را قبول کند و از دیگر سو تمام کوشش‌ها و تقلاهایش بی‌سرانجام می‌ماند.

 

حالا یک جامعه را این‌طور تصور کنید؛ توده‌هایی که دیگر انگیزه‌ی زیادی برای تقلا ندارند، خسته و فرسوده‌اند، نه برای زندگی فردی‌شان می‌توانند برنامه بلند مدت و چشم انداز روشن داشته باشند و نه برای کل جامعه. مردم حس می‌کنند حتی نمی‌توانند به حداقل‌هایی که لایقش هستند برسند یا آنها را حفظ کنند، پس به انزوا پناه می‌برند، ارتباطات اجتماعی‌شان را محدود می‌کنند و در حالت حفظ بقا فرو می‌روند.

 

داشتم فکر می‌کردم آیا جامعه ما به چنین مرحله‌ای رسیده است؟ و اگر رسیده آیا واکنشش تا کجا انزوا است؟ چرا که معمولا سکوت‌ها و انزواها و سرخوردگی‌ها، به خشم و طغیان منتهی می‌شوند؛ گاهی کور.

 

«امیل دورکیم» می‌گوید: همان‌طور که یک فرد دارای وجدان فردی است در جامعه نیز وجدان جمعی وجود دارد. اما در جامعه‌ای با افسردگی اجتماعی، وجدان جمعی وجود نخواهد داشت. نتیجه؟ بی‌قانونی، خشونت رفتاری و کلامی، کلاهبرداری، بی‌قانونی و بی‌اخلاقی و نهایتا هرج و مرج و ناامنی…

 

جایی خواندم ۶۷ درصد ما ایرانی‌ها افسرده‌ایم. قاعدتا نمی‌توانیم صبر کنیم شرایط اجتماعی بهبود یابد تا احساس بهتری داشته باشیم و از انزوا خارج شویم. بلکه برعکس، راهی نداریم جز اینکه خودمان را از انزوای اجتماعی خارج کنیم. چرا که مردمان افسرده، توان سرپیچی و تحرک اجتماعی را ندارند. توان و انرژی مطالبه و مطالعه و تصمیم‌گیری را ندارند. جامعه افسرده ناخودآگاه مرگ‌خواه است، نه زندگی‌ساز.

 

پس اگر این روزها برای خودتان کاری می‌کنید، کتابی می‌خوانید، با دوستی گفتگو می‌کنید، مهمانی و تفریحی دوستانه را تدارک می‌بینید، ورزش می‌کنید و از صبح تا شب بر اخبار بدی که همه می‌دانیم تمرکز نمی‌کنید، و اگر مراقب سلامت روان‌تان هستید، مطمئن باشید خدمت بزرگی به تحولات اجتماعی آینده‌ی ایران کرده‌‌اید.‌

 

 

 

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات