رجایی در نماز به کشمیری اقتدا می کرد

ساعت سه و پنج دقیقه بعدازظهر روز ٨ شهریور ۶٠ صدای مهیبی در اطراف مجلس پیچید. بعدا معلوم شد که این صدا از نخست وزیری بوده است.

نمایندگان مجلس که عصر همان روز جلسه داشتند و جلسه هنوز شروع نشده بود با شنیدن صدا بیرون ریختند و من خود شاهد زبانه کشیدن شعله های آتش از پنجره ها و در قسمت شمالی ساختمان نخست وزیری بودم.

آقای بهزاد نبوی را که سراسیمه بود به دفتر آقای هاشمی آوردند. ولی من به آقای هاشمی پرخاش کرده و گفتم بالاخره نمی گذارید ما این گروهک را پاکسازی کنیم!؟

به گریه افتادیم.

آقای هاشمی گفت: با این حال بیرون نرو.

گفتم: بر اعصابم مسلط هستم.

جلسه علنی ساعت۵ بعدازظهر تشکیل شد ابتدا آقای خوئینی ها و سپس آقای هاشمی ریاست جلسه را به عهده گرفتند. همه پریشان بودیم.

کم کم روشن شد رجائی و باهنر یعنی رئیس جمهور و نخست وزیر به دست گروهک ها به شهادت رسیدند. بعد هم معلوم شد که بمب گذار اصلا خود کشمیری بوده است در حالی که ما ابتدا تصور می کردیم او جزو شهداست.

حتی سه تابوت تهیه کرده بودند: یکی برای رجائی و دیگری برای باهنر و سومی برای کشمیری؛ حال آنکه او عامل نفوذی مجاهدین خلق و بمب گذار بوده و فرار کرده است. این جریان پس از یک هفته معلوم شد.

کشمیری بقدری مورد اعتماد آقای رجائی بود که اسرار سری و فوق سری دولت را نگهداری می کرد و آقای رجائی [در نماز] به او اقتدا می کرد. کشمیری برای گول زدن مردم، مسائل شرعی و فتوای امام را بیان می کرد.

جلسه ای که رجائی و باهنر در آن حضور داشتند در مورد امنیت کشور بود. در آن جلسه چند نفر از دولتمردان از جمله رئیس شهربانی آقای دستجردی و فرمانده ژاندارمری احیایی شرکت داشتند

سرانجام معلوم شد آن دو نفر و یک رهگذر و چند نفر پاسدار کشته شده اند. جنازه های رجائی و باهنر را که کاملا سوخته بودند برای تشییع به داخل مجلس آوردند. ولی شناختن آنها ممکن نبود مگر از طریق دندان های آنها، زیرا قسمتی از دندان های آنها مصنوعی بود. آقای رجائی یک دندان طلای سفید داشت که از روی آن شناخته شد.

قرار شد که فردا مورخ ٩ شهریور ۶٠ ساعت هفت صبح از رادیو شهادت آن دو و عزای عمومی اعلام شود.

منبع گزارش ایران مامن: خاطرات آیت الله صادق خلخالی نشر سایه

توضیح عکس: تصویر بزرگ متعلق به مسعود کشمیری است که طی سال‌های اخیر در آلمان حضور داشته و تصویر کوچک مربوط به دوره بمب‌گذاری او است.