تاریخ انتشار : دوشنبه 27 بهمن 1399 - 23:00
کد خبر : 5584

امام با دیدن چاه نفتِ در حال فوران چه گفت؟

امام با دیدن چاه نفتِ در حال فوران چه گفت؟

فرزند بزرگِ آقای بروجردی بر جنازه نماز خواند و همه آقایان اقتدا کردند به جز امام که از همان صحن از مردم جدا شده و به منزل رفته بود. این عمل امام نشان می داد که نمی خواهد حتی در معرض تعارف قرار گیرد.   امام اصولا در تشییع جنازه‌ها، این‌گونه عمل می‌کرد و از

فرزند بزرگِ آقای بروجردی بر جنازه نماز خواند و همه آقایان اقتدا کردند به جز امام که از همان صحن از مردم جدا شده و به منزل رفته بود. این عمل امام نشان می داد که نمی خواهد حتی در معرض تعارف قرار گیرد.

 

امام اصولا در تشییع جنازه‌ها، این‌گونه عمل می‌کرد و از دم در صحن، به طرف منزل می رفت. امام حتی برای آقامصطفی، فرزند شهیدش هم در نجف اقامه نماز نکرد؛ بلکه نماز را به آقای خویی محول نمود.

 

بعد از برگزاری چند شب فاتحه توسط آیات گلپایگانی و شریعتمداری، در میان طلاب شایعه شد که امام با آقای بروجردی میانه ای نداشت و برای همین فاتحه برگزار نکرده است. لذا من و آقای محصلی از شاگردان امام؛ نزد ایشان رفتیم. امام گفت: من به آقای بروجردی بی‌اندازه علاقمند بودم. اشکال ندارد از طرف من فاتحه اعلام کنید. این مراسم انجام و شایعات خوابید.

 

امام سپس کتاب «مناسک حج» را نوشت و در حین تبعید در ترکیه، حواشی «وسیله» را داخل متن آن کرد که با عنوان «تحریرالوسیله»عرضه شد. قانون اساسی جمهوری اسلامی منطبق با کتاب تحریرالوسیله نوشته شد و اکنون نیز مورد عمل همه وزارتخانه‌ها و همچنین مردم است.

 

بعد از اعتراض شدید امام به انقلاب سفید، کشتار طلاب در مدرسه فیضیه توسط عمال شاه، با اقدامات و فراخوان امام، محرم فرا رسید. تحرک فوق‌العاده ای در همه جا به چشم می خورد و به نظر می‌رسید این محرم بی سر و صدا سپری نخواهد شد.

 

روز عاشورا حضرت امام در مدرسه فیضیه سخنرانی مبسوطی را مستقیما علیه شاه کرد و فرمود: شاه باید از سرنوشت پدرش عبرت بگیرد که با کمال خفت و خواری از ایران فرار کرد و حالا او نباید کاری کند که به سرنوشت شوم پدرش دچار شود.

 

نطق امام در محیطی پر از ارعاب و وحشت و ترور ایراد شد و گویا خود شاه مستقیما به وسیله بی سیم، نطق امام را شنیده بود.

 

علیرغم این که امام بعدا فرمود که آقای حاج آقا مرتضی حائری (پدر همسر آقا مصطفی خمینی و پسر ارشد آیت الله عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم) نزد ایشان آمده و این نطق را ستوده است، ولی حاج آقا مصطفی تعریف می کرد که بعدها در نجف، یک روز امام نامه ای را جلویم گذاشت و گفت این نامه پدرزن شماست و نوشته که هیچ یک از کارهای شما با اسلام سازگار نیست.

 

حاج غلامرضا قدیری هم نقل می کرد که اواخر در قبل انقلاب، حاج آقا مرتضی می گفت مورچه ها و مارها و عقرب ها و زنبورها شاه دارند، مگر می شود مملکت شاه نداشته باشد.

 

شب دوازده محرم، برابر با پانزده خرداد ۴۲، کماندوها به دستور شاه و حسن پاکروان رییس ساواک، حدود ساعت ۳ صبح وارد قم و یک‌سره به سمت یخچال قاضی رفتند تا امام را بازداشت کنند.

 

مرحوم حاج آقا مصطفی می گفت: در منزل روبروی منزل امام خوابیده بودم که با شنیدن سر و صدا در کوچه بیدار شدم. متوجه شدم می خواهند امام را ببرند. از بالای پشت بام فریاد زدم: آی مردم قم! آقا را بردند.  مردم سراسیمه به کوچه آمدند و ناظر بردن امام شدند.

حدود ساعت ۳.۵ و ۴ صبح خبر در سراسر قم می پیچد و مردم سراسیمه به خیابان می آیند و فریاد می زنند که امام را برده اند.

 

مامورین ابتدا امام را با یک فولکس واگن تا محوطه بیرونی بیمارستان فاطمی و سپس با یک استیشن سرخ رنگ به حرکت ادامه دادند. گویا موقع بردن چند تن از ساواکی ها دست ایشان را می بوسند و با احترام همراهی شان می کنند.

 

امام بعدا فرمود: افسری سراپا مسلح داخل ماشین نشسته بود. از راننده که سروان عصار بود، پرسیدم ایشان کیستند، گفت: طبیب هستند. گفتم: پس چرا در لباس نظامی و آن هم غرق در اسلحه هستند؟ گفته شد به خاطر اقتضای روز است. من هچ ترسی نداشتم اما آنها ترسیده بودند.

 

امام‌فرمود: در شش کیلومتری قم به یک چاه نفت در حال فوران رسیدیم، گفتم که همه بیچارگی ها و توسری خوردن ملت ایران به خاطر نفت است؛ آنها چیزی نگفتند. چون نماز نخوانده بودم، ماشین را نگه داشتند و همان نزدیک ماشین نماز خواندم و دوباره به طرف تهران حرکت کردیم.

 

بعدا معلوم شد آنها در چند جای مسیر راه بندان مصنوعی ایجاد کرده بودند تا مردم نتوانند از پشت به آنها برسند و امام را از دست آنها بگیرند.

 

 

منبع: خاطرات آیت الله خلخالی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات