تاریخ انتشار : سه شنبه 21 آذر 1402 - 22:40
کد خبر : 19784

مشق شادی در مدرسه

مشق شادی در مدرسه
بی‌رغبتی دانش‌آموزان به حضور در مدرسه و شادی وصف‌ناپذیر آنان از پایان زنگ درس، هرچند تکراری اما گویای واقعیت‌های تلخی است.

نظام آموزش مدارس امروزی از نظر ساختار و شکل و همچنین روش‌های آموزشی با مدارس سه چهار دهه پیش تفاوت چندانی ندارد. اغلب ساختارهای سلسله‌مراتبی همان‌ها هستند که بودند؛ لباس‌های فرم، تکراری از طرح و رنگ قدیمی هستند و شیوه‌های آموزشی غیرمنعطف نیز با کمی اغماض همان.

 

نسل اما تغییر کرده است. امروز با نسل زومرها و آلفاها طرفیم؛ نسل بومیان دیجیتال که توانایی‌ها، انتظارات و نیازهایشان با کودکان حتی یک دهه پیش بسیار تفاوت دارد.

 

حال سیاستگذار آموزشی می‌خواهند با مدارس و شیوه‌هایی مختص دهه‌های پیش، برای نسل جدید محیط آموزشی کارآمدی بسازد، ولی مشخصا در این کار چندان موفق نیست. بی‌رغبتی دانش‌آموزان به حضور در مدرسه و شادی وصف‌ناپذیر آنان از پایان زنگ درس، هرچند تکراری اما گویای واقعیت‌های تلخی است.

 

به گزارش ایران مامن، نتایج یک طرح پژوهشی از بررسی روانشناختی «صدای جیغ بچه‌ها» بعد از پایان ساعات درس نشان می‌دهد که جیغ و فریاد بچه‌ها سه موضوع اصلی را اعلام می‌کند؛ نخست اینکه ‌ما را رها کنید، ما رهایی را دوست داریم. دوم اینکه ما عاشق طبیعت هستیم و هر چیزی که بین ما و طبیعت فاصله بیاندازد را نمی‌پذیریم و سوم اینکه ما نسبت به شیوه آموزش در مدارس انتقاد داریم.

 

بیگانگی بچه‌ها از محیط‌های آموزشی مدارس، زنگ خطر ناکارآمدی نظام آموزشی را برای آینده‌سازان کشور به صدا درآورده است.

 

«شادی»؛ گم‌شده مدارس

به نوشته روزنامه «رسالت» امروز کارشناسان می‌گویند مدارس ما همچنان شاداب‌سازی نشده‌اند. مدرسه شاد جایی است که فرآیند تعلیم و تربیت در آن همراه با شور و طرب، تلاش و پشتکار و جوشش و حرکت اتفاق می‌افتد.

 

در مدرسه شاد، دانش‌آموزان در اداره امور مدرسه و تصمیم‌گیری‌ها مشارکت دارند و درعین‌حال که در انجام امور، استقلال نسبی دارند از یک برنامه کلی تبعیت می‌کنند. دانش‌آموزان این مدارس در سیستم طوری تربیت می‌شوند که حس احترام به خود، خوش‌بینی و حس تسلط بر سرنوشت در آن‌ها قوی است.

 

به گفته «رکسانا سهولتی» روانشناس بالینی، شاداب‌سازی مدارس، هم عزم می‌خواهد و هم‌تغییر نگرش. فقط کافی است عزم‌ها جزم شود و روی پیشنهادات کارشناسان برای تغییر رنگ و فرم لباس دانش‌آموزان و کادر مدرسه، استفاده از روش‌های فعال تدریس، افزایش بازدیدهای علمی و تفریحی، تشویق دانش‌آموزان با دادن کارت امتیاز، نمایش فیلم در مدرسه، دادن کارت تبریک به دانش‌آموزان و معلمان برای روز تولد، برگزاری مسابقه، ترغیب بچه‌ها به ساخت کالاهای دست‌ساز و برپایی نمایشگاه برای آن‌ها، ترویج شوخ‌طبعی، تشویق بچه‌ها به گل‌کاری و کاشت نهال در مدرسه و در کل شکوفایی خلاقیت‌ها در مدرسه فکر کرد.

 

دانش‌آموزان علیه کنترل‌گری

برخی کارشناسان سیستم غیرمنعطف سلسله‌مراتبی و غیرتعاملی در مدارس به ویژه در حوزه مدیریت و آموزش را دلیل گریز دانش‌آموزان از مدارس می‌دانند.

 

 

«سعید بابایی» روان‌درمانگر معتقد است: اعمال رفتارهایی که بیشتر جنبه کنترل‌گرایانه دارد، باعث نظم پادگانی در مدارس شده و نبود انعطاف متناسب با  سن بچه‌ها سلامت روان کودکان را دچار آسیب می‌کند.

 

« احسان مرادی» پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت اولین عامل اساسی عدم‌علاقه دانش‌آموزان به مدرسه را در تعارض میان دو مدل متفاوت از «اجتماعی شدن» در خانواده و مدرسه جستجو می‌کند.

 

به گفته او، در کشورهایی که شیوه‌های آموزش دستوری وجود دارد، دانش‌آموز دچار سرخوردگی و عدم‌علاقه می‌شود. وقتی روحیه و احساس درونی دانش‌آموزان در اولویت نباشد، آن‌ها از مدرسه فاصله می‌گیرند. ما نباید فرصت تجربه‌پذیری عاطفی کودکان را با روش‌های سخت و غیرمنعطف و اولویت‌بخشی به آموزش‌های غیرمانوس، تخریب کنیم.

 

مرادی معتقد است: هدف اصلی آموزش‌وپرورش، ‌ایجاد درک مناسب فرد از خود و توجه به رشد روحی و عاطفی است.  بی‌تردید بچه‌ها در محیط بیرون از مدرسه بهتر می‌توانند نکات و مسائل آموزشی را فرابگیرند. برهمین اساس در ژاپن و آلمان دانش آموزان را به دلایل و بهانه‌های گوناگون به طبیعت و یا مسافرت‌های دسته‌جمعی می‌برند.

 

جای خالی آموزش مهارت زندگی در مدارس

هنوز سم مهلک نمره در مدارس ایران روح و روان دانش آموزان را می‌خراشد. دانش آموزان در یک رقابت بی حاصل استرس‌زا بزرگ می‌شوند و فقط چَشم گفتن و ترسیدن و چِشم و هم چشمی و تکرار و تقلید را طوطی وار می‌آموزند. این در حالی است که آموزش زندگی و مهارت‌های زندگی مثل صبر و گذشت، احترام به حقوق دیگران، دوستی و مهربانی با مردم و طبیعت، سکوت و گوش دادن، عزت نفس، اعتماد کردن و مستقل بودن و مهارت داشتن در نظام آموزشی تقویت نشده است.

 

نتیجه این نظام آموزشی که مبتنی بر مشق نوشتن و حفظ کردن سلسله‌های تاریخی و جدول ضرب و دیکته نوشتن بوده، خروجی‌هایی است که فقط دنبال مدرک دانشگاهی هستند تا دانشمند و استاد دانشگاه بشوند، نه افرادی شاد و امیدوار و سالم که روان و تن قوی دارند.

 

باید به گونه‌ای عمل کرد که حاصل این آموزش‌ها در کاهش تصادفات یا خلوت شدن دادگستری‌ها موثر باشد. بسیاری از دانش آموزان امروز ناگهان می‌بینند پس از عبور از دوران سخت و پر استرس مدرسه و انزوا و کنکور و دانشگاه، بزرگ شده‌اند، مهارتی ندارند و باید به دنبال شغل بگردند، در حالی که شاهد گذر عمرشان هستند.

 

در این میان شاید گزینه‌هایی مانند بازگشت به مدارسی از جنس طبیعت گامی به سوی تغییر باشد چنان که «جوان» چند روز پیش در این باره نوشت: همه دنیای کودکان بازی است و با بازی است که کودکان یاد می‌گیرند اما بسیاری از آن‌ها در محیطی تنش‌زا و پر استرس محصورند و اجازه تحرک، کنجکاوی و یادگیری را ندارند. در چنین شرایطی وجود مهد باغ‌ها و بعد از آن مدارس‌ طبیعت می‌تواند موثر واقع شود و کودک را سرحال و شاد نگه دارد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

bergfalls دوشنبه , ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۷:۴۹

bergfalls xyandanxvurulmus.E6CUPa5I6nRc

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات