چه کسی ما را از زیر آوار بیرون می کشد؟
متروپل فقط یک ساختمان نبود که بر سر و روی آبادان جنگ زده فروریخت؛ بلکه بنای نیمبند اعتماد ما بود که با همهی ساختارهاش فروپاشید. متروپل بنای روان ما بود نسبت به زندگی و آینده که روی سر همهمان خراب شد. همهی ما در متروپل یک بار مُردهایم. شیرین نام همهی ماست. آمنه،
متروپل فقط یک ساختمان نبود که بر سر و روی آبادان جنگ زده فروریخت؛ بلکه بنای نیمبند اعتماد ما بود که با همهی ساختارهاش فروپاشید.
متروپل بنای روان ما بود نسبت به زندگی و آینده که روی سر همهمان خراب شد.
همهی ما در متروپل یک بار مُردهایم. شیرین نام همهی ماست. آمنه، حسین، آرین، عرفان. پیکر ما را چه کسی بیرون خواهد کشید؟
ما که حالا زیر هر سقفی میایستیم، در هر خیابانی که قدم میزنیم تنمان میلرزد.
ما از این به بعد وقتی به پاهای ظریف دخترمان نگاه میکنیم، دلمان آتش میگیرد و یک قطعه پای بیبدن در سرمان گیج میرود.
ما که مدام در آیینهها زنی به صورتمان چنگ میکشد و بر مزار زندگی باختهاش زار میزند.
حالا خیلی چیزها برای همیشه در تاریخ ما عوض شده است. ما کودکان دهه شصت که قرار بود آینده سازان مملکت باشیم در میانسالی خرد و خمودهایم و هرگز به آینده نرسیدهایم.
آینده از ما گریخته است، آینده مرد باتوم به دستی بود که سر جوانیمان را تراشید.
آینده زنی بود -با خدایی قلابی- که به سینهی دخترانگیمان قلاب میانداخت، میدرید و میشکافت.
آینده حالا پای رفتن و نای نفس کشیدنمان را نشانه رفته است که به نام استقلال و آزادی، خرد و دانشمان را سر میبرد.
آینده ما همان شب در بام آسمان سوخت و ما مردگانی هستیم که به خوابگردی خاک مشغولیم.
آیندهی ما اکنون بر اریکهای متعفن نشسته و خبر ندارد که اینها که آجر به آجر بر سر ما خراب میشود، چیزی نیست جز پایههای خشکیدهاش.
ما در این آیندهی خونین گیر افتادهایم. راه فراری نیست. چه کسی ما را از زیر آوار بیرون خواهد کشید؟
برچسب ها :آینده ، ایران مامن ، جامعه ، حادثه ، دکتر کوثر شیخ نجدی ، فرهنگ ، متروپل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0