تاریخ انتشار : یکشنبه 29 فروردین 1400 - 23:36
کد خبر : 7319

چین و الگوی پاکستانیِ جاسوسی در افغانستان

چین و الگوی پاکستانیِ جاسوسی در افغانستان

حضور اطلاعاتی و امنیتی پاکستان در خاک افغانستان موضوعی است که پیشینه چند ده ساله دارد.   در گزارش اخیر ایران مامن، اشاره شد که بر اساس اطلاعات منابع هندی و غربی، پکن نیز مانند اسلام آباد در تلاش است از گروه‌های تندرو برای تاثیرگذاری بر دولت کابل استفاده کند. تقلید پکن از روش­ های

حضور اطلاعاتی و امنیتی پاکستان در خاک افغانستان موضوعی است که پیشینه چند ده ساله دارد.

 

در گزارش اخیر ایران مامن، اشاره شد که بر اساس اطلاعات منابع هندی و غربی، پکن نیز مانند اسلام آباد در تلاش است از گروه‌های تندرو برای تاثیرگذاری بر دولت کابل استفاده کند. تقلید پکن از روش­ های اسلام آباد نگرانی­ های زیادی در افغانستان ایجاد کرده است. به باور کارشناسان، تمایل پکن به استفاده از روش­ های پاکستان در تعقیب منافعش به تنش فزاینده­ای در منطقه منجر خواهد شد؛ اوضاعی که احتمالاً بعد از خروج نیروهای آمریکایی تهدیدات تروریستی را شتاب خواهد بخشید.

 

بیشتر بخوانید:

آلرژی روی چین؛ این بار در افغانستان

 

دولت افغانستان اخیراً یک حلقه جاسوسی چینی مرتبط با شبکه حقانی را شناسایی و اخراج کرده است. در حالی که جزئیات فعالیت آنها هنوز افشاء نشده؛ اما گزارش رسانه­ های هند از تماس و همکاری آنها با شبکه حقانی و گروه طالبان حکایت دارد.

 

در حالی که چین بازداشت و اخراج اتباع خود را انکار می­کند، رئیس اداره امنیت ملی افغانستان (NDS) خنثی شدن حلقه فوق را در گزارش به پارلمان این کشور تایید کرده است. برخی گزارش ­ها هدف اصلی این حلقه جاسوسی را ایجاد دام برای جنبش اسلامی ترکستان شرقی چین (ETIM) و ردیابی عوامل فراری آنها د­ر خاک افغانستان ذکر کرده ­اند. این گروه جدایی ­طلب که در مقاطعی از حمایت طالبان هم برخوردار بوده از منظر چین تهدیدی امنیتی برای استان «سین کیانگ» بوده که فعالیت آنها در افغانستان بدون آمریکا به کابوسی بزرگ تبدیل شده است.

 

در رابطه با منافع استراتژیک چین در افغانستان، توجه به چند نکته حائز اهمیت است: چین به طور پیوسته منابع دیپلماتیک و اقتصادی خود در کابل را افزایش داده است. واقعیت این است که برای پکن فراتر از همه شعارهایی که در رابطه با ثبات و امنیت افغانستان داده می ­شود گسترش نفوذ اقتصادی در این کشور برخوردار از منابع طبیعی اولویت دارد. از طرف دیگر چین به دلیل نگرانی­ هایی که در رابطه با منطقه خودمختار سین کیانگ (XAR) دارد، به رغم حمایت رسمی از دولت کابل همزمان روابط نزدیکی نیز با طالبان برقرار کرده است. چین برای تامین و حفاظت از منافع امنیتی خود در منطقه، با اینکه از روند صلح افغانستان و دولت رسمی این کشور حمایت کرده اما همزمان رویکرد همکاری و مشارکت با طالبان و رهبران میانه رو افغانستان را نیز تعقیب می­کند. ضمن اینکه سفر سپتامبر رهبران طالبان به پکن از این رابطه حسنه حکایت دارد.

 

 

با اینکه پکن همواره در حاشیه مذاکرات داخلی افغانستان ایستاده و گفته می­ شود از توان تاثیرگذاری اندکی در امور کابل برخوردار است؛ اما دو هدف استراتژیک (منافع اقتصادی و امنیت منطقه سین کیانگ) همواره مد نظر پکن بوده است. چین با این ادعا که جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM)  یک جنبش جدایی طلب اویغور بوده و بسیاری از اعضای آنها به گروه­های سازمان یافته تروریستی پیوسته ­اند؛ در تلاش است برنامه خود برای سرکوب مردم سین کیانگ را توجیه کند.

 

در مقابل، کشورهای غربی معتقدند این جنبش به دلیل حملات سازمان یافته چین قدرت خود را از دست داده و فعالیت تروریستی مشخصی از آنها ثبت نشده است. در همین رابطه آمریکا پس از نوزده سال نام این جنبش را از لیست گروه­های تروریستی خارج کرده است. آمریکا در توجیه اقدام خود مدعی است در طی ده سال گذشته هیچ نشانی از حملات تروریستی این گروه به ثبت نرسیده است.

 

با این حال چین به شناسایی این جنبش به عنوان یک سازمان تروریستی را برای ممانعت از برنامه ­های آنها در سین کیانگ ضروری می ­داند. اعزام گروه جاسوسی به افغانستان نیز احتمالا برای ریشه کن کردن اعضای فعال این جنبش بوده است. اگر واقعا این جنبش از بین رفته باشد؛ اقدام پکن در فرستادن این گروه جاسوسی (که در بسیاری از موارد خود را به عنوان نماینده جنبش معرفی می­ کنند) هم اقدامی برای بی آبرو کردن جنبش و هم سیاستی برای ردیابی مهاجران اویغور بوده تا سرکوب و برنامه­های ضد انسانی پکن در سین کیانگ را توجیه گردد.

 

شاید بتوان ادعا کرد در مقطع فعلی چین رویکردی به مانند پاکستان در افغانستان در پیش گرفته است. چین به دلیل تعویق مکرر برنامه ­ها و ووعده‌های خود در رابطه با افغانستان، شباهت­های زیادی با برنامه ­های پاکستان دارد. در تازه­ ترین مورد نیز شواهدی از حمایت پکن از گروه های تندرو برای تاثیرگذاری بر دولت کابل به دست آمده است.

 

آنچه چین و پاکستان را به اتخاذ رویکرد مشابه در افغانستان رسانده دلایل متعددی دارد. به نظر می‌رسد چین از اینکه مسلمانان اویغور از سوی هند علیه منافعش حمایت شوند، هراس دارد و از این جهت خود دست به کار شده این تهدید را مرتفع نماید. برای مقابله با برنامه ­های هند، پکن تلاش دارد از کمک پاکستان به جهت تعامل آنها با گروههای افراطی در افغانستان، بهره ببرد.

 

شاید بتوان ادعا کرد چین در این مناقشه با اعزام تیم ­های جاسوسی سه هدف عمده دارد: اول مهار اویغورها، دوم مقابله با هند و سوم سخت کردن شرایط افغانستان برای آمریکا.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مداد مشکی

کسب‌وکار
تبلیغات