تاریخ انتشار : چهارشنبه 17 خرداد 1402 - 16:43
کد خبر : 18401

فقر مجوز می‌دهد؟

فقر مجوز می‌دهد؟
فیلم به زیبایی نوع تفکر آن دسته از آدم‌هایی را نشان می دهد که داشتن النگوی طلا ، ماهواره ، وانت قراضه و فرزند پسر برای آنها مایه مباهات است؛ حتی به قیمت آنکه لذتی هم در کار نباشد، زیرا آنچه مهم است ، فقط و فقط حرف و تحسین مردم و در و همسایه است.

«ابلق» نام فیلمی است ساخته سال ۱۳۹۹ که «نرگس آبیار» آن را کارگردانی کرده و بازیگرانی چون «هوتن شکیبا»، «بهران رادان»، «الناز شاکردوست» و «مهران احمدی» در آن حضور دارند.

 

این فیلم حدود ۹ ماه بعد از اکران سینمایی، در اریبهشت ۱۴۰۲ با استریم آنلاین اکران شد؛ رویدادی که باعث شد موجی تازه از اظهارنظر و تحلیل‌های سینمایی درباره این اثر به راه افتد.

 

پیش از این، «مسعود فراستی» منتقد جنجالی سینما درباره ابلق گفته بود: این فیلم داستان ندارد و شخصی به شخصی نظر دارد و ظاهراً فیلم دربارهٔ جنبش اخیر مد شده در اروپا به نام «می تو» است اما در فیلم بیشتر «یو تو» است.

 

از سوی دیگر «فاطمه قاسم‌پور» رئیس فراکسیون زنان مجلس اظهار داشته نگاه زنانه خانم آبیار به مساله تأمین امنیت زنان و ارائه نقش صلح‌آفرین و آرامش‌بخش زن در این فیلم قابل تقدیر است.

 

 

در این باره «پروین اروجی» خبرنگار حوزه فرهنگی در یادداشتی نوشته است: فیلم ابلق به قدری تلخ و سیاه است که چند روز است فکرم را درگیر سوژه و آسیب ‌های اجتماعی به نمایش گذاشته در آن کرده است؛ آسیب هایی  که در سراسر فیلم موج می زند و همگی از فقر (از هر دو نوع فرهنگی و اقتصادی) نشات می گیرد.

 

آزار جنسی یک زن که موضوع اصلی فیلم است به اضافه صحنه هایی از زندگی مردم فقیر داستان در منطقه ای حاشیه نشین چنان مخاطب را به مدت دو ساعت میخکوب می کند که گویی آدم های فیلم را می شناسد و می خواهد بداند سرانجامِ هر کدام از آنها در این محله «حرف در آر» چه می شود؟ محله ای که ساکنان آن مانند موش به خانه دیگری راه دارند و برای حرف درست کردن پشت سر یکدیگر معطل نمی مانند.

 

فیلم به زیبایی نوع تفکر آن دسته از آدم‌هایی را نشان می دهد که داشتن النگوی طلا ، ماهواره ، وانت قراضه و فرزند پسر برای آنها مایه مباهات است؛ حتی به قیمت آنکه لذتی هم در کار نباشد، زیرا آنچه مهم است ، فقط و فقط حرف و تحسین مردم و در و همسایه است.

 

دختر بچه ای که به خاطر کتک خوردن مادر از پدر لال شده و پدر کفترباز برای او نسخه تخم کفترمی پیچد تا زبانش باز شود، دختر ۳۵ ساله ای که شوهر کردن برای او آرزو بوده و برای بستن دهان مردم، تن به ازدواج با مردی هیز و چشم ناپاک  می دهد، زنی که به خاطر ریخته نشدن خون و از ترس قضاوت مردم ، در برابر آزارهای جنسی شوهر خواهر شوهر خود سکوت و اقدام به زدن رگ خود می کند، مردی که برای اهالی محله کسب و کارغیر قانونی و غیر بهداشتی (درست کردن عرقیات و خیارشور و ترشی ) ایجاد کرده ، شرط بندی کفتربازها، گفت وگوهای زنان محله درباره رفتارهای غیراخلاقی همان مرد هیز و مخفی کردن موضوع از همسرانشان و دروغ های به اصطلاح مصلحتی برای حفظ آبرو و … همه و همه کافیست تا این فیلم زیبا اما تلخ  نرگس آبیار را برای یک بار هم که شده تماشا کنید.

 

تماشا کنید و ببینید می توانید به سوالات شکل گرفته در ذهنتان پاسخ دهید که چرا زنان آزار دیده این اندازه ظلم پذیر هستند؟ چرا زندگی حقیرانه را تاب می آورند؟ چرا به راحتی ساکنان محله زورآباد دروغ می گویند؟ چرا زندگی شرافتمندانه ندارند؟ آیا فقر این مجوزها را به آنها داده است ؟

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات